در سالهای اخیر، با توجه به کمبود منابع آبی در ایران، دولتها سیاست طرح انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان را دنبال کردهاند. این طرحها با هدف تأمین آب شرب، صنعتی و کشاورزی در مناطق مرکزی و خشک کشور طراحی شدهاند. در این میان، استفاده از آب دریا به عنوان منبع آب غیرمتعارف میتواند یک راهکار در این زمینه باشد؛ با این حال به گفتهی کارشناسان، چگونگی اجرای این طرحها بسیار مهم است و باید تمامی جوانب اقتصادی، فنی، محیط زیستی و اجتماعی در نظر گرفته شود.
سرمایه گذاریهای کلان برای طرحهای انتقال آب دریا به فلات مرکزی
چند طرح و پروژهی مهم در نظر گرفتهشده که یکی از مهمترین آنها، طرحهای انتقال آب دریا به فلات مرکزی است. این طرحها قرار است منابع آبی چند استان مرکزی و شرقی ایران مانند کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد و اصفهان را تامین کنند که بحران کمآبی و خشکسالی به دلایل مختلف آنها را تهدید میکند. بررسیها نشان میدهد چند عامل مهم بهغیر از کاهش بارندگیها در سالهای اخیر در بحران کمبود منابع آبی این استانها تاثیرگذار بوده است. استفاده از منابع آبی محدود این استانها در بخش کشاورزی بهویژه کشت محصولات آببر مانند گندم، یکی از مواردی است که باید به آن توجه شود.
مسئلهی مهم دیگر افزایش جمعیت و در پی آن رشد صنعتی این استانها بوده که نیازها را برای تامین آب، لازم و ضروری کرده است. نکتهی قابل توجه در این مسئله، استقرار صنایع بزرگ و بسیار مهم در استانهای مذکور است که جهت پیشبرد فعالیت خود نیازمند منابع آبی زیادی هستند. صنایع آببری مانند گلگهر و مس سرچشمه در استان کرمان، چادرملو در استان یزد و فولاد مبارکه و ذوبآهن در استان اصفهان که استقرار آنها در مناطق مرکزی کشور انتقادات زیادی را به همراه داشته است.
برای مثال نخستین
پروژهی انتقال آب خلیج فارس به عنوان طولانیترین خط انتقال آب در کشور در سال۱۳۹۹ به طول حدود ۸۰۰ کیلومتر از غرب بندرعباس افتتاح شد که از سه استان هرمزگان، کرمان و یزد میگذرد.
مرحلهی نخست
پروژهی انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران به طول ۳۰۵ کیلومتر از بندرعباس به سیرجان با اعتبار ۱۶۳ هزار میلیارد ریال در آبان ۹۹ افتتاح شد. مرحلهی دوم این طرح نیز به مقصد استانهای مرکزی کشور، مس سرچشمه کرمان و چادرملو و یزد به طول ۵۲۰ کیلومتر و هزینهی 1.2 هزار میلیارد ریال در ۲۴ اسفندماه ۹۹ مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
کارشناسان اقتصادی: توسعهی استانهای مجاور دریا توجیه اقتصادی بیشتری دارد
مقصد پروژهی انتقال آب نشان میدهد از اهداف مهم این طرحها، تامین آب صنایع سنگین و آببر است که در فلات مرکزی و خشک ایران جایگذاری شدند؛ در حالی که بسیاری از استانهای ساحلی ایران از منابع آبی عظیم به نسبت مناطق دیگر کشور برخودارند و به گفته کارشناسان اقتصادی نیز توسعهی استانهای ساحلی و مجاور دریا توجیه اقتصادی بیشتری دارد و بسیاری از این صنایع میتوانستند در استانهای هرمزگان، سیستان و بلوچستان و بوشهر قرار بگیرند.
پروژههای انتقال آب سرمایهگذاریهای گسترده و منابع مالی زیادی را طلب میکند. آب دریا در ابتدا باید در استانهای ساحلی مانند هرمزگان و بوشهر نمکزدایی و شیرینسازی شود و سپس از طریق لولههایی به طول چندصدکیلومتری و نیروگاهها پمپاژ آب در مسیر به مقصد منتقل شود. "به عنوان مثال، هزینه نهایی نمکزدایی و انتقال هر متر مکعب آب شیرین به شیراز حداقل ۳۰ هزار و ۵۰۰ تومان که ۲۲ برابر تعرفه آب شهری است!"
