29

آبان

1403


اجتماعی

11 دی 1396 09:56 0 کامنت

صبح ساحل ، اجتماعی - چندی پیش دوستی تقاضا کرد تا مشکل یکی از بستگانش در اداره اتباع بیگانه را پی گیری کنم اعتراف می‌کنم که تا پیش‌ازاین نمی‌دانستم که ازدواج یک ایرانی با تبعه خارجی به‌خصوص اگر مرد بیگانه باشد تا چه حد می‌تواند آینده فرزندان حاصل از این ازدواج را درخطر قرار دهد دختری که پیگیر کارش بودم 20 ساله و پدرش پاکستانی بود سلما به دلیل نداشتن شناسنامه درس نخوانده و حالا نمی‌توانست حتی ازدواج کند. تعداد کودکان مشابه سلما در قشم و در سطح وسیع‌تر هرمزگان و ایران رو به افزایش است. هرچند آمار مشخصی از تعداد فرزندان حاصل از وصلت زنان ایرانی و مردان غیر ایرانی وجود ندارد، اما بر اساس آمار غیررسمی یک‌میلیون بی شناسنامه در کشور وجود دارد که بیش از 400 هزار نفر از این تعداد کودکان هستند شهروندانی که حاصل ازدواج شرعی اما غیرقانونی والدین خود بوده و تقریباً از تمامی حقوق اجتماعی‌شان محروم هستند حتی هرگونه تلاش این افراد برای حضور در اجتماع، تحصیل و ازدواج در هزارتوی قوانین و بروکراسی اداری کشور محکوم‌به شکست است.ایران بیش از دو دهه با مساله مهاجران غیرقانونی و پناه‌جویان افغانی و پاکستانی دست‌به‌گریبان است این معضل نه با برخوردهای قهرآمیز حل‌شده و نه با راهکارهای اندک تشویقی. درحالی‌که این‌گونه از ازدواج‌ها بیشتر در میان اقشار پایین جامعه با فقر فرهنگی و تحصیلاتی و در اغلب موارد بدون ثبت رسمی اولیه  انجام می‌شود مسئولان ثبت‌احوال و اداره اتباع بیگانه قوانین دست‌وپا گیری مانند الزام در رعایت ماده 1060 قانون مدنی و اخذ پروانه زناشویی ارائه کرده‌اند این مساله در کنار عدم آموزش و اطلاع‌رسانی به این بخش از جامعه موجب شکل‌گیری قشر بی‌هویتی از جوانان و نوجوانان در هرمزگان به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین کانون‌های مهاجرپذیر کشور شده است این کودکان از چند جهت می‌توانند معضلات اجتماعی و فرهنگی را ایجاد و یا تشدید نمایند.اولین مساله درزمینهٔ کودکان بدون شناسنامه، محرومیت از خدمات بهداشتی و پزشکی رایگان ازجمله واکسیناسیون است که علاوه بر خطر سلامت فردی در بعد اجتماعی هم مشکل‌ساز خواهد شد این افراد اغلب از بیماری‌هایی مانند سل و ... رنج می‌برند و به دلیل تردد در سطح شهر عملاً می‌توانند عامل مهم انتقال بیماری‌ها باشند.دومین مساله مربوط به منع قانونی صدور شناسنامه برای فرزندان اتباع بیگانه است بر اساس هشدار ثبت‌احوال استان درباره ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی فرزندان ماحصل این ازدواج‌ها(ازدواج‌های عادی و غیررسمی) تا قبل از 18 سالگی نمی‌توانند شناسنامه داشته باشند همین نداشتن برگ هویتی این کودکان را از تحصیل محروم می‌کند این افراد معمولاً به دلیل سهل‌انگاری والدین خود گاهی تا آخر عمر رنگ کلاس درس را نمی‌بینند و بی‌سواد باقی می‌مانند. از طرف دیگر بی‌هویت بودن امکان حمایت‌های قانونی از آن‌ها را هم بسیار مشکل می‌سازد این کودکان در اغلب موارد وادار به کار و تکدی گری شده و یا خریدوفروش می‌شوند و عملاً هیچ نهادی به‌جز سازمان‌های خیریه و آن‌هم به‌صورت خودجوش نمی‌توانند به این مساله ورود نمایند که البته باوجود تعداد اندک خیریه‌های فعال در این زمینه هرروز آمار کودکان کار و خشونت علیه آن‌ها رو به افزایش است. مساله سوم اینکه تعداد این ازدواج‌ها هرچقدر که هست تا زمانی که خانواده حقی هرچند اندک در جامعه نداشته باشد زن نمی‌تواند از حقوق قانونی خود در برابر همسرش استفاده نماید این مساله به‌عنوان  خطری برای آینده محسوب می‌شود و افزون بر به وجود آوردن عدم ثبات در این خانواده‌ها ،در اغلب موارد خشونت علیه زنان را نیز تشدید می‌کند.مساله چهارم در نوع برخورد و آگاهی دهی اداره اتباع بیگانه با این افراد است . در بروکراسی پیچیده و عدم‌حمایت‌های قانونی راه رسیدن کودکان دو تابعیتی به حقشان به‌اندازه کافی سخت هست اما این دشواری در برابر رفتار بعضاً نامناسب کارمندان اداره مربوطه و عدم راهنمایی درست این افراد صدچندان می‌شود. کسانی که به دنبال کمترین حقشان برای حیات اجتماعی هستند و با تأسف باید گفت در هیچ کجا حتی نهادی که وظیفه کارمندانش انجام خدمت اداری به این افراد است حمایت و پذیرفته نمی‌شوند.

دیدگاه ها (0)
img