نویسنده:حجت زارعی، فعال اجتماعی
نمیدانم از کجا شروع کنم از کدام درد کشاورزی بگویم که در همه کشورهای دنیا جایگاه بالایی دارد. کدام مشکل تکراری را فریاد بزنم. دست به دامن کدام ارگان و سازمان بشوم؟ از استاندار بخواهم؟ از نمایندگان فعلی بخواهم یا از نمایندگان تازهنفس که با کلی وعدهها و قرارها آمدند؟ وقتی برای تعطیلات عید فطر بعد مدتها به شهرم میناب رفتم تمام سفر و عید برایم تلخ شد؛ کشاورزانی را دیدم که دسترنج زحماتشان را احشام و گوسفندان میخورند و فقط نگاه میکردند زیرا توان خرید سبد و گرفتن کارگر را نداشتند. امسال هم مثل بسیاری از سالها محصول گوجهفرنگی برای کشاورزان جز ضرر و آه، سودی نداشت فقط آنهایی که دهها هکتار داشتند شاید به اندک سود ناچیزی رسیدند و الباقی باید نظارهگر خراب شدن محصول در آفتاب سوزان باشند یا به هر قیمتی که دلال دستور فرماید بفروشند یا مانند بسیاری نظارهگر احشامی باشند که محصولشان را بهعنوان یک وعده غذایی ببلعد. مگر اولین وظیفه سازمان جهاد کشاورزی، برنامهریزی و راهبری تولید محصولات مختلف نیست؟ چرا هرسال این درد تکراری کشاورزان را میبینند و کاری از پیش نمیبرند؟
مدیریتِ محدود به دستورالعملها
در مقاله قبلی که در مورد مقایسه سبک مدیریتی ایران و ژاپن نوشتم عنوان کردم که دلیل اصلی سوءمدیریت در بیشتر سازمانها نبود خلاقیت و ابتکار است؛ اینکه مدیر جهاد کشاورزی برای حل معضلات و مشکلات کشاورزی استان منتظر دستورالعملهای بالادستی و وزارت خود باشد مشکلات مختص جغرافیای هرمزگان حل نخواهد شد، متأسفانه کشاورزان هرمزگان نه قدرت چانهزنی و گرفتن حق خود مانند کشاورزان اصفهان رادارند و نه مانند کشاورزان شمال و شمال غرب کشور توانایی مالی تغییر رویه کاشت را .
همینالان که شما این مقاله را میخوانید
قیمت گوجهفرنگی در جزیره قشم بیست هزار تومان است اما کشاورزان شرق استان در تکاپو تسویه بدهی خرید سم و کارگر هستند که بعدازاینهمه زحمت حداقل به صفر برسند. وقتی دلال از قیمت دو هزار تومان و چهار هزار تومان سخن میگوید و کشاورزانی که ناچارند قبل خراب شدن، محصول خود را به هر قیمتی که دلال دوست دارد بفروشند و مشکلات دیگر، همه و همه نشان از ضعف مدیریتی در سازمان جهاد کشاورزی دارد که نه برای لیمو کاران کارنامه قابل قبولی دارد و نه برای مشکل تکراری محصولات شرق استان.
مدیریت شعاری یا جهادی
مشکلات و دردهایی که باکمی تلاش و ابتکار شاید حداقل کمتر شود. چه اشکالی دارد کارکنان و کارشناسان جهاد کشاورزی بهجای نشستن پشت میزهایشان و منتظر کشاورز بودن در فصول قبل کشت برای مشاوره دادن به کشاورزان به روستاها رفته و برای هر منطقه الگوی کشت مناسب ارائه بدهند و با پشتیبانی و حمایت ادامهدار کشاورز را ترغیب به کشت صحیح کنند؟ زمانی که با چند کشاورز صحبت کردم که چرا اینهمه گوجهفرنگی کاشته و تنوعی در کشت ندادهاند؛ از گرانی و کمیابی بذر محصولات دیگر گفتند.
جهاد کشاورزی میتوانست نه بذر رایگان که توقع بالایی است؛ حداقل با چند شرکت فروشنده یا واردکننده بذر قرارداد ببندد که بذر را شرایطی به کشاورز بدهند و بعد از برداشت محصول تسویه کنند. بعد اینهمه سال که کارشناسان محیطزیست و کارشناسان حوزه آب فریاد نکاشتن هندوانهای را سر میدهند که هر کیلو آن دهها لیتر آب مصرف میکند، جهاد کشاورزی برای فرهنگسازی محصول جایگزین چه ابتکاری داشته است؟ آنهم در شرایطی که دشت میناب تا بیابان شدن فاصلهای ندارد. با این شرایط بازهم برخی مسئولین هنوز خواب هستند. کشاورز هم که در ابتداییترین مشکلات معیشتی گرفتارشده آب برایش اولویت آخر است و قطعاً ارزانترین بذر و ارزانترین سم را تهیه میکند.
سرانجام وعدههای وزیر چه شد؟
چه اشکالی دارد مدیر محترم جهاد کشاورزی هرماه تیمی از کارشناسان و کارکنان را برای کمک و راهنمایی به نواحی مختلف بفرستد؟ اگر چنین میشود علت این وضعیت بغرنج کشاورزی در شرق را برای مردم شفافسازی کنند. سالهاست که وعده ایجاد و راهاندازی کارخانه رب و کنسرو در مناطق مستعد داده میشود اما از عمل خبری نیست.
وزیر جهاد کشاورزی در دور اول سفر به هرمزگان وعده «آغاز به کار کارخانجات سیار صنایع تبدیلی برای حل مشکلات کشاورزان» و «راهاندازی هاب صادرات محصولات کشاورزی در شرق هرمزگان» را داد؛ وعدههایی که هرگز اجرا و پیگیری نشدند و وعده توخالی هم که کنتور نمیاندازد. جهاد کشاورزی چقدر از ظرفیت دانشگاههای استان ازجمله دانشگاه هرمزگان برای فرهنگسازی محصولات جایگزین و نوع کاشت استفاده کرده است؟ تعداد زیادی دانشجوی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری درزمینهٔ کشاورزی هستند که مشتاقاند در این زمینه یاری دهند؛ حتی اساتید نیز حاضرند با حداقل هزینه ایاب و ذهاب با دانشجویان به مناطق مختلف محروم بروند و به کشاورزان کمک کنند و آموزش دهند اما چقدر برای انجام این مهم زمان گذاشتهشده و رایزنی شده است؟
این وضعیت به سامان نمیرسد
بسیار است ابتکارات مدیریتی که میتوان مشکلات این قشر را کمتر کرد. با توجه به حاد بودن مسائل کشاورزانی که در بدترین شرایط معیشتی هستند و سال جدید را با این وضعیت ناعادلانه آغاز کردهاند که بخش اعظم آن حاصل عدم مدیریت کاشت و البته پدیده همیشگی دلالیسم هست از استاندار محترم و نمایندگان استان در مجلس ورود و کمک به این قشر مهم و استراتژیک را خواستاریم. همچنین تغییر رویه و سؤال از مدیر و مسئولین جهاد کشاورزی که چرا این وضعیت به سامان نمیرسد؟
روزنامه صبح ساحل