30

آبان

1403


شهرستان‌ها

12 خرداد 1400 08:50 0 کامنت

بحران فرو چاله‌ها و فرونشست زمین در دشت میناب، ۱۶ ساله شد. برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی میناب برای تأمین آب بندرعباس و اتخاذ سیاست‌های نادرست انتقال آب بین حوضه‌ای صدمات جبران‌ناپذیری را به جلگه پر آب این شهر وارد کرد. بسیاری از باغات و نخیلات را خشکاند و زمین را به کام مرگ برد. جراحات ناشی فاجعه زیست‌محیطی فرو چاله‌ها بسیاری از مناطقِ بهشت جنوب را به ویرانه بدل کرده است. حدود دو دهه از ظهور فرو چاله‌ها می‌گذرد اما مسئولان هنوز نتوانسته‌اند سیاست‌های ترمیم سفره‌های زیرزمینی میناب را به‌طور کامل اجرا کنند. به گفته بخشدار مرکزی میناب حدود ۷۰۰ چاه در حال حاضر فعال است. گرچه با شیرین‌سازی آب دریا دریکی دو سال اخیر انتقال آب از میناب به شهرهای دیگر کمتر شده است اما همچنان به‌طور کامل قطع نشده است. از طرف دیگر برداشت از چاه‌های آب برای کشاورزی و تأمین آب شرب میناب همچنان انجام می‌شود و اصلاح شبکه آبیاری زمین‌های کشاورزی و باغ‌ها به‌کندی صورت می‌گیرد. در ادامه به بررسی وضعیت میناب، دو دهه پس از ظهور فرو چاله‌ها می‌پردازیم.

   


 گلستان خشکیده
به نوشته روزنامه صبح ساحل، میناب گلستان پرآوازه جنوب ایران، شهر انبه و یاسمین است. در تاریخ دو هزار و ۵۰۰ ساله این شهر، نامش با آب و آبادانی پیوند خورده است. رودخانه پر آب و خروشان میناب از كوه‌هاي منطقه كلاشگرد در جنوب استان كرمان سرچشمه گرفته و شهر و باغ‌های این منطقه را آباد مي‌كرد و به تنگه هرمز مي‌پيوست. جوانان میناب، کودکی‌شان با آب‌بازی در حوض‌های درون باغ و نشستن زیر سایه درخت نخل، لیمو، انبه و گارٌم‌زنگی گذشته است. روستانشینان اطراف میناب خانه‌هایشان پیوسته به باغ‌هایشان بود. حدفاصل خانه‌ی هر روستایی با همسایه‌اش یا نخلستان بود یا باغ؛ اما میناب امروز با آن روزها فاصله بسیار دارد. روستاهایش را باغ‌های خشکیده و نخل‌های بی‌سر احاطه کرده است. درختان بی‌خاصیت سُمر {کهور پاکستانی یا کَرَت}جایگزین باغ‌های لیمو و انبه شده‌. زمینش تشنه است. ترک‌های خشک‌سالی و بی‌آبی تنِ زمین را زخمی کرده. احداث سد روی رودخانه میناب، انتقال آب بین حوضه‌ای بدون کارشناسی، حفر چاه‌های عمیق در بستر رودخانه، برداشت‌ بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی آب، در کنار خشک‌سالی و گسترش پوشش گیاهی نامناسب، گلستان میناب را از پای درآورد. فاجعه‌ی زیست‌محیطی فرو چاله‌ها و فرونشست زمین در ۵۰ روستای میناب حاصل استمرار بر این اقدامات بود. اکنون میناب دیگر گلستان نیست و تنها نامش را یدک می‌کشد.
 
