06

آذر

1403


اجتماعی

17 مرداد 1400 09:17 0 کامنت
پدیدار شدن بیماری به نام کووید-19 باعث تغییر سبک زندگی واکثر مشاغل در تمامی صنف‌ها شد. برخی از مشاغل را به تعطیلی کشاند و بسیاری از صنف‌ها به صورت تعلیق درآمدند اما در این میان تلاش اصحاب رسانه برای به تصویر کشیدنِ شرایط حال جامعه، لحظه‌ای فروکش نکرد . مسئولیتی خطیر که در قبال آگاهی‌رسانی به عموم مردم بر دوش خبرنگاران و برنامه‌سازان است. آنها با قرار گرفتن در موقعیت‌های خطرناکی همچون بیمارستان‌ها، بعد از کادر درمان، در خط مقدم همه‌گیری کروناویروس قرار می‌گیرند. در ادامه به سراغ دو تن از همکاران خبرنگار می‌روم که تهیه و ثبت گزارش در روزهای درگیر با کرونا را برایمان بهتر تشریح کنند. پس از آن نیز به مصاحبه‌ای با «نازیلا حنایی»، دانشجوی دکتری روانشناسی و کارشناس سلامت روان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بستک می پردازیم. او در مورد راهکارهای بازگشت سلامت روان خبرنگاران توصیه‌هایی پیشنهاد می‌کند.

        

 آگاهی‌بخشی از طریق رسانه
«فرزانه*» سابقه‌ای 20 ساله دارد و با عشقِ فراوان نسبت به کارش 
می گوید: «بسیاری از حرفه‌ها در هر جایی،  تحت تأثیر کرونا قرار گرفته و بسیاری تا مرز تعطیلی رفته‌اند اما رسانه جایی نیست که بتواند متوقف شود؛ زیرا دریافت روزانه‌ی اخبار توسط مردم جزوی از وظایف ماست که با توجه به حال و هوای این روزها و ذائقه‌ی مخاطب در دنبال کردن اخبار روز ، نیازی است که به دست ما برآورده می شود. بی‌شک تولید محتوا در یکسال و نیم اخیر ما را دچار چالش‌هایی کرده است که نیاز به توانی مضاعف را می‌طلبد. نقش رسانه‌ها در کاهش و مهار شیوع ویروس کرونا و ترغیب مردم به رعایت پروتکل‌های بهداشتی در ابتدا به صورت موارد بازدارنده و نقش پیشگیری از بیماری است؛ به طوری که جمله‌ی معروف «پیشگیری راحت تر از درمان است» را در حد حرف و شعار قاب نگیرد بلکه با به تصویر کشیدن شرایط حالِ جامعه به نمایش روزهای بحرانی بپردازد. دومین قدم؛ مدیریت کردن شرایط حاکم بر جامعه و لزوم آمادگي برخورد با شرايط بحراني مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد و راهکارهایي مناسب در اين زمينه ارايه شود. آگاهی بخشی که از طریق دریافت اطلاعات از پزشکانِ متخصص و محققینِ برجسته استخراج می شود. ضمن اینکه روحیه‌بخشی به مردم با رویکرد کاهش استرس جزو موارد قابل تامل در این حرفه است. ‌‌‌روزنامه‌نگاری علمی را دنبال می کند که بتواند از پدیده‌ای نوظهور که در ابتدا به نام کووید19 بر سر زبان‌ها افتاد و هیچ کس اطلاعی از این نوع بیماری نداشت و حتی نامش نیز برایمان بیگانه بود را  به گونه‌‌‌ای آشنا برای مردم توضیح دهد. 
   
