سومین
جشنواره موسیقی کیش ششم اسفندماه به کار خود پایان داد. گروه «سرو خراسان» یکی از برگزیدگان این جشنواره بود. این گروه در زمینه موسیقی نواحی خراسان فعالیت میکند. «یاسمین تنها»، عضو جوان این گروه، سال 1379 در مشهد متولد شدهاست. او اصالتا تربت جامی است و موسیقی را با حمایت پدرش از کودکی آغاز کرده. یاسمین دخترِ دوتارنواز برجسته خراسانی، «عزیز تنها» است و در رشته موسیقی تحصیل میکند. او علاوهبر دوتار، عود نیز مینوازد. در ادامه با این نوازنده آیندهدار موسیقی نواحی ایران، بیشتر آشنا شوید.
چطور به موسیقی علاقهمند شدی؟
به نوشته روزنامه صبح ساحل، در ابتدا تمایلم بیشتر به موسیقی غربی بود. تا اینکه یک روز خیلی ناگهانی دوتار را برداشتم و تنها مقامی که بلد بودم را نواختم. این کار چندین ساعت ادامه داشت، بدون اینکه هیچ اطلاعی از گذر زمان داشتهباشم. همان موقع متوجه شدم این ساز به من حس خوبی میدهد و ارتباط عمیقی با آن دارم. نمیدانم دلیل این علاقه محیط، ژنتیک یا چیز دیگری است. هر چه بود من فهمیدم علاقه عجیبی به این ساز دارم و از آنجا شد که شروع به تمرین جدی کردم. تا اینکه وارد دانشگاه شدم. برای دانشگاه باید یک ساز مقامی را انتخاب میکردم. پدرم تار را پیشنهاد داد اما بعد از مدتی دیدم نمیتوانم با این ساز ارتباط لازم را برقرار کنم. در نهایت یکی از استادانم عود را به من پیشنهاد داد. در مورد عود تحقیق کردم و دیدم دومین سازی است که به آن علاقه دارم. پدرم معتقد است باید ساز جدید را وقتی شروع کنم که در ساز قبلی مهارت کافی را به دست آورده باشم. من هم بعد از این که در نوازندگی دوتار به تسلط رسیدم، عود را آغاز کردم و اکنون درگیر آموزش عود هستم.
از چه سنی و چگونه فعالیت هنری خود را شروع کردی؟
از حدود 9-8 سالگی تمرین را شروع کردم. در روز چهار تا پنج ساعت تمرین میکردم. یکی دو سال که گذشت، پدرم دید میتواند روی من حساب کند. این شد که شروع به تمرینات جدیتر کردیم. شرکت در مسابقههای مدارس را آغاز کردم. در جشنواره دانشآموزی شرکت میکردم تا تجربه کسب کنم و خودم را محک بزنم. کمکم کارم جدیتر شد و در جشنواره جوان شرکت کردم. چند اجرا با پدرم رفتم وهمینطور رفتهرفته تمریناتم بیشتر شد. پدرم هم بیشتر به من اعتماد میکرد و هردفعه اجازه شرکت در یک جشنواره بزرگتر و اجرای بهتر را به من میداد.
از انگیزهات برای انتخاب موسیقی محلی به عنوان زمینه کاری بگو.
من گرایش شدیدی به گیتار داشتم اما وقتی دوتار را تجربه کردم، فهمیدم حسی که این ساز به من میدهد هیچوقت گیتار یا سازهای دیگر نمیتوانند بدهند. دومین سازم در نهایت همین عود است که از دو سال پیش مشغول نواختنش هستم. دلیل گرایشم به سمت موسیقی خودمان این است که موسیقی غربی در دست هنرمندان خودش پیشرفت لازم را کرده و به اندازه کافی بالا رفته است. درحالیکه در موسیقی نواحی میبینیم چه گنجینههای بزرگ، چه سازهای اصیل و چه ملودیهایی داریم که خیلی از آنها در حال نابودی هستند؛ چون کسی نیست که زندهشان کند و به آنها بپردازد. دلیل دیگرم هم اصالت است. انسان ناخودآگاه با اصالت خودش ارتباط بیشتری برقرار میکند. این دو موضوع باعث شد گرایش بیشتری به سمت موسیقی اصیل خودمان داشتهباشم.