 فروپاشی حیات
زمین در اثر تمام شدن سفره‌های زیرزمینی نشست می‌کند و فرو چاله‌ها ایجاد می‌شوند. فرو چاله‌ها حفره‌هایی هستند استوانه‌ای شکل که متوسط ابعاد آن‌ها سه و گاها ده متر است. افزایش جمعیت در بندرعباس سبب شد مسئولان برای تأمین آب شرب مردم این شهر به منابع آبی موجود در دشت میناب و سد استقلال روی بیاوردند. به همین منظور علاوه بر استفاده از آب سد استقلال، بیش از سی چاه در دشت و بستر رودخانه میناب برای رفع نیاز آبی بندرعباس ایجاد کردند. حفر چاه‌های عمیق و نیمه عمیق و برداشت بی‌رویه از آبخوان‌ها در بین سال‌های ۸۴ تا ۹۳ باعث بروز فرو چاله‌ها در دشت میناب شد. فرو چاله‌ها همچون سرطانی بدخیم به جان باغ‌ها و زمین‌های میناب افتادند و آن‌ها را به ویرانه‌ای خشک و بی‌حاصل تبدیل کردند. وقوع این پدیده خسارت‌های چشمگیری به بخش کشاورزی این شهر وارد کرد. کسانی که نسل در نسل باغدار یا کشاورز بودند، مجبور به تغییر شغل شدند و به جزایری چون قشم و کیش مهاجرت کردند. یکی از باغداران قدیمی روستای «تمب گوهر» درباره علت وقوع فرو چاله‌ها می‌گوید: «میناب را غارت کردند. اینجا این شکلی نبود. نخلستان بود و باغ. وارد باغ می‌شدی انتهایش مشخص نبود. زمین پر آب بود. هر جا نهالی می‌کاشتی بزرگ می‌شد. میوه می‌داد. دل‌خوشی‌مان باغمان بود. همین نخل‌ها، درختان لیمو، امبا و کُنار. دیگر نخلستانی نمانده. کدام نخلستان؟ همه خشک شدند. سوختند. میناب دیگر نخلستان ندارد. رودخانه میناب همیشه آب داشت. هر موقع سال از رودخانه رد می‌شدی آب جاری بود. ماشین‌ها در تابستان و زمستان از وسط رودخانه رد می‌شدند. خشکش کردند. ۱۲ حلقه چاه زدند. من خودم دیدم. الآن هم این چاه‌ها هستند». فاصله فرو چاله‌ها تا خانه‌اش کمتر از ۲۰۰ متر است. آنجا قبلاً باغ بوده اما الآن زمینی پر از گودال است. همین‌طور نخل‌ها بی‌سر، کُنده‌های سوخته و تنه‌های شکسته درختان. اهالی روی برخی گودال‌ها را با شاخه‌های شکسته پوشانده‌ا‌ند. درون برخی دیگر تنه نخل، لاستیک یا چوب‌های خشک قرار داده‌اند. خطر سقوط کودکان، نوجوانان و موتورسواران به درون حفره‌ها بسیار زیاد است. باغدار مینابی می‌گوید بارها پیش‌آمده که دام و طیور اهالی روستا درون گودال‌ها بیفتد.
  