 عشق به حرفه‌ی خبرنگاری
آرام و سر به زیر افکنده است. گویا ذهنش درگیر مساله ای بزرگ است. ناغافل و بدون هماهنگی به او نزدیک می شوم . تازه از ماموریت برگشته و عرقش خشک نشده است. از من می‌خواهد که از او فاصله بگیرم تا لوازمش را جمع و جور کند و به خانه برگردد .می دانم که از بخش کووید رودان بازگشته است و چون احتمال ناقل بودنش را می‌دهد می‌خواهد هرچه سریع‌تر، اتاق تحریریه را ترک کند. پس به او مجال استراحت می‌دهم و ادامه گفتگو را ساعاتی بعد بصورت تلفنی انجام می‌دهیم. «آرزو» جوان است و آرزوهای بزرگ دارد  که یکی از آنها این است که بر بالین هیچ مریضی برای گزارش حاضر نشود ؛ زیرا دیدن حال و روز بیماران آن هم بیماران کرونایی دردی بر دل می نشاند که توصیفش سخت‌تر از حدِ کلام است. در بخش اخبار حوادث و اجتماعی فعالیت دارد و در کارش بسیار مصمم است. لحظات غمناکی را شاهد بوده است . از قرار گرفتن در محل جرم و جنایت گرفته تا حضور در صحنه‌ی قتل . از بودن در کنار بزهکاران تا بازدید از غسالخانه حتی در شرایط حال حاضر. از ماموریت امروزش می‌پرسم و او از بدو ورودش به بیمارستان را برایم بازگو می‌کند:« با سماجت توانستم خود را به داخل بخش کووید بیمارستان برسانم. اوضاع بسیار بدتر از تصوراتم بود . بیمارانی که سرفه امانشان را بریده بود و پرستارانی که با عجله در حال رساندن کپسول‌های اکسیژن به بیماران بودند. چقدر باید انسان از خودگذشتگی را مشق کرده باشد که اینگونه خود را در معرض ابتلا و پرستاری از بیماران کرونایی قرار دهد. در دل کادر درمان را تحسین می کردم و با خود می پنداشتم ای کاش تمام مسئولین بالارتبه کمی از این حس وظیفه در مقابل مردم را در خود داشته باشند آن وقت است که شاید کمی از بار اقتصادی و معیشتی که بردوش مردم سنگینی می‌کند کاسته شود. راهروی بیمارستان را در پیش می‌گیرم و بر بالین یکی از بیماران قرار می‌گیرم . خانمی حدودا40 ساله است و ماسکی بر دهان دارد اوضاعش نسبت به دیگر بیماران کمی بهتر به نظر می رسد. از من میخواهد از او دورتر شوم اما چون می‌خواستم صدایش را ضبط کنم باید فاصله را کمتر میکردم . باید عکس های خوبی می گرفتم به همین خاطر شیلد را هم از صورتم برداشته بودم زیرا با این محافظ نمی توانستم عکس های باکیفیتی بگیرم. ناگهان پرستاری از در وارد شد و مرا به بیرون هدایت کرد اما من هنوز در این بخش کار داشتم. باید از تمام قسمت های بیمارستان حتی ای سیو عکس می‌گرفتم . خود را با عجله به قسمت‌های دیگر رساندم و فقط عکس می‌گرفتم . بی توجه به تذکرات کادر درمان که می گفتند مگر از جان خود سیر شده ای که اینگونه بدون پوشش خاصی به بیماران نزدیک می‌شوی به کارم ادامه می‌دادم. تنها یک عشق است که اینگونه انسان را مبهوت می کند آن هم عشق به رسانه و مردم است. با خروج از بیمارستان اضطرابی بر روح و روانم مستولی گشت . باید به قرنطینه خانگی می‌رفتم و نباید کسی از اعضای خانواده را ملاقات می‌کردم.» آرزو اکنون دوران قرنطینه‌اش به اتمام رسیده؛ اما صحنه‌های عذاب و درد همنوعانش، تا مدت‌ها بر پرده‌ی دیدگانش رژه خواهند رفت .
   
