30

آبان

1403


اجتماعی

24 اردیبهشت 1403 08:21 0 کامنت
همه‌ی ما گمان می‌کنیم که نگرش و جهان‌بینی معتدلی داریم، طوری که بتوانیم تفاوت‌های موجود در اجتماع و جهان را هضم کرده و عمل تبعیض آمیزی نسبت به دیگران انجام ندهیم، اما در نظم جهانی موجود و رسانه‌هایی که مدام افکار و رفتار ما را تحت شعاع خود قرار می‌دهند، تضمینی برای کناره‌گیری از روند نفرت پراکنی و تنفرورزی وجود ندارد، الی بازبینی و بازتعریف مدام مرزها و باورهای خود. مقالات متعددی در حوزه‌های گسترده‌ی علوم انسانی در این مورد انجام شده و اکنون محققان و نظریه‌پردازان علوم انسانی هرمی با پنج طبقه را معرفی کرده‌ و معتقدند که طبقات آن و روند رشد و گسترشی که این هرم طی می‌کند در تمام جوامع کنونی مشترک است. در قاعده‌ی این هرم، نگرش سوگیرانه وجود دارد و شامل تمام افکار و ذهنیاتی خواهد شد که دیگران را به واسطه‌ی نژاد، جنسیت، رنگ پوست، هویت جنسی، معلولیت، دین و ملیت در حاشیه‌یی از تردید و کلیشه سازی قرار می‌دهد. در این مرحله‌ افراد مرزی ذهنی برای خود برمی‌سازد که دیگران را به دو گروه خودی و غیر خودی تقسیم می‌کند. کسانی که خودی تلقی می‌شوند، خوب و موجه و در مقابل کسانی که غیر خودی هستند، انسان‌های زائدی پنداشته می‌شوند که مقصر کژکاری‌ها و مانعی بر سر راه پیشرفت جامعه هستند، به عبارت بهتری این گروه انسان‌زدایی می‌شوند. این انسان زدایی زمینه‌ی طبقه‌ی دوم هرم یعنی عمل سوگیرانه را فراهم می‌کند. در طبقه‌ی دوم این هرم، درد و رنج انسان‌هایی که در مرحله‌ی پیشین انسانیت‌زادیی شدند، بی‌اهمیت انگاشته می‌شود. مورد توهین، کنایه و تحقیر قرار گرفته و از جامعه‌ی معمول جدا گذاشته می‌شوند. تا این مرحله اغلب اعمال خشونت‌آمیز شدید، جرم و اعمال غیرقانی رخ نمی‌دهد. برای مثال برخورد اکثریت جامعه با مهاجران افغانی در این دو طبقه قرار دارد، ان‌ها بدون توجه به تفاوت‌های فردی، رفتاری و حتی فرهنگی که درون جمعیت خود دارند، به مثابه افرادی برداشت می‌شوند که به طور کلی و همگی مقصر تمام مصائب کشور هستند، راه را بر سایرین بسته‌اند و زمینه‌ی جنایت را افزایش داده‌اند. مرحله‌ی سوم هرم نفرت شامل تبعیض می‌شود. انواع تبعیض‌های سیستماتیک سیاسی، اجتماعی، تحصیلی و اقتصادی در این مرحله صورت می‌گیرد، طوری که زندگی برای جامعه‌ی مورد تبعیض بسیار دشوار خواهد شد و تنها کسانی که مجبور هستند و عملا راه دیگری ندارند، در این شرایط باقی می‌مانند. برای مثال ممکن است مردم یک مرحله به افرادی که به مذهب و دین خاصی تعلق دارند، کالا نفروشند، معامله نکنند و در مورد تصمیم‌گیری‌های مرتبط با محله آن‌ها را دخیل ندانند. در مرحله‌ی  چهارم با خشونت مواجه می‌شویم که در آن افراد طبقه‌ی مذکور مورد تنبیه، آسیب فیزیکی و حتی قتل قرار می‌گیرند. نمونه‌ی کوچک آن به عرب‌ستیزی بعضی کشورهای اروپایی باز می‌گردد، مهاجران عرب تبار در مدرسه‌ها و دانشگاه‌های اروپایی به صرف اینکه عرب هستند اکثرا مورد قلدری قرار می‌گیرند، کتک می‌خورند و آسیب‌های فیزیکی بسیاری متحمل می‌شوند. در راس این هرم نسل کشی قرار دارد که همه‌ی ما در حال حاضر نمونه‌ی واضح آن را در حملات فاشیستی اسرائیل به فلسطین و قبل‌تر در جنگ جهانی دوم در عمل وحشیانه نازی‌های آلمان علیه یهودیان دیده‌ایم  و کشتار می‌لای در جنگ ویتنام که توسط سربازان امریکایی انجام شد نمونه‌ی دیگر ان است.  به طور کلی هنگامی که صحبت نسل‌کشی به میان بیاید، اکثر ما به شدت با آن مخالفت می‌کنیم، اما لازم است بدانیم که نسل‌کشی از پیش‌زمینه‌ی فکری و عملی حاصل می‌شود که ممکن است بذر ان در تفکر بسیاری از ما وجود داشته باشد و چنانچه شرایط اجازه بدهد این تفکر به خشونت و حتی نسل کشی تبدیل می‌شود. بنابراین هر لحظه باید بتوانیم ذهنیات خود را از تفکراتی که رسانه‌ها به ما القا می‌کنند آزاد کرده و بر اساس انسانیت پیش‌فرض‌های خود را نسبت به دیگران بازبینی کنیم. 

دیدگاه ها (0)
img