گفت‌وگو با «محمدعلی مویدی»، فعال محیط‌زیست پیرامون وضعیت میناب قبل و بعد از فرو چاله‌ها
 مرثیه‌ای بر تابوت زمین
«محمدعلی مویدی» از فعالان محیط‌زیست اهل میناب است. او در راه‌اندازی پویش مردمی «نگهبانان جلگه میناب» نقش تأثیرگذاری داشته. به دنبال فعالیت خودجوش مردمی در میناب توجه مسئولان استانی و کشوری به فاجعه زیست‌محیطی فرو چاله‌ها جلب شد. مویدی از جزییات عملکرد مسئولان می‌گوید.
 وضعیت میناب یک دهه پس از ظهور فرو چاله‌ها را تشریح کنید.
شرایط ازنظر برداشت آب نسبت به سال‌های قبل خیلی بهتر شده است. مقدار آبی که از میناب خارج می‌شود الآن کمتر شده. خداراشکر پویش مردمی میناب توانست اثرگذار باشد؛ اما مسئله‎ی اصلی مقدار آبی که از میناب خارج می‌شود، نیست. مسئله آسیبی است که براثر برداشت‌های بی‌رویه به محیط و زمین واردشده است. زمین‌شناسان معتقدند که وقتی در بستری از زمین فرو چاله ایجاد می‌شود و زمین دچار فرونشست می‌شود، این رویداد مرگ زمین است. انتهای کار زمین است. اگر هر اتفاق دیگری غیرازاین بیفتد زمین شاید بتواند خودش را بازسازی کند؛ اما هنگامی‌که فرونشست یا فرو چاله ایجاد می‌شود زمین می‌میرد و کار تمام است. چون بستری که میلیون‌ها سال پیش تشکیل‌شده و فضای مناسبی برای ذخیره آب بوده است به‌یک‌باره طی چند سال خشک می‌شود، ترک می‌خورد و می‌شکند؛ بنابراین حتی در خوش‌بینانه‌ترین حالت نیز به شکل قبل برنمی‌گردند. در میناب این اتفاق افتاده است. تقریباً ۷۰ درصد از باغات میناب در جلگه مرکزی به این دلیل از بین رفتند. حالا هرچقدر دوباره آب برگردد، این‌ها دیگر بازسازی نخواهند شد. شاید زمین‌های زراعی و باغاتی که دچار فرونشست نشدند دوباره بازسازی شوند اما باقی زمین‎ها هرگز.
 مسئولان محیط‌زیست در آن سال‌ها «نابخردی مدیریتی» را علت اصلی این فاجعه زیست‌محیطی عنوان کردند، بین سال‌های ۸۴ تا ۹۳ چه اتفاقی افتاد؟
سال ۸۱ حفر چاه‌های عمیق آغاز شد و سه سال بعد در سال ۸۴، اولین فرونشست‌ها در جلگه مرکزی، باغات میناب و چلو گاومیشی مشاهده شد. ابتدا ۵ چاه و درنهایت ۷۰ حلقه چاه عمیق در جلگه میناب حفر کردند. ۱۵ حلقه از این چاه‌ها در بستر رودخانه میناب حفر شد. تاکنون در هیچ جای دنیا در بستر رودخانه چاه حفر نکردند. در کنار این اقدام، مجوزهای زیادی به باغات و کشاورزی داده شد که آن‎ها هم چاه بزنند. این تصمیم نیز خساراتی به بخش کشاورزی وارد کرد؛ زیرا آب چاه‌ به خاطر املاح سنگین مناسب کشاورزی نبوده و نیست. درواقع آب زیرزمینی برای کشاورزی و باغات سم است؛ اما این تصمیم گرفته‌شده و باغدارها از اینکه آب ‌بهشان رسیده خوشحال بودند. درحالی‌که نمی‌دانستند حقشان داشتن آب سد است. آب پشت سد، آب باران است و برای باغات مثل شیر مادر می‌ماند. آب سد استقلال را به بندرعباس منتقل می‌کردند درحالی‌که مردم نسبت به کیفیت آن معترض بودند و آب چاه‌ها را به کشاورزان می‌دادند. هیچ‌وقت علت این اقدام را متوجه نشدیم. پس از راه افتادن پویش مردمی و اقدامات فعالان محیط‌زیست، به کمک نماینده وقت میناب آب کمتری از میناب خارج شد. البته دشواری بسیاری را پشت سر گذاشتیم مسئولان ابتدا می‌گفتند آب از بستر رودخانه، چاه‌هایی که حفر کردند و سد استقلال به بندرعباس نمی‌رود. درحالی‌که این اتفاق می‌افتاد. پس‌ازآن گفتند که علت روشنی چاه‌ها آب‌رسانی به مردم میناب و کشاورزان آن منطقه است و آب به خارج از میناب منتقل نمی‌شود؛ اما موضوع این نبود که آب به کجا منتقل می‌شود. موضوع اصلی عدم خروج آب از سفره‌های زیرزمینی به هر طریق و بهانه‌ای بوده و هست. آب نباید از سفره‌ها خارج شود. حالا اگر خارج کنید به کشاورزان مینابی بدهید هم فرق نمی‌کند. همان بلا سرزمین می‌آید. مسئولان به‌نوعی توجیه می‌کردند که خب اگر آب خارج می‌شود دیگر به بندرعباس نمی‌رود یا کمتر می‌رود. من می‌دانم که در حال حاضر از سد میناب آب به دیگر شهرها منتقل می‌شود. آب‌های زیرزمینی هم همچنان خارج می‌شود. برای حفر چاه نیز مجوز صادر و تمدید می‌کنند. چند چاه را که بیست سال است خشک‌شده، پر می‌کنند. پلاک آن را برمی‌دارند و می‌گویند ماه گذشته ۱۵ چاه را پر کردیم. چاهی که اصلاً وجود خارجی نداشته است.

