15

آبان

1403


اجتماعی

22 تیر 1400 08:13 0 کامنت

گرمای نفس‌گیر ظهرهای بندرعباس را زیر سایه‌بان‌های چتری، با کلمن آب طاقت می‌آورند. برخلاف تصور عوام اکثرشان جوانان بومی همین شهر هستند که بعد از دویدن‌های بسیار و ناامید شدن از استخدام در فولاد، آلومینیوم، پالایشگاه، کشتی‌سازی و دیگر صنایع بندرعباس، شغل میوه‌فروشی سیار را انتخاب کردند. به‌صورت اشتراکی یا مستقل {پس از چند سال کار کردن} وانت‌باری را خریداری کرده و سحرگاه هرروز برای تهیه بار به میدان میوه و تره‌بار می‌روند. بعضی‌ها شغل خانوادگی‌ و چندین ساله‌شان همین بوده. گروهی دیگر با شیوع کرونا و تعطیلی‌ مکرر مغازه‌ها از پس اجاره و هزینه‌های زندگی برنیامده و به این کار روی آوردند. وانت‌بارهای میوه‌فروش، تقریباً همه جای شهر بندرعباس دیده می‌شوند. حضور آن‌ها در سه‌نقطه شهر شامل میدان دفاع مقدس «پلیس‌راه قدیم»، انتهای بزرگراه شهید رجایی و شهرک هدیش تا باهنر بیشتر به چشم می‌آید. پای درد و دلشان که نشستیم از کاهش قدرت خرید مردم، کارشکنی‌های شهرداری، نبود مکان مشخص برای استقرارشان و عدم‌حمایت سازمان‌ها و نهادهای عمومی گفتند.

      

خسته از برخوردها
گروهی از وانت‌های میوه‌فروش، جلوتر از چهارراه دانشمند، در فاصله کم و مشخص از هم ایستاده‌اند. به سراغ یکی از آن‌ها می‌رویم. خودمان را معرفی می‌کنیم. فروشنده رغبتی برای مصاحبه ندارد، علت را جویا شدیم، می‌گوید: «مصاحبه هیچ فایده‌ای نداره. بارها با صداوسیما مصاحبه کردیم، به‌جای اینکه به دردمون بخوره از ما سوتی هم ‌گرفتن. فقط تیکه‌هایی از مصاحبه رو گذاشتن که دلشون میخواسته و بعدش برای ما دردسر شده». مشتری می‌آید. سعی می‌کنیم مزاحم فروش‌شان نشویم. سکوت می‌کنیم تا کار مشتری را انجام دهد، کمی بعد می‌گوید: «من خودم پروانه کسب دارم به خاطر کرونا و تعطیلی‌ها مجبور شدم مغازه‌م رو بفروشم». در همین حین دو فروشنده دیگر به ما می‌پیوندند. حضورمان موجب عصبانیت یکی از آن‌ها می‌شود. «یک ماهه شهرداری بی‌خیال ما شده. ببینم کاری می‌کنید بیان کاسه کوزه ما رو بهم بریزن. اگر الان مصاحبه کنیم شهرداری میاد اذیت‌ می‌کنه. ما هم ناچاریم. داریم نون میخوریم. برید. اینجا نمونید». به سراغ وانت بعدی می‌رویم. جوانی حدودا 26 ساله با چهره‌ا‌ی آفتاب سوخته و چشمانی که از فرط خستگی قرمز بود، با روی باز از ما استقبال می‌کند. «حدود سه ساله که این جا مشغول به کارم. ساعت 3 شب برای بار زدن به میدان تره‌بار میرم. از 10 صبح تا 12 شب هم در خیابان‌، می‌فروشم». تاکنون چندین بار به خاطر گرمای زیاد از حال رفته‌ اما به گفته خودش چاره‌ی دیگری ندارد. از او می‌خواهیم از سختی‌های کارش بگوید، با لبخند می‌گوید که مشکل و سختی زیاد است. «شهرداری اذیت می‌کنه. هرچند وقت یکبار کارت‌خوان یا ترازو رو می‌برن، 15 روز ماشین رو با بار می‌خوابونن. بومی همین جا هستیم. چه کار کنیم؟ شغل دیگه‌ای نداریم. ما هم زن و بچه داریم. اجاره خونه داریم». مکث می‌کند، به پیراهنش که از شدت گرما، شرجی و تعریق خیس شده، اشاره می‌کند و می‌گوید: «کی از کار راحت بدش میاد؟ یکی از همکارام، چند وقت پیش حین اینکه جواب مشتری رو می‌داد، ماشین از پشت بهش زد. دو تا از انگشت‌هاش قطع شد. یکی دیگه هم دستش خُرد شد. به خاطر هزینه‌ های سنگین بیمه هم به سختی می‌تونیم خودمون رو بیمه کنیم. از پس هزینه‎‌های بیمه برنمیایم. کاش ارگان یا سازمانی از ما حمایت می‌کرد». جوانی حدود 30 ساله با مو و صورتی بور که فروشنده وانت دیگری ست، به ما ملحق می‌شود و می‌گوید: «منبع درآمد دیگه‌ای نداریم. من فوق دیپلم دارم. بومی همین شهرم. برای کارگری به تک تک شرکت‌ها و صنایع در بندرعباس سرزدم. جایی نمونده که برای ثبت‌نام نرفته باشم. همه‌ش کاغذ بازی. چند سال گذشته هنوز خبری نشده». از نحوه برخورد ماموران شهرداری گِله دارد. می‌گوید هرجای شهر باشیم، شهرداری برخورد می‌کند. جای ثابتی نداریم. مکان مناسبی هم برایمان مشخص نشده است. «یک جای ثابت برای ما مشخص نمی‌کنن. فقط میگن نایستید. کجا بریم؟ مکانی که قبلا مشخص کردن، کوچیک بود. 100 متر جای خاکی برای 250 وانت. مکان مناسبی مشخص کنن، بگن انقدر عوارض بدید هیچ مشکلی نداره، میدیم اما نه واسه جایی که نشه ایستاد و مشتری هم نتونه وایسه. اینجوری چه فایده‌ای داره؟ از خدامونه جای ثابت باشه و مردم هم بلد باشن. بهتر از اینِ که مامور شهرداری میاد بارت رو خراب میکنه یا بار میوه‌ت رو میبره، یک دونه هم بهت برنمیگردونه». راهکار هم می‌دهد: «شهرداری به جای یک محل، چند تا مکان مشخص کنه. بخدا خسته شدیم از این اذیت‌ها».
     
