بررسی نشانه‌هایی از دستیابی توافق هسته‌ای بین ایران و آمریکا و شروع فاز جدید حمله به این اتفاق؛

توطئه‌ای دیگر علیه توافـق؟


نویسنده: مصطفی دولخانی

در حالی که نشانه هایی از دستیابی توافق هسته ای بین ایران و آمریکا حتی به صورت نانوشته بروز کرده است اما به نظر می آید مخالفان این مصالحه‌ احتمالی تمام قد درصدد برهم زدن آن هستند. این مخالفان که عمدتا به دو دسته‌ داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند تمام مساعی و کوشش خود را به گونه‌ای ظاهرا هماهنگ در برابر هرگونه موفقیت برای برداشته شدن تحریم‌های ظالمانه آمریکا به خرج می‌دهند، عوامل داخلی به سردمداری افرادی که به «کاسبان تحریم» معروفند و از تحریم های ناجوانمردانه کنونی که به مردم و اقتصاد ما آسیب می‌رساند منتفع می شوند و متاسفانه برخی دیگر از محافل صاحب نفوذ هم نادانسته در دام این اراده های منفعت‌طلبانه گرفتار می‌شوند. در بخش مخالفان خارجی نیز برخی کشورهای خارجی و در راس آنها رژیم صهیونیستی با همدستی بخشی قدرتمند در ساختار قدرت آمریکا در این مکانیزم مشارکت دارند، البته تاکید می شود جای بسی تاسف است که برخی محافل صاحب نفوذ در تهران ضمن آنکه به همه ابعاد  پیچیدگی روابط ایران و آمریکا آگاه نیستند، سیاست خارجی و منافع ملی را هم مستمسک دعواهای سیاسی و رقابت‌های جناحی داخلی قرار می‌دهند که کشور تاکنون کم از ناحیه این اقدامات آسیب ندیده است.
در جدیدترین تحول، فاز جدید حمله به توافق احتمالی ایران آمریکا را شبکه «ایران اینترنشنال» به عهده گرفته است. این شبکه که متاسفانه به بنگاه خبرپراکنی ضد منافع ملی ایران تبدیل شده، مدعی وجود شبکه نفوذ جمهوری اسلامی در آمریکا شده است. براساس اظهارات این شبکه: «علی واعظ» مدیرپروژه ایران و مشاور ارشد «گروه بین المللی مدیریت بحران» به همراه خانم‌ها «آرین طباطبایی» و «دینا اسفندیاری» شبکه ادعایی نفوذ ایران در آمریکا را تشکیل داده اند و ایمیل های بسیار زیادی بین عوامل این شبکه و مسئولان ایرانی شامل: «جواد ظریف» وزیر سابق خارجه به همراه دو تن دیگر از مقامات این وزارتخانه یعنی مصطفی زهرانی و سعید خطیب زاده رد و بدل شده که جبهه مخالفان داخلی و خارجی توافق حتی پا را از این فراتر گذاشته و در راستای هرچه برجسته‌ترسازی نقش گروه مدیریت بحران، بخشی از سهم به نتیجه رسیدن برجام در سال 94 خورشیدی (2014 میلادی) را هم متعلق به این سازمان دانسته؛ حال آنکه این اتفاق هم دروغی بیش نیست چون دو کشور ایران و آمریکا بنا بر صلاحدید مقامات ارشد خود و براساس منافع ملی شان این قرارداد را امضا کردند. ایران اینترنشنال البته اشاره نکرده منشا این ایمیل های ادعایی چیست؟
همینطور واکنش دولت آمریکا به این ادعاها تاکنون تکذیب بوده است. به باور کارشناسان با وجود سازمان های اطلاعاتی امنیتی متعدد و قدرتمند در آمریکا همینطور سختگیری های امنیتی این سازمان‌ها در این باب، صحت چنین سناریویی مورد تردید است اما صرف نظر از درستی یا نادرست بودن این سناریو مطمئنا اهداف خاصی از سوی طراحان آن مد نظر است، چون با توجه به سابقه رویکرد ایران اینترنشنال و همراهی برخی رسانه های تندرو ضد ایرانی دیگر مثل «واشنگتن فری بیکن» با این سناریوی رسانه‌ای، نشان از کلید خوردن پروژه ای دارد که به گفته کارشناسان در قدم اول می خواهد احیای احتمالی برجام را برهم بزند و در قدم بعد و در ابعادی بزرگتر به اهدافی فراتر از برهم زدن  احیای احتمالی برجام دست یابد. اقداماتی که آنچه در آنها مشترک است توجه به منافع ملی ایران و کاستن از مشکلات مردم در آن جایی ندارد.همینطور بخشی از اهداف این جبهه این است که با بالا بردن هزینه‌های دولت «بایدن» از توافق احتمالی هسته‌ای با ایران، در وزن‌کشی‌ها و رقابت های انتخاباتی آمریکا آن را به عامل عقب‌زننده حزب دمکرات در این رقابت‌ها تبدیل کند.اتفاقی که در سپهر سیاسی آمریکا مسبوق به سابقه است.
  