  
 پیامد این تصمیم‌ها چه بر سر میناب آورد؟
اگر بلایی قرار بود سر میناب بیاید آمده، یعنی بدتر از این چیزی وجود ندارد. درختان انبه ۵۰۰ تا ۷۰۰ ساله ما خشک شدند. طی این ۵۰۰ تا ۷۰۰ سال قطعاً بارها این منطقه با خشک‌سالی دست‌وپنجه نرم کرده است اما هیچ‌وقت این بلا سرش نیامده بود. زمین‌ها خشک و ورشکست شدند. باغات از دست رفت. کاسه‌ی پر آب جلگه‌ی میناب از بین رفت. کسانی که سال‌ها کشاورز و باغدار بودند دیگر برای این کار رغبتی ندارند. چون هزینه‌هایشان بیشتر شده است. هزینه تهیه آب رشد چشمگیری داشته و برای کشاورزان صرفه اقتصادی ندارد. بالای ۶۰ درصد از اقتصاد مردم میناب {بعلاوه تمام روستاهای اطراف}از طریق باغداری و کشاورزی بوده و همچنان هست. حالا ۷۰ درصد از زمین‌های پایین‌دست میناب به خاطر سوء مدیریت نابودشده است. جلگه سرسبز میناب از بین رفته؛ یعنی این ۶۰ درصد مردم بخش زیادی از چیزهایی که داشتند را از دست دادند. باغ‌ها و زمین‌های باقی‌مانده هم اگر مراقبشان نباشیم از بین می‌روند. اگرچه درآمدی هم برای باغدار ندارند و همه از انگیزه‌های شخصی باغشان رو نگه‌داشته‌اند.
 در سال‌های آینده فرو چاله‌ها بازهم پیدا می‌شوند؟
متأسفانه بله. مثال می‌زنم. نان باگت خشک‌شده را در نظر بگیرید. وسط نان حالت اسفنجی و خشک است. زمینی که بافت تنکُی دارد و همیشه آب درونش بوده هنگامی‌که تمام آب خارج شود، حالت نان باگت خشک‌شده را دارد. حالا اگر یک قطره آب روی نان ریخته شود، خودش را می‌خورد و پایین می‌ریزد. زمین نیز به همین‌گونه است و هرچه آب بیشتری روی این زمین بریزد بیشتر ذوب می‌شود. زمین‌هایی که درونش فرو چاله ایجادشده چنین اتفاقی برایشان افتاده است. اگر جاهایی رو می‌بینم که فرونشست نیست و فرو چاله‌ها هنوز بزرگ نیستند، به‌این‌علت است که بافت نباتی سطح‌رو نگه‌داشته. مثل یک روکشی روی این فرو چاله را پوشانده است. این روکش به‌مرورزمان وقتی رطوبتش را از دست بدهد شکسته می‌شود و فرومی‌ریزد. این اتفاق بارها برای اهالی میناب رخ‌داده است. دام و طیور، اسب و حتی شتر به‌یک‌باره ناپدید می‌شوند و پس از مدتی درون فرو چاله‌ها یافت می‌شوند. یکی از دلایلی که ممکن است این اتفاق تا سال‌ها بعد رخ دهد، همین بافت نباتی است. این سطح نباتی زمین باعث می‌شود فرو چاله‌ها دیده نشود.
 سخن پایانی.
جلگه میناب هرچه داشت، از دست داد. الآن آب‌ کمتری از میناب خارج می‌شود. آب سد استقلال بیشتر به خود میناب تعلق‌گرفته است. امیدواریم که سد سرنی هم برای تأمین آب میناب روی کار بیاید تا دیگر از آب چاه‌ها برای مصرف شرب استفاده نشود. آب سد استقلال هم به کشاورزها داده شود تا مردم
مجبور نباشند از چاه‌ها آب برداشت کنند. این امیدواری‌ها وجود دارد. اینکه کی به تحقق برسد مشخص نیست.

گفت‌وگو با «اصغر هاشمی»، بخشدار مرکزی میناب درباره اقدامات انجام‌شده برای احیای سفره‌های زیرزمینی
 ظهور ادامه‌دار فرو چاله‌ها، تهدیدی خاموش
«اصغر هاشمی» بخشدار مرکزی میناب بابیان اینکه بخش مرکزی میناب با ۵۰ روستا بیشترین خسارت را از فرونشست زمین متحمل شده، معتقد است که حجم مناطق درگیر فرو چاله در شهرستان میناب، بسیار بیشتر از آمار داده‌شده است. او می‌گوید روستای خودشان حدود هزار هکتار است و فرو چاله‌ها تمام روستا را احاطه کرده‌. این در حالی است مسئولان آمار داده‌اند که تنها ۱۲۰ هکتار از دشت میناب درگیر فرو چاله‌ها شده است.

   
چند روستای بخش مرکزی درگیر این پدیده هستند؟
بخش مرکزی میناب ۴ دهستان شامل کریان، گوربند، حکمی و تیاپ دارد. گوربند و کریان کمتر گرفتار فرو چاله‌ها هستند اما دهستان حکمی با ۳۵ روستا و دهستان تیاپ با ۱۵ روستا تماماً درگیر هستند. البته به‌جز دو روستای تیاپ و کلاهی. این دو روستا به دریا نزدیک هستند و سطح آب‌های زیرزمینی در آن‌ها بالاتر است.

