آشتی کنان ترک ها و روسها از جاه طلبی تا واقعگرایی



صبح ساحل-سیاسی،آشتی سیاسی پر سر و صدای ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان را می توان مهیج ترین خبر دنیای سیاست بین الملل در چند روز اخیر دانست.
 دو رهبر سیاسی که در جاه طلبی، قدرت محوری و ترجیح منفعت بر مصلحت بسیار به یکدیگر شبیه هستند پس از یک دوره کوتاه قهر سیاسی و جدال های تند لفظی اکنون باز هم در کنار هم برای تغییر مناسبات منطقه آشفته خاورمیانه و دوستان و دشمنان غربی خود برنامه ریزی میکنند.
 روسیه به رهبری پوتین نزدیک به دو دهه گذشته در بسیاری از موارد شاهد اینگونه آشتی ها و همچنین قهر و غضب های سیاسی پوتین نسبت به کشورهای مختلف بوده است. از تعارض با غرب و صحبت از یک جنگ سرد جدید در جریان استقرار سپر دفاع موشکی در کشورهای اروپای شرقی مانند لهستان تا همکاری و آشتی با اتحادیه اروپا و امریکا در عراق و افغانستان و البته ابراز تمایل به عضویت در ناتو. 
پوتین با اتخاذ سیاست نداشتن دوست یا دشمن دائم در نگاه سیاسی خود تا کنون توانسته روسیه را از یک قدرت خاموش نظامی با اقتصادی ورشکسته به سیزدهمین کشور قدرتمند اقتصادی دنیا تبدیل نماید او زیرکانه با نرمشی آشکار و همراهی با امریکا و اتحادیه اروپا توانست به عضویت سازمان تجارت جهانی، گروه G8،بانک بین المللی توسعه و بسیاری از نهادهای قدرتمند اقتصادی دنیا  درآید و مرزهای اقتصادی روسیه را گسترش دهد، بر شورش های جدایی طلبانه در داغستان و چچن و حتی روی کار آمدن مخالفان روسیه پس از انقلاب های رنگین در آسیای میانه پیروز شود و سطح اقتصادی و شان اجتماعی داخلی مردم روسیه را ارتقا ببخشد.
اما در کنار این پیشرفت ها روسیه پس از درگیری با غرب در بحران اوکراین و تحریم های گسترده توسط امریکا و کاهش سطح روابط تجاری با اتحادیه اروپا و درگیری های پر هزینه در سوریه نیازمند یک اهرم فشار و پایگاه قدرتمند برای واداشتن اروپا و امریکا به همکاری و نزدیکی دوباره است و گزینه آشتی با ترکیه و همکاری های گسترده تر با ایران چه در سطح نظامی و چه در حیطه های اقتصادی اتحاد خطرناکی را در خاورمیانه ایجاد خواهد کرد عاملی که نقش امریکا و اروپا در بحران سوریه و برخی دیگر از مسایل خاورمیانه را به شدت تنزل خواهد داد.
در طرف دیگر این آشتی سیاسی اردوغان قرار دارد کسی که با آرزوهای بزرگی به صحنه سیاست پا گذاشته و در پرونده سیاسی خود از جدال لفظی با اسراییل و ابراز برادری به بشار اسد تا همکاری های گسترده نظامی با صهیونیست ها و لشکر کشی به سوریه را دارد. طیفی از اهداف و سیاست های متعارض که پیش بینی حرکت بعدی و نگرش سیاسی ترکیه را به خصوص در خاورمیانه بسیار دشوار ساخت.
اردوغان با یک پایگاه اسلامی وارد صحنه قدرت شد و بسیاری از کشورهای اسلامی به خصوص ایران ظهور او را سرآغاز اتحاد دوباره جهان اسلام و قدرت اسلامی در منطقه قلمداد کردند اما به زودی آشکار شد که ترکیه به رهبری حزب عدالت و توسعه نه در پی اتحاد که به دنبال برتری جویی از سایر کشورهای منطقه خاورمیانه و رهبری آنها و پیاده کردن اسلام سکولار است.
این تفکر به خصوص پس از بهار عربی و تغییر حکومت در مصر و نزدیکی روابط اردوغان و اخوان المسلمین در این کشور نمود یافت. اگر چه در ترکیه روز به روز بر قدرت و محبوبیت حزب اسلامگرای عدالت و توسعه افزوده شد اما در محیط بین المللی شکاف عمده ای میان همپیمانان ترکیه و این کشور به خصوص ایران، روسیه و سوریه ایجاد شد که نتیجه مستقیم سیاست هایی مانند حمایت از مخالفان سوری، حضور نظامی در سوریه، حمایت از عربستان در برابر ایران، گسترش روابط سیاسی و نظامی با اسراییل بود.
این تندروی در ترکیه را چیزی به جز تهدید ماهیت حیات سیاسی اردوغان نمیتوانست متوقف سازد کودتای نافرجام اخیر به خوبی آشکار ساخت که ترکیه هنوز قدرت های لازم برای گرفتن تصمیم های مستقل سیاسی را ندارد و به راحتی می تواند از سوی همپیمانان غربی خود کنار گذاشته شود. 
عدم حمایت قاطع امریکا و اتحادیه اروپا از اردوغان لزوم ایجاد یک پایگاه جدید به خصوص در حیطه اتحاد نظامی را برای ترکیه ضروری ساخت.
اگر اردوغان بخواهد روابط کشورش با ناتو را تنزل دهد ناچارا باید روسیه را جایگزینی برای تامین تسلیحات و توان نظامی و تامین مالی این چرخش سیاسی قرار دهد و از سوی دیگر چالش سوریه و پیامدهایی که حالا حیات سیاسی حزب عدالت و توسعه را به واسطه فعالیت های تروریستی داعش در این کشور تهدید میکند را مرتفع سازد. عقیم ماندن سیاست های ترکیه در قبال بحران سوریه و برخورد با داعش راهی به جز اتحاد با روسیه و احیانا پیروی از نقشه این کشور برای آینده سوریه باقی نگذاشته است.
 عوامل فردی و سیاسی ذکر شده در بالا سرعت ترمیم روابط ترکیه و روسیه را توجیه میکند اینکه چرا روابط تیره روسیه و ترکیه زودتر از آنچه همگان فکر میکردند به پایان رسید و دو رهبر آشتی سیاسی خود را رسانه ای کردند. حالا مسکو و آنکارا سخن از گسترش مراودات سیاسی و اقتصادی خود می گویند. از سرگیری روابط اقتصادی که می تواند هزینه های سیاسی تصمیمات این دو رهبر جسور را تامین و بار دیگر پایگاه قدرت آنها در منطقه را مستحکم سازد.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها