وارد منزل که شدم؛ یکی از اعضای خانواده گفت که در برخی از صفحههای مجازی، خبری مبنی بر سقوط هواپیمای آقای رئیس جمهور پخش شده است! به واسطه سبقهی کارهای ژورنالیستی برخی کدها، تصویرها و بیانات را کنار هم قرار دادم؛ برایم محرز شد که خبری سنگین در راه است! نظر به اینکه در راستای استیفای حقوق اجتماعی و بلند کردن علم عدم نادیدهانگاری مردم بومی منطقه زادگاهم در طرحهای توسعهای که در پوشش توسعه سواحل مکران مطرح میشود؛
برای مرغکانی که با بال شکسته به آغوش خاک پرواز کردند. از خباثت شیطان تل آویو تا تل انبوه بیانیه های پوچ دنیای اسلام و کجایند منادیان ماذنه های برادری مسلمانان!
خانمها و آقایان، اینجا بندرعباس است؛ سال ۱۴۰۲. وقتی از دروازه شهر وارد می شوید با یک سازه معناگرا با نمادها و المان های بومی روبرو می شوید که حیرت هر گردشگر و مسافر را بر می انگیزد، که به عنوان یکی از آثار میراث فرهنگی کشور در آینده شناخته خواهدشد.
نمی دانم؛ شاید یکی از مخاطبان این یادداشت، خود یک فرد ناتوان حرکتی و یا یکی از اعضای خانواده یا اطرافیان شما؛ از منظر تقسیم بندی های مرسوم؛ معلول نامیده شود! اجازه می خواهم این یادداشت برای شما