  

نوشدارو پس از مرگ زمین

 
 در حال حاضر چند چاه فعال است؟
فکر می‌کنم حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ چاه فعال است. آمار دقیقی در این خصوص نیست که دقیقاً بگویم چند تا فعال است. به‌طور تقریبی همین تعداد است. اصلاح شبکه آب‌رسانی، سیاست آب منطقه‌ای برای احیای سفره‌های زیرزمینی است. اصلاح شبکه در شمال دشت میناب انجام‌شده است. اصلاح شبکه به این صورت است که لوله‌هایی کنار کانال‌ها گذاشته می‌شود تا آب از طریق لوله‌گذاری به باغ‌ها و مزارع کشاورزی برسد. آبی که در کانال می‌رود هدر رفت زیادی دارد. به همین علت لوله‌گذاری کردند تا بتوانند از هدر رفت آب جلوگیری کنند. قرار است در بخش مرکزی میناب هشت هزار متر اصلاح شبکه انجام شود. در فاز اول سه هزار متر شروع‌شده است. فاز اول در برخی نقاط به بهره‌برداری رسیده و در حال تکمیل است. پنج هزار متر دیگر در فازهای بعدی انجام می‌شود.

 
 در دو سال اخیر فرو چاله جدیدی مشاهده‌شده؟
خیر. فرو چاله جدیدی مشاهده نشده است. کارشناسان می‌گویند احتمال دارد با چشم نبینیم و لایه های اول زمین مشکلی نداشته باشند. این احتمال وجود دارد که به دلیل خشک‌سالی، لایه‌های بعدی زمین تخریب‌شده و ما نمی‌بینیم. ممکن است با بارندگی، سیل یا زلزله فرو چاله‌های جدید نمایان شوند.

 
 چند هکتار از دشت مرکزی میناب درگیر فرونشست است؟
طبق آماری که دارم حدود ۱۲۰ هکتار گفته‌شده؛ اما به نظر من خیلی بیشتر از ۱۲۰ هکتار است. من اهل میناب هستم. روستای ما حدود هزار هکتار است و کل روستا فرو چاله دارد. روستاهای دیگر هم به همین صورت است؛ بنابراین از ۱۲۰ هکتار خیلی بیشتر است.
 چه اقداماتی برای احیای دشت میناب انجام‌شده است؟
تشکیل NGO ها، نهادهای مردمی و حضور مسئولان استانی و کشوری بوده است. حدود ۳۰ چاه در بستر رودخانه میناب که انتقال آب به بندرعباس را انجام می‌داد، غیرفعال شده و تجهیزاتشان بازشده است. چاه‌هایی کنار کانال‌های آب {کمک کانال} قرار داشتند که خیلی از آن‌ها از مدار خارج‌شده است؛ حدود ۵۴ حلقه چاه که ۳۰ حلقه غیرفعال است. مجوز برای چاه جدید صادر نشده. آب منطقه‌ای برای چاه‌های مردم کنتور نصب‌کرده و برداشت‌ها کنترل می‌شود. کشاورزها همچنان از آب چاه استفاده می‌کنند. در دوره استاندار قبلی مرحوم جادری قرار بود از آب‌شیرین‌کن یزد و کرمان بخشی از آن به میناب اختصاص پیدا کند که اطلاع ندارم انجام شد یا نه. همه‌ی این اقدامات در راستای ترمیم سفره‌های زیرزمینی میناب انجام‌شده است.

  

نوشدارو پس از مرگ زمین

 
 تعلل مسئولان برای بهبود اوضاع
فرو چاله‌ها به آهستگی و به‌تدریج گسترش می‌یابند. بررسی پاسخ‌های بخشدار مرکزی میناب گواه این است که اقدامات در راستای حفظ سفره‌های زیرزمینی میناب پس از گذشت ۱۶ سال به‌کندی انجام می‌شود. در سال‌های گذشته شاهد بودیم که فرو چاله‌ها خانه‌ی بسیاری از روستاییان را تخریب کرد و دستور تخلیه چندین روستا نیز صادر شد. گرچه مقاوم‌سازی برخی از خانه‌ها صورت گرفت اما این گودال‌ها همچنان تهدیدی جدی و خطرناک به شمار می‌آیند. قطع وابستگی بندرعباس به منابع آبی میناب و تغذیه کشاورزان از آب سد استقلال باید هرچه سریع‌تر اتفاق بیفتد. این وعده‌ی استاندار هرمزگان برای نجات دشت میناب است. «فریدون همتی» دراین‌باره گفته است که تا پایان دولت دوازدهم تمام نیاز آبی شهر بندرعباس از طریق آب‌شیرین‌کن‌ها تأمین می‌شود. عادی شدن این بحران و تعلل در راستای بهبود اوضاع می‌تواند شرایط را در سال‌های آینده وخیم‌تر کند.

 

نوشدارو پس از مرگ زمین

دیدگاه ها (0)
img