 نگاهی تخصصی به بهزیستی روانشناختی خبرنگاران در گفت‌وگو با «نازیلا حنائی»، دکترای روانشناسی
 روحیه‌ای مقاوم در گرو خودمراقبتی است
حرفه خبرنگاری فراز و نشیب‌های زیادی به همراه دارد که عشقِ به کار، باعث چشم پوشاندن از سختی‌ها و حقوق ناچیزش می‌شود. این کار روحیه‌ای قوی می‌خواهد  تا بتوان در ادامه راه دوام آورد. چراکه قلم را می‌توان سلاحی برای شکستن سکوت در برابر ناگفته‌ها تلقی کرد. در این راه هم جسم و روان خبرنگار تحت تاثیر دیده‌ها و تجارب تلخ و شیرین تجربه کرده قرار می‌گیرد. در همه‌گیری کرونا خبرنگاران روزانه در معرض اخبار ریز و درشت ناراحت کننده‌ای قرار دارند که باید به اطلاع عموم مردم برسانند. بیش از دو سال از همه‌گیری می گذرد. فرسودگی خبرنگاران در این مدت از موضوعات مهمهی بوده است که از چشم‌ها پنهان مانده. «نازیلا حنایی» دانشجوی دکتری روانشناسی و کارشناس سلامت روان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بستک است. او برگزارکننده کارگاه‌های آموزشی مختلف سلامت روان در سطح شهرستان بستک است. با او به گفت‌و‌گو نشستیم تا از راهکارهای مناسب برای حفظ سلامت روان خبرنگاران در مواجهه با اخبار منفی بیشتر بدانیم. 
        
 قرار گرفتن در معرض اخبار منفی چه تاثیری در درازمدت بر سلامت روان خبرنگاران دارد؟
اصولا با توجه به جو کنونی جامعه از نظر دسترسی به اینترنت و استفاده‌ی گسترده و مداوم از رسانه‌های جمعی، همه‌ی افراد جامعه در معرض بمباران اطلاعاتي و خبری قرار دارند که در اين ميان بنا به استقبال و توجه‌ای که افراد از اخبار بد و ناخوشايند مربوط به جرم، جنايت، کشتار و فجايع انساني دارند، طبیعی است رسانه‎ها هم بيش از پيش به انتشار اين گونه اخبار ‎بپردازند. بدیهی است که هر چقدر انسان در معرض اخبار منفی قرار گیرد، عوارض رواني و حتي جسماني را می توان در دراز مدت  بر روی این افراد شاهد بود. توصيه‌ي ما براي مردم عادی اين است که کمتر پيگير اخبار باشند اما براي قشري که کار و حرفه‌ی آنها  تهيه و توليد خبر است، عملا اين توصیه کاربردي نخواهد بود. با اين اوصاف، دانستن و رعایت بعضي نکات مي‌تواند تا حد زیادی موثر باشد. اگر بخواهیم از دیدی تخصصی به بررسی مشکلات روانی ناشی از قرار گیری در معرض اخبار ناخوشایند بپردازیم ؛ اختلالاتي همچون اضطراب ، افسردگي و استرس پس از سانحه؛ اولین پیامدهای مخرب این مساله است که رابطه ی مستقیمی بر سلامت روان فرد دارد. استرسِ پس از سانحه، اختلالی رواني است که زماني در فرد به وجود مي آید که فرد به شکل ناگهاني با اتفاقاتي روبرو می‌شود که موقعیت خود را نزدیک به خطر مرگ می‌بیند و او را در برابر حجم بالایی از استرس قرار می‌دهد که ناگزیر به تحمل کردن است؛ حتی اگر تنها ناظر صحنه های منفی (براي خود فرد اتفاق نيافتد) باشد. مورد احتمالي بعدی که ممکن است در روزنامه نگاران ديده شود؛ اصطاحا «خستگي ناشي از شفقت» يا compassion fatigue) ) نام دارد که همان خستگی ناشی از دلسوزی، یا فرسودگی روحی  و روانی است که در اثر  فشارهای روحی و  عاطفی بیش از حد به وجود می‌آ‌‌ید و منجر به کاهش توانایی فرد در حس شادی یا اهمیت دادن به ديگران خواهد شد. «خستگي ناشي از شفقت» معمولا در کسانيکه به شکل مداوم با مشکلات جسمي و رواني افراد سرو کار دارند مانند پرستاران، پزشکان يا روانشناسان بوجود مي آید که در خبرنگاران نیز به دليل درگير بودن مداوم با اخبار بد، امکان رخ دادن آن وجود دارد. «خستگي ناشي از شفقت» يا خستگی از دلسوزی؛ علايمي مثل خستگی جسمی و روحی، از دست دادن لذت زندگي، احساس نااميدي يا ناتواني، شکايت مکرر از مشکلات، سرزنش ديگران بخاطر رنج خود، مشکلات خواب و اشتها را شامل می شود که در صورت تشديد و اختلال در عملکرد و رنج شخصي، بهتر است فرد برای درمان و جلوگیری از پیشرفت مشکلش از کمکهای تخصصي روانپزشک و روانشناسان بهره گيرد.
     