زن بودن چه تاثیری روی کارت داشته؟ آیا برایت چالش برانگیز بودهاست؟
به هرحال زن بودن سختیهای خاص خودش را دارد. امکان شرکت در بعضی اجراها را به دلیل جنسیتم ندارم. در اجراهایی هم که میتوانم داشتهباشم، تا لحظهای که روی صحنه هستم با تذکرات مختلف مواجه میشوم. بعضی از اجراها هست که من دوست دارم تجربه کنم؛ با چارچوبهایی که وجود دارد هم مشکلی ندارم ولی با این حال نمیتوانم به همه تجربههای دلخواهم برسم. در صداوسیما حتی پدرم امکان حضور با سازش را ندارد. سختی دیگر کلاس
هاست. اگر هنرجوی من آقا باشد، باید در همان جلسات اول به او بفهمانم که فقط هنرجوی من است و باید حد خودش را بداند. به هر حال اعتقادم بر این است که به حدی روی هدفم متمرکز باشم تا چیزی نتواند جلوی من را بگیرد. اگر هم محدودم کنند، من کارم را متوقف نمیکنم.
چطور به گروه موسیقی سرو خراسان پیوستی؟
گروه موسیقی سرو خراسان متشکل از خانمها و آقایان است. بیشترین فعالیتهای گروهی در زمینه دوتار متعلق به این گروه است که پدرم آن را به وجود آوردهاست. سرپرستی خانمهای این گروه به عهده من است. اجراهای آقایان و مختلط را هم پدرم سرپرستی میکند. بیشترین پیشرفت و اجراهای گروهیام را در همین گروه داشتم و تمرکزم روی آن است.
چطور شد که گروه تصمیم به شرکت در جشنواره موسیقی کیش را گرفت؟
«حمید هادی» استاد خراسانی آواز و از دستاندرکاران این جشنواره را از خیلی سال پیش میشناختیم. پدرم و استاد هادی سالهاست دوستان بسیار صمیمی و خوبی برای هم هستند و همکاریهای خوبی با هم داشتهاند. همین موضوع باعث شد ما در جریان برگزاری این جشنواره قرار بگیریم. من و پدرم هم در بخش موسیقیپژوهی و بزرگداشت استاد شجریان شرکت کردیم.
سطح جشنواره را چطور ارزیابی کردی؟
خیلی خوب بود. تنها مشکلی که وجود داشت کرونا بود. من متاسفانه نتوانستم برای سومین دوره حضوری در کیش باشم و به صورت مجازی شرکت کردم. در بخش موسیقیپژوهی اما به کیش رفتم و با شرایط خوبی مواجه شدم.
کیش یک جزیره دوستداشتنی است و در آن به همه خوش میگذرد. مهماننوازی مردم کیش و زحمتهای استاد هادی برای برگزاری جشنوارهای باکیفیت، شرایط خوبی را به وجود آورد. استقبال به نسبت شرایط ویژه کرونا خوب بود و همه پروتکلها رعایت میشد.
برای رسیدن به موفقیت در این جشنواره چقدر تمرین کردید؟
خیلی روی شرکت در جشنواره تمرکز کردیم. پدرم به شدت درگیر هماهنگ کردن گروه بود. کار ما تلفیقی از سرنا، دهل و دوتار بود؛ یعنی تلفیق دو سازی که کوک کردنش با هم بسیار سخت است. پدرم کلی زمان گذاشت تا بتواند سرنا و دوتار را به نقطه مشترکی برساند که با هم کوک باشند. برای رسیدن به بهترین نتیجه فکر و تمرین کردیم و زمان گذاشتیم. از استاد «فاروق کیانی»، هنرمند رقص محلی خراسان نیز مشورت گرفتیم. احساس میکنم حقمان بود که موفق شویم؛ چون زحمت زیادی برایش کشیدیم. این موفقیت از طرفی یک رزومه و تجربه خوب هنری بود و از طرف دیگر فرصتی برای معرفی هنرمان بود. بازتاب آن هم به نسبت زمان کوتاهی که از اختتامیه میگذرد، خوب بوده است.
فکر میکنی مقامات در جشنواره چقدر به شناخته شدن و آیندهات کمک میکند؟
این یک گروهنوازی و امکانی برای معرفی گروه بود. به واسطه زحمتی که برای ارائه اجرایی باکیفیت کشیدیم و اعتبار جشنواره موسیقی کیش، گروهمان به مخاطبان معرفی شد. حقیقتش من در این شرایط به شدت ناامیدم. میبینم که چقدر در حق هنرمندان اجحاف میشود. پدر خود من نتیجهای که باید را از این همه سال زحمت و تلاش نگرفتهاست. خیلی از هنرمندان دیگر هم اندازه تلاششان نتیجه نمیگیرند. شرایط مدام از هر لحاظ برای هنرمندان سختتر میشود. نمیدانم چه اتفاقی قرار است بیفتد یا اصلا به نتیجه خوبی میرسیم یا نه. فقط روی اهدافم پافشاری میکنم.