24

آذر

1403


یادداشت

14 آبان 1403 20:12 0 کامنت

بررسی نظرسنجی‌های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نشان از رقابت شانه‌به‌شانه دو کاندیدای جنجالی آن دارد و هر چه به  ساعت و روز تاریخ برگزاری این انتخابات یعنی 5 نوامبر(ساعت 2 بامداد 16  آبان‌ماه) هم نزدیک می‌شویم این نتایج به هم نزدیک‌تر می‌شود، حال آنکه تجارب مشابه نشان داده است که نتایج نظرسنجی‌ها ممکن است با واقعیات یکسان هم نباشد. همچنین در این روز آمریکا شاهد دو انتخابات دیگر یعنی حدود یک سوم اعضای مجلس نمایندگان و همین مقدار از نمایندگان مجلس سنا هم هست اما به علت ریاستی بودن نظام سیاسی آمریکا علاوه بر مردم آمریکا بسیاری از مردم جهان عمدتا به انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور چشم دوخته‌اند. این در صورتیست که کارشناسان علوم سیاسی معتقدند سیاست‌ها، راهبردها و اهداف آمریکا در سطح کلان فارغ از پیروزی هر حزب، یکسان است و فقط در تاکتیک‌ها و روش‌های دستیابی به این سیاست‌ها و اهداف کلان ممکن است تفاوت احساس شود. در اکثر ایالت‌های پنجاه‌گانه‌ی این کشور با توجه به تقسیم‌بندی گرایش سیاسی ساکنان آنجا که از دو حزب اصلی دموکرات و جمهوری‌خواه تشکیل شده است، نتایج مشخص است. مثلا ایالت کالیفرنیا را از سال 1992 تا کنون دموکرات‌ها برده‌اند یا ایالت می‌سی‌سی‌پی از 1980 بدین‌‌سو متعلق به جمهوری‌خواهان بوده اما به گفته کارشناسان هفت ایالت آریزونا، جورجیا، نوادا، پنسیلوانیا، کارولینای شمالی، ویسکانسن و میشیگان به ایالت‌های چرخشی یا شناور مشهورند و بسته به شرایط گاهی به جمهوری‌خواهان و گاهی به دموکرات‌ها رای می‌دهند؛ از این رو آنها را ایالت‌های عرصه‌ی نبرد می نامند چون کاندیداها تلاش خود را بیشتر در آن ایالت‌ها متمرکز می‌کنند. اما در انتخابات کنونی گویا پنسیلوانیا اهمیت بیشتری پیدا کرده چون هم آرای الکترالش از 6 ایالت چرخی دیگر بیشتر است و هم اینکه رقابت در آنجا تنگاتنگ‌تر است.در انتخابات آمریکا پول و هزینه‌کرد کاندیداها بسیارتعیین‌کننده است که هردو حزب در این وادی پا به پای هم جلو آمده اند، در حزب جمهوری‌خواه راپرت مرداک و ایلان ماسک دو حامی مالی برجسته‌ی این حزبند اما بیل گیتس و جیمی دایمن اگر چه غیر علنی‌تر از دو حامی نام‌برده‌شده جمهوری خواهان، ابر سرمایه‌داران حامی دموکرات ها هستند.شعارهای اصلی انتخاباتی جمهوری‌خواهان از گذشته بدین‌سو در اقتصاد مبنی بر آزادسازی بیشتر، دخالت کمتر دولت در این امر و مالیات کمتر همینطور محافظه‌کاری بیشتر در حوزه‌های اجتماعی مثل سقط جنین و... بوده و در حوزه‌ی سیاست خارجی نیز بر نظامی‌گری بیشتر و خصومت بیشتر علنی و عریان با دشمنان‌شان استوار است اما دموکرات‌ها در این موضاعات تقریبا عکس جمهوری‌خواهان عمل می‌کنند با این ویژگی که راهبرد کلان آنها با جمهوری‌خواهان در حوزه‌ی سیاست خارجی یکسان است اما در راستای دسترسی به اهدافشان دیپلماسی بیشتر، مصالحه و دوری‌گزینی هر چه بیشتر از نظامی‌گری را مد نظر دارند. مثلا در رابطه با خصومت آمریکا با کشورمان اگرچه لحن دموکرات‌ها دیپلماتیک‌تر و یا آرام‌تر بوده اما شدیدترین وسنگین‌ترین تحریم‌ها بر علیه ما در دولت‌های دموکرات طراحی شده است یا در مورد رابطه‌ی آمریکا و اسرائیل حمایت دو حزب از اسرائیل تمام عیار بوده و به قول خودشان خدشه‌ناپذیر است. به هر روی مسئولان ما در حوزه‌ی سیاست خارجی که در شعارها مدیریت خصومت را با آمریکا در پیش گرفته‌اند ضمن توجه به موارد بالا سناریوها و برنامه‌های خود را با توجه به شانس تقریبا برابر دو کاندیدا مد نظر داشته باشند و از همه مهمتر مسئولان بدانند نه تنها اینکه رابطه‌ی کنونی ما با آمریکا خصومت‌آمیز است و اروپا هم نمی‌تواند بازیگر مستقلی از آمریکا باشد،دو قدرت اصلی دیگر شورای امنیت یعنی چین و روسیه (ضمن تقویت روابط با این دو) هم متحد استراتژیک ما نبوده و منافع خودشان بر همه چیز برایشان ارجحیت دارد. بر مبنای یک اصل واقعی در روابط خارجی هیچ عقد اخوتی بین هیچ دو کشوری وجود ندارد و منافع ملی کشورها بر سطح ونوع روابط بین آنها حاکم است و مهمترین متحد و قابل اتکاترین تکیه‌گاه همه‌ی دولت‌ها مردم آنها هستند.

دیدگاه ها (0)
img