ولفگانگ گوته، در سال 1808 اولین قسمت تراژدی انسانی «فاوست» را به رشتهی تحریر درآورد. قالب کتاب
نمایشنامه است. گوته این نمایشنامه را در دوبخش و در فاصلهی زمانی چهل سال به رشتهی تحریر درآورده است.
فاوستِ گوته، که میشود آن را وام گرفته از دکتر فاستوس اثر توماس مان دانست، یکی از پرطرفدارترین و اثرگذارترین کتابهایی که دربارهی افسانهی فاوست نوشته شده است.گوته در این تراژدی دربارهی دانشمندی مینویسد که مدارج عالی دانشگاهی را طی کرده، مورد اعتماد مردم است و به طور کلی انسان خوبی تلقی میشود. اما با وجود تمام این عناصر مثبت در زندگی، فاوست احساس رضایت ندارد و به شدت در ناامیدی غرق شده است.
او از زندگی، چیزی بیشتر از ضعفهای انسانی و محدودیتهای بشری میخواهد. از طرف دیگر، در بخش نخستین کتاب، شاهد پردهای در عرش الهی هستیم که در آن شیطان، از خداوند میخواهد که به او اجازه دهد تا فاوست را، که بندهی حقیقی خداوند است، به راه خود بکشاند .خداوند این اجازه را صادر میکند و در نهایت فاوست روح خود را به شیطان میفروشد، تا درهایی از ابر انسانیت، فرازمانی و فرامکانی بر روی او گشوده شود. اما پیمان بستن با شیطان همانا و تباه شدن زندگی او در تمام عرصهها همان. فاوست با مسالهای روبهرو است، که به تمامی بشریت تعلق دارد، و آن زیر پا گذاشتن اهداف بزرگ برای نیل به اهداف کوچک است.
گوته جایی در کتاب از زبان فاوست مینویسد:« در سینهی من، دردا که دو روح خانه دارد، هر یک در تلاش جدایی از دیگری. یک روح در اشتیاقی نازل با چنگال هزار اندام به دنیا چشبیده است، و آن دیگری با همهی توان میکوشد از سر خاک به ساحت اعلای نیاکان آرمانی اوج بگیرید.آه! در هوا ارواحیاند که میان زمین و آسمان چرخش کارها را در دست دارند. پس، از بلندای عطرآگین و زرین خود فرود بیایید و مرا با خود به جانب یک زندگی نو و همه رنگ ببرید».
میتوان فاوست گوته را نوعی نقد مدرنیته و ناپایداری آن هم دانست. به هر حال فاوست زمانی از قلم گوته جاری شده است، که جهان در یکی از انقلابیترین ادوار خود به سر میبرد، و حامل زخمهای بسیاری است که گوته در آن بازهی تاریخی شاهد آن بوده است. فاوست با اشاره به این مساله که تنها راه تغییر و دگرگون ساختن خویش، دگون سازی جهانی و ایجاد تغییرات ریشهای در جهانی است که در آن زندگی میکنیم، تز گذار از هویت تاریخی و گذشته را پیریزی میکند.
کتاب فاوست، یکی از مهمترین آثاری است، که نیاز داریم برای شناختن فطرت انسانی و تاریخی خود، به مطالعهی آن بپردازیم.
روزنامه صبح ساحل