03

دی

1403


11 اردیبهشت 1403 08:47 0 کامنت
شاید بعد از مذاکرات امام قلی خان با ادوارد مانوکس نماینده یگان دریایی انگلستان و توافق های اولیه وهماهنگی‌های لجستیک؛ و باز پس‌گیری جزیره از پرتغالی‌ها، می‌بایست؛ میناب کوچولوی دوم با نخل‌ها و آبادانی قرن‌های گذشته اش؛ ایجاد می‌شد! تصاویر تابلو گونه ی  جهانگردان خارجی درباره آبادانی و توصیفات تصویری هرموز در اسناد قدیمی نشانگر آبادانی و رونق بندری این جزیره رویایی بوده است.  
حالا باید پرسید؛ این پری دریایی با دامن سرخ لمیده بر این پهنه‌ی آبی در حسرت چیست؟! بسترهای توسعه ای دریا پایه و اقتصاد گردشگری در طرح های توسعه ای این جزیره چه جایگاهی دارد؟! اجازه بدهید تا شفاف صحبت کنیم، دروغ پاتایا سازی از هرمز چقدر راست است؟! اساسا اگر این چنین مزیت اکوسیستم خدادادی در یک کشور وجود داشت چه بازده اکونومیک برای مردم آن منطقه در بر داشت؟!  اینها پاره ای از مفروضات بنیادین در حیطه ی ترسیم ساختار حکمرانی نوین چند ساحتی و اختصاصی برای تاسیس منطقه نمونه گردشگری هرمز می باشد. در ساحت ساختار سازی حاکمیتی و سیاسی، هرمز نیاز به یک سازمان ویژه با ردیف های اختصاصی در اسناد مالی کلان کشور دارد.
باید دید سایه ی قیومیت منطقه آزاد قشم یا فرمانداری بندرعباس کی از سر هرمز برداشته خواهد شد! بی شک روند اخیر ورود انبوه گردشگر،نیاز به یک ساختار اداری اجرایی مضاعف با تشکیلات نوین بروکراتیک برای سامان بخشی به این جزیره دارد. مقصود؛ فربه سازی ساختار اجرایی اداره امور جزیره نیست، بلکه اصالت بخشی به توان اجرایی مردم بومی توام با شیوه های نوین مدیریتی مد نظر است.  در بعد کالبد هویتی جزیره از منظر ساحت تحول گرایی اجتماعی و هنجارسازی نمای پیدا وپنهان نمادهای فرهنگ در هرمز ، نیاز به ترسیم یک مانیفست رئالیستی یا واقع گرا داریم.
هرمز، پاتوق جوانکانی از سراسر کشور برای احراز احساس شادکامی است ولو در حد دو  شب و سه روز. این سرگرمی ها باید مرز داشته باشد. باید محیط ایزوله ی فرهنگی با مدیریت مردمی طراحی شود و گرنه مسافر آمده از منطقه زعفرانیه و فرشته تهران ، مسلک و مشرب خود را نرمال سازی و پایدار می کند. بعد ما می مانیم و یک ملغمه فرهنگی که هویت و نمادها و بنیادهای عقیدتی ما را مورد هتک قرار می دهد. آنگاه در یک مسخ فرهنگی شما دچار دلزدگی فرهنگی از مواریث بومی خود خواهید شد و دیگر نه برقع نماد نجابت و نه لباس زری و جلبیل خوسی نماد عفت و کرامت خواهد بود و صرفا در یک تنزل ارزشی و هنجاری فقط کارکرد بصری خواهند داشت و... !  
در ساحت پایدار سازی اقتصاد،تاب آوری و توانمند سازی معیشت مردم بومی ؛ فقط شعارها دلنواز هستند. از سفرهای مسئولان کشوری تا حمایت های نهادهای اجرایی و برخی گفتمان های مقطعی توسعه گرا ، تا کنون آبی برای مردم گرم نشده است. غایت زیر ساخت های ایجاد شده، رینگ آسفالت دور جزیره و آنانی که توانایی خرید موتور سه چرخ را دارند و جابجایی مسافران را انجام دهند. یا اینکه خاک رنگی بفروشیم و نان سوراغ و مهیاوه درست کنیم! در همه کشورهای توریستی غذاهای خیابانی یا رستوران های سنتی به عنوان یک نماد و میراث فرهنگی شناخته می شوند ولی سازمان دهی حجم انبوهی از گردشگر در ایام تعطیلات ، نیازمند سازو کارهای زیر ساختی بسیار وسیع تر از وضعیت کنونی است، تا جایی که شنیده شد نان هم به سختی در دسترس قرار گرفته است!  
جزیره برای بومیان است؛ برای نسل های آینده هرمز. با حفظ تمام اصالت های کهن و آیین های سنتی آن . تنها کسانی که عامل توسعه پایدار جزیره خواهند بود ، بومیان هستند. ما بومیان اجازه ندهیم این گوشواره یاقوتی خلیج فارس در کمینگاه تهدیدات نامرئی اسیر شود!

روزنامه صبح ساحل

img
دیدگاه ها (0)
img