 در جست‌و جوی ارزانی
 پدر و پسری را می‌بینیم که بار وانت‌شان هندوانه و خربزه است. جلو می‌رویم. پسر حدودا 10 سال و پدر 42 سال دارد. بعد از خوش‌و بش می‌گویند که تمایل به مصاحبه ندارند. آدرس فروشنده‌ای را می‌دهند که به گفته خودشان خوب حرف می‌زند. به سراغش می‌رویم. مردی سیه‌چرده با دستانی آسیب دیده به خاطر جابه‌جا کردن صندوق‌های سنگین بار. قبلا سوپرمارکت داشته است، به دلیل اجاره بالای مغازه‌ها در بندرعباس، ناچار به تحویل مغازه شده. تقریباً چهارسال است که در سطح شهر با وانت، میوه می‌فروشد. میوه‌ها را با پارچه‌ای تمیز می‌کند و در صندوق می‌گذارد از او درباره قدرت خرید مردم در این سال‌ها می‌پرسیم، سری تکان می‌دهد و می‌گوید: «مردم از ما خرید می‌کنن، چون دنبال چیزهای اَرزون هستن. قدرت خرید ندارن. طرف میاد ربع کیلو، نهایتا نیم کیلو گیلاس میخره. وضعیت خرید نسبت به سال‌های قبل خیلی ضعیف شده. افراد زیادی فقط میان قیمت میکنن، بعد هم یه «اوه» میگن و میرن.» این سوال را از 5 فروشنده‌ دیگر هم پرسیدیم. همگی بر این موضوع که توان خرید مردم طی سال‌های اخیر کم شده، هم نظر بودند. بررسی‌های میدانی در سطح شهر نشان می‌دهند که تاکنون سیاست‌های اتخاذی شهرداری و شورای شهر بندرعباس مبنی بر ایجاد مکان‌هایی برای دسترسی ارزان قیمت مردم به میوه و محصولات کشاورزی ناموفق بوده است. بازارچه‌های محلی و کانکس‌های فروش محصولات کشاورزی در سطح شهر نمونه‌هایی از این دست هستند. در حال حاضر تعداد زیادی کانکس‌های فروش میوه در سطح شهر وجود دارد که نرخ‌هایشان گاها از مغازه‌های میوه‌فروشی هم بیشتر است. همین موارد سبب شده مردم بندرعباس، خرید از وانت‌های سیار را ترجیح دهند و از آن‌ها استقبال کنند.

       
 انتظار سامان
«ایجاد ترافیک»، «برهم زدن نظم و انضباط شهری»، «کدر شدن چهره شهر» و «تجمع زباله» ازجمله انتقاداتی است که به حضور وانت‌بارهای میوه‌فروش می‌شود. همچنین به دلیل عدم پرداخت مالیات و سایر هزینه‌ها ازجمله اجاره، آب و برق در کسب‌وکار وانت‌های سیار، بسیاری از مغازه‌دارها به نحوه فعالیت آن‌ها معترض هستند؛ حتی گفته می‌شود در سال‌های اخیر تعداد زیادی از واحدهای میوه‌فروشی به دلیل ازدیاد وانت‌های سیار از ادامه فعالیت انصراف دادند. بدیهی است با توجه به نبود شغل پایدار، وضعیت بیکاری در استان و فشارهای اقتصادی که در کشور وجود دارد، نمی‌توان این کسب‌وکار را حذف کرد. چراکه اغلب این افراد، قشر متوسطِ رو به ضعیف جامعه به‌حساب می‌آیند. آنچه در موقعیت کنونی امکان‌پذیر است، نظم بخشیدن و سامان دادن به آن‌ها است. ساماندهی وانت‌بارهای سیار در سال‌های اخیر بارها در شورای شهر و شهرداری بندرعباس مطرح شد اما اقدام عملی و مداومی برای تحقق آن انجام نشد. شورای شهر تاکنون مصوبه‌ای که شهرداری را مکلف به ساماندهی وانت‌بارها کند، نداشته است. برگزاری دو جلسه‌ بی‌نتیجه در کمیسیون خدمات شهری و چندین نطق در صحن شورا، تنها اقداماتی بوده که انجام‌شده است. البته به گفته یکی فروشنده‌های وانت‌بار، شهرداری چند سال پیش درازای دریافت مبلغی کد مشخصی را به آن‌ها داده و مکانی را برایشان مشخص می‌کرد که این موضوع نیز به سرانجام مشخصی نرسید. تعیین مکان مناسب در چندین نقطه شهر، راهکاری ساده است که بسیاری از معضلات پیش‌آمده را رفع می‌کند.

   

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img