علاوه بر پرهزینهبودن طرح انتقال آب دریا از لحاظ اقتصادی، باید به هزینهها و آسیبهای محیطزیستی نیز توجه شود. از دیدگاه کارشناسان محیطزیست نگرانیهای جدی در مورد تأثیرات منفی این طرحها بر محیطزیست وجود دارد. آنها به مسائلی نظیر افزایش شوری آب دریا، ورود فلزات سنگین و مواد شیمیایی به دریا، تغییر اکوسیستم، از بین رفتن زندگی برخی از آبزیان و افزایش آلودگی هوا اشاره میکنند. همچنین، تغییرات ساختاری و تخریبهایی که در مسیر انتقال رخ میدهد و انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فرآیند شیرینسازی، از دیگر نگرانیهای موجود در این زمینه است که در صورت عدم توجه سیاستگذاران، تهدیدهای جدی را به همراه دارد و میتواند بحرانهای اجتماعی را در پی داشته باشد.
تجربههای مشابه جهانی
برای اینکه به صورت دقیقتر و عینی سیاست انتقال آب دریا به فلات مرکزی ایران را بررسی کنیم، میتوانیم به سراغ تجربه کشورهای دیگر برویم و از طریق آنها به پیشبینی احتمال موفقیت یا عدم موفقیت این سیاست پی ببریم.
چین: پروژه انتقال آب چین، یکی از بزرگترین پروژههای انتقال آب در جهان است که برای حل مشکل توازن نامتناسب منابع آب در شمال و جنوب چین طراحی شده بود. این پروژه با هزینهای بیش از 62 میلیارد دلار، مشکلاتی از جمله پایینرفتن سطح سفرههای آب زیرزمینی، شوری و فرسایش خاک، اختلال در زهکشی طبیعی، تخریب زیستگاههای حیات وحش، تغییر اقلیم منطقه، مهاجرت، افزایش بیماریهای ناشی از آب، رشد آلودگی صنعتی و بیخانمانی حدود نیم میلیون نفر را به همراه داشت.
روسیه: در اتحاد جماهیر شوروی، آب دو رودخانهی "آمودریا" و "سیردریا" که پیش از این به دریاچه "آرال" میریختند، منحرف شده و به بیابان "قرهقوم" منتقل شدند. این طرح باعث شد دریاچه آرال بیش از 80 درصد حجم خود را از دست دهد و بندرهای دریاچه خشک شوند. این تغییرات محیطی باعث خشکشدن زمینهای پنبه، افزایش نمک آب دریاچه، مرگ موجودات زنده اکوسیستم، بایرشدن زمینها، افزایش بیماریهای تنفسی و قلبی، کمخونی و افزایش ناباروری و عقبماندگیهای ذهنی کودکان در منطقه شد.
تجربههای ناموفق با تبعات سنگین اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی نشان میدهد این سیاست کلان و بلندپروازانه سیاستمداران بدون در نظر گرفتن عواقب آن، چه نتیجهای را میتواند برای آیندهی کشورمان در پی داشته باشد.
توسعهی مناطق ساحلی راهکاری معقولتر و پایدارتر
با توجه به چالشهای موجود و تجربههای جهانی در طرحهای انتقال آب دریا و تبعات اقتصادی و محیطزیستی آن، به نظر میرسد توسعهی مناطق ساحلی و استقرار صنایع سنگین و آببر در این مناطق، راهکاری معقولتر و پایدارتر است. این رویکرد میتواند باعث کاهش هزینههای مرتبط با نمکزدایی و انتقال آب، حفظ تعادل
اکوسیستمهای دریایی و کاهش آسیبهای محیطزیستی شود. علاوه بر این، توسعهی مناطق ساحلی میتواند به افزایش فرصتهای اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی محلی کمک کند؛ در حالی که از مهاجرت بیرویه به مناطق مرکزی و فشار بر منابع آبی محدود آنها جلوگیری میکند. در نهایت، این استراتژی میتواند به توسعهی پایدار و هماهنگی بیشتر با شرایط طبیعی و اقتصادی کشور منجر شود.
روزنامه صبح ساحل