 راهکارهای تقویت روحیه ی از دست رفته و داشتن روحیه ای قوی مستلزم رعایت چه نکاتی است؟
برای ارائه‌ی راهکارهای اساسی ؛ در ابتدا باید بدانیم که عوارض و اختلالات مرتبط با سلامت روان چگونه بر اثر مواجهه با اخبار بد بوجود می آیند. طراحی مغز انسان به گونه‌ای است که اگر اخبار مثبت و منفی  به طوری مساوی به آن برسد ، درگیری ذهن بر روی مسائل منفی بسیار است که ممکن است تا مدت ها این درگیری ذهنی باقی بماند. حتما شما نیز تجربه ی فراموش نکردن خاطراتی تلخ را که حتی پس از گذشت چندین ماه از آن می گذرد را داشته اید. این در حالی است که اتفاقات خوشایند کمتر در خاطرات باقی می مانند. حال اولین سوالی که مطرح می شود این است که چرا باید مغز دارای ويژگي اینچنینی باشد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت: توجه انسان به اخبار مرتبط با تهديدات و فجايع طبيعي و انساني باعث ميشود انسان(به عنوان يک موجود که از ديرباز (انسان هاي اوليه) در معرض خطرهاي گوناگوني مثل برخورد با حيوانات وحشي يا ... بوده) نسبت به محيطش آگاه شود و احساس کنترل بيشتري  بر محيط اطرافش داشته باشد. شايد در زندگي مدرن کنوني ؛ ما با اين تهديدات مواجه نباشيم يا اينکه ديدن و پيگيري اين اتفاقات کمکي به ما نکند ، اما ساختار و برنامه مغز به شکل ناخوداگاه به انتخاب هاي ما جهت داده و در صورت مداومت داشتن برخورد با اين نوع اخبار به نوعي به مغز تلقين ميشود که خطري قريب الوقوع در کمين ماست و در نهايت احساس استرس مداوم توسط فرد تجربه ميشود که در دراز مدت به خستگيِ جسمي- عاطفي و هيجاني منجر مي‌شود. با اين توضيحات دریافتیم که اگر مکررا درگير اخبار ناخوشايند باشيم، قطعا شاهد عوارض آن نیز خواهیم بود. راهکارهايي برای کنترل استرس‌هایی از این قبیل وجود دارد : در وهله ي اول تمامی روزنامه نگاران باید به درجه‌ای از سطح آگاهی برسند که بدانند ممکن است چه تهدیدهایی برای سلامت و جسمشان اتفاق بیفتد. تا بتوانند به موقع و قبل از اینکه کار از کار بگذرد از شدت یافتن آن ممانعت ورزند . مورد بعدي اين است که خبرنگاران در صورت امکان به شکل دوره‌اي در حيطه ي ديگري که کمتر مرتبط با حوادث است کار کنند تا کمی از اخبار منفی به دور بمانند. با تمام این تفاسیر اما مهمترين کار اين است که فرد سبک زندگي سالمي را براي خودش تعريف کند و از خود مراقبت کند. خود مراقبتي به معنای داشتن تغذيه‌ی سالم، برنامه‌ی خواب منظم و کافي، ورزش ، تعادل بين کار و تفريح، فاصله گرفتن از کار و مسايل کاري در ساعات غيرکاری ، درگير شدن با تفريحات و مشغوليت‌هاي مورد علاقه، ارتباط با دوستان خارج از محيط کار و وقت‌گذرانی با افرادي است که از سوی آنها انرژي مثبت دريافت مي‌کنيد .قدم بعدی ؛ يادگرفتن مهارتهاي انعطاف پذيري يا resilience    جهت کنار آمدن با مشکلات کار و  زندگي است. ايجاد گروه حمايتي در محيط کاري و بحث در خصوص عوامل استرس‌زا و صحبت با همکاران جهت ارايه راه‌حل و يا حداقل صحبت و تخليه هيجاني نیز گامی موثر در این راستاست و در پایان تعيين حداقل يک روز در هفته يا ماه و اجرای برنامه‌های شاد در اين روز در جهت ارتقاي سلامت روان بسیار حائز اهمیت است.
    