 گروه بین المللی بحران چیست؟

گروه بین المللی بحران (به انگلیسی: International crisis group ) در ظاهر امر به نظر می آید سازمانی غیر دولتیست و بر روی اتخاذ تدابیر برای پیشگیری از مناقشات خشونت بار جهانی تحقیق می کند؛ اما با مداقه‌ای بیشتر بر روی خط مشی این سازمان، حامیان و همینطور هیئت امنای آن ملاحظه می شود سازمانی با رویکرد حمایت از منافع غرب، بویژه آمریکاست که به حزب دموکرات این کشور نزدیک است.همینطور بودجه این سازمان هم عمدتا از سوی دولت‌ها ونهادهای غربی و در راس آن حامیان مالی حزب دموکرات آمریکا تامین می شود. این نشان از آن دارد که چنین تشکیلاتی با نگاه و تاکتیک های حزب دموکرات پیش برنده منافع غرب، بویژه آمریکا در جهانست. این موضوع احتمال آنکه یکی از اهداف پیش برندگان پروژه ای موسوم به شبکه نفوذ ایران در آمریکا می‌تواند تسویه حساب‌های سیاسی در ساختار قدرت آمریکا باشد را تقویت می کند.
  

 اعضای ایرانی شبکه ادعایی نفوذ چه کسانی هستند؟

براساس آنچه که خط خبری این پروژه عنوان کرده است، سه عضو ایرانی این گروه یعنی علی واعظ، آرین طباطبایی و دینا اسفندیاری هستند. در مورد علی واعظ آنچه از سوابقش در دست است: او مدیر پروژه ایران در گروه بین المللی بحران است، ضمن داشتن سابقه خبرنگاری در برخی از رسانه‌های عمدتا فارسی زبان غربی، تحصیلاتی در سطوح عالی در برخی دانشگاه‌های معتبر آمریکایی هم دارد. گفته می شود او در سال 2012 میلادی توسط«راب مالی» نماینده پیشین آمریکا در امور ایران در وزارت خارجه این کشور در گروه مدیریت بحران به کار گرفته شد. همچنین او پای ثابت رسانه های فارسی زبان غربی در مورد تحلیل های مرتبط با برنامه اتمی کشورمان است.
آرین طباطبایی؛ او دختر سیدجواد طباطبایی اندیشمند برجسته‌ ایرانی و مبدع نظریه ایرانشهری از ابتدای دولت بایدن، حدود ۱۴ ماه در وزارت خارجه آمریکا مشغول به ‌کار بود و سمت مشاور کنترل تسلیحات را بر عهده داشت و سپس به پنتاگون منتقل شد. طباطبایی بهمن ۱۴۰۰ و دو ماه پس از آغاز مذاکرات احیای برجام دولت بایدن با دولت ابراهیم رئیسی در وین، از تیم رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران جدا شد. جدایی‌ای که دلیل آن در مقطع یاد شده اختلافات سیاسی خوانده شد. دینا اسفندیاری؛ از همکاران علی واعظ در گروه بین‌المللی بحران بود. علاوه‌ بر این افراد از روزبه فارسی، همکار مؤسسه امور بین‌الملل سوئد و عدنان طباطبایی از مرکز تحقیقات کاربردی همکاری با شرق نیز در این گزارش به‌عنوان کسانی که با پروژه موسوم به «کارشناسان جوان ایرانی» مرتبط هستند، نام برده شده است.
  

 سخن پایانی:

هر کشوری در دنیا در پی منافع خود است.هیچ کشوری بدون در نظر گرفتن این مهم به اقداماتی از قبیل تاسیس بنیادها یا سازمان‌های تحقیقاتی همینطور ایجاد شبکه های ماهواره ای و اقداماتی از این دست که با پرداخت هزینه های مالی هنگفت هم همراه است اقدام نمی کند؛ بلکه اهدافی برای خود در پی این اقدامات می جوید. ولو آنکه تحت عناوین و نام های به ظاهر خیرخواهانه پرطمطراق باشد.مصداق همان ضرب المثل که گربه برای رضای خدا موش نمی گیرد. 
دیپلماسی هم ظرافت ها و پیچیدگی های خود را دارد.یعنی آنکه خود نوعی علم است و قواعد و الزامات مختص به خود را می طلبد. در دنیا کشورهایی موفقند که تصمیماتشان ضمن اتکا به این قواعد در چارچوب منافع ملی شان باشد. دولتمردان ما هم باید در چارچوب این قاعده عمل کنند. همینطور سیاسیون و افراد صاحب نفوذما. پس باید در سطوح مختلف تصمیم‌سازی، گرایش های سیاسی، نخبگان، افراد صاحب فکر و قلم و به طورکلی همه آحاد تاثیر گذار جامعه ما به این اجماع مهم برسند که روابط خارجی و منافع ملی را دستاویز و بهانه رقابت ها و دعواهای داخلی قرار ندهند.

روزنامه صبح ساحل
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها