12

مهر

1403


اجتماعی

17 آذر 1393 10:27 0 کامنت

صبح ساحل ، اجتماعی - صبح ساحل 30 ساله شد. 30 سال براي مردم نوشتن و دغدغه هاي آنان را به گوش مسوولان رساندن، کار آساني نبوده که فرزندان اين مردم تنها به عشق آنان، بار آن را بر دوش کشيدند. آناني که در مطبوعات فعاليت مي کنند، به خوبي با سختي ها و راه هاي پرپيچ و خم رسانه به ويژه رسانه مکتوب آشنايي دارند. کار در مطبوعات با حداقل حقوق تنها علاقه مي خواهد. آناني که خارج از گود نشسته اند تصور مي کنند، خبرنگاران و ديگر دست اندرکاران مطبوعات، پولشان  از پارو بالا مي رود، اما اينگونه نيست، وقتي براي دريافت تسهيلات 2 ميليون توماني به شعبه بانک مراجعه مي کنيد و متصدي بانک با ديدن فيش حقوقي يک خبرنگار با تعجب مي گويد: واقعاً 600 هزارتومان دريافت مي کنيد، چه حالي سراپاي وجودتان را تسخير مي کند. البته هستند خبرنگاراني که اصلاً نه فيش حقوقي دارند و نه مي توانند ضامن کسي شوند. واقعاً دردآور است که بانک ها، فيش حقوقي روزنامه نگاران و خبرنگاران را به رسميت نمي شناسند. کسي از دنياي خبرنگاران مطبوعات محلي و حتي ملي خبر ندارد. موزعي با 26سال خدمت، حقوق ماهيانه او 700 هزارتومان است. شايد کسي آن را باور نکند اما واقعيت دارد. دراين مقال قصد اين را نداريم که مظلوم نمايي کنيم، بلکه مي خواهيم به مردم و نه مسوولان بگوييم که فرزندان شما در شرايط سخت مطالبه گر مطالبات شما هستند و به آن افتخار مي کنند. صبح ساحل 30 ساله شد. تا به امروز 2821 شماره از اين روزنامه مردمي، مهمان خانه هاي مردم هرمزگان بوده است و قريب به 2سال نيز وارد عرصه مطبوعات سراسري و کشوري شده است. در اين 2821 شماره، آنقدر براي رفع مشکلات مردم نوشتيم که پوستمان کلفت شده است. آنقدر از عملکرد مسوولان کم کار انتقاد کرديم که ما را مزاحم خواندند. پيه خيلي از چيزها را به تن ماليديم اما هيچ گاه از اصول و آنچه به آن اعتقاد داريم، عقب نشيني نکرديم. اگر روزي، روزنامه صبح ساحل قبل از اذان ظهر به دست مردم نرسد، آنقدر به روزنامه خودشان لطف دارند، که علت تاخير را با تماس هاي مکرر با تحريريه پيگير مي شوند. خوانندگاني داريم که روزهاي زوج حتماً بايد روزنامه صبح ساحل وارد سبد خريدشان شود و اين براي صبح ساحلي ها بسيار ارزشمند است. صبح ساحل 30 ساله شد، 30 سال قلم زدن براي مردم لذت خاص خودش را دارد. اينکه مطلبي مي نويسم غافل از اينکه پس از چاپ، اتفاقاتي بدنبال خواهد داشت. هرچه باشد ما به پشتوانه مردم، براي آنان مي نويسيم. پس از چاپ هر مطلب به نکات و تجربيات ارزشمندي دست مي يابيم. وقتي مردم در جايي به مشکل بر مي خورند. صبح ساحل را براي رساندن صدايشان به گوش مسوولان انتخاب مي کنند. بارها اتفاق افتاده، دوستان بسياري اين پرسش را مطرح کرده اند که آيا مطالب انتقادي شمارا مديران ومسوولان که مورد خطاب قرار مي گيرند، مطالعه مي کنند، آيا واکنش نشان مي دهند، آيا واقعاً بدنبال رفع مشکل برمي آيند و سوالاتي از اين قبيل!! اما آنچه با آن روبرو هستيم اينکه مسوولان و مديران ما غرق در خدمت به مردم هستند که اصلاً وقت مطالعه مطبوعات و مطالب انتقادي را ندارند. مديراني که از صبح علي الطلوع تا پاسي از شب در جلسات، گردهمايي ها، همايش ها و ديدارهاي مختلف شرکت دارند، ديگر وقتي ندارند که روزنامه ها را ورق بزنند و به دردودل هاي مردم توجه کنند. به قول دوستي شما اينقدر از مشکلات مي نويسيد آيا گوش شنوايي هست که دردودل ها و رنج هاي مردم را بشنود؟!

متاسفانه برخي مديران ما فقط و فقط در ايام خاص و آن هم از روي اجبار سراغ مطبوعات مي روند. اما مردم ما، روزنامه ها و مجلات و نشرياتي را که به آنها علاقه دارند وميدانند که صدايشان را به گوش مديران مي رسانند را خط به خط آن مطالعه مي کنند. بسياري از مديران ما که پشت شان گرم است، هيچ توجهي به نوشته ها و دردودل هاي مردم ندارند و از مطبوعات، پلي مي سازند براي رسيدن به مقاصد بالاتر، اين آفت جامعه ماست. استفاده از منازل سازماني، خودرو دولتي و ديگر امکانات دولتي، چندشغله بودن با حقوق آن چناني باعث شده که مديران و مسوولان که صاحب منصب و پست ومقامي هستند، مطالعه روزنامه ها رادر اولويت چندم کاري خود قرار دهند. دغدغه هاي بيشتر روزنامه ها انتقال مشکلات مردم و جامعه به گوش مسوولان است. از اينکه مديران، وقتي براي آشنايي با مشکلات مردم ندارند، آزاردهنده است. چرا که اگر مطالب را مي خواندند، در رفتار، کردار و رفع مشکلات مردم تا پاي جان مي رفتند. اما ظاهراً اينگونه نيست. شايد به قول دوستان، گوش شنوايي نيست، که صداي حرف دل مردم را با جان و دل بشنوند. اما افسوس که گوش شنوايي نيست. آقا!! گوش شنوايي هست!!!

دیدگاه ها (0)
img