 نقش خانواده در کنترل فرسایش احتمالی، افسردگی و از دست دادن امید به زندگی چیست؟
حمايت اجتماعي مخصوصا ارتباط قوي با اعضاي خانواده از مهمترين فاکتورهايي هست که به عنوان ضربه گير در مقابل هر نوع استرسي عمل مي‌کند و هرچه فرد علاوه بر خانواده از منابع حمايتي اجتماعي ديگر مثل دوستان، همکاران ، گروه هاي مذهبي يا غيره برخوردار باشد ، احتمال بوجود آمدن آسيب‌هاي جدی رواني به حداقل ميرسد . اما با اين حال گاهي ما ارتباط نزديکي با اعضاي خانواده نداريم و يا اينکه اعضاي خانواده مهارت لازم(مثل قضاوت نکردن،گوش دادن فعال، سرزنش نکردن) براي حمايت عاطفي را ندارند که در چنین مواقعی فرد باید به سراغ  منابع حمايتي ديگری برود و يا از کمکِ تخصصيِ روانشناس يا مشاوران استفاده 
کند.
       
 چگونه از شرایط دشوار می توان به چشم اندازی مثبت رسید؟
اجتناب از درد و رنج امري اجتناب‌ناپذير است و جزيي از آن زندگي زيبايي ست که همه‌ی ما تجربه مي‌کنيم. اخبار و اتفاقات منفی در زندگي وجود دارند که نمی توان منکر آن بود. اما مهمترین مساله اينست که ما به چه شکل با اين نوع تجارب برخورد کنیم. نوع تفسير ما از اتفاقات و تجارب، احساسات بد يا خوب را درون ما شکل مي دهند. پذيرش واقعيات زندگي و در کنار آن تمرکز بر بخش خوشايند آن، بهترين راهکار برای سازگاری با مشکلات زندگي است. در خصوص حرفه‌ی خبرنگاری و اینکه اخبار ناخوشایند چه تاثیرات مخربی بر  سلامت روان خبرنگار و به دنبال آن بر مخاطبان خواهد داشت، مد نظر قرار دادن اين نکته مهم است که خبرهای مرتبط با تهديدات يا جنايات و خشونت‌ها همراه با راه‌‌‌حل‌ها و يا تحليل‌های اثر بخش باشد و در آخر هر نوشته يا خبر ، مخاطب اطلاعاتي در خصوص نحوه‌ی مقابله با مشکلِ مطرح شده، دريافت نمايد. به عنوان مثال: خبر خودکشي (که البته بايد با کمترين جزييات ارايه شود) با توصيه‌هايي جهت مراجعه به متخصص در صورت داشتن افکار خودکشي به پايان رسد و يا مواردی چون خشونت خانگي و همسر آزاری با معرفي و دادن اطلاعات اورژانس اجتماعي پايان يابد.
*اسامی همکاران خبرنگار مستعار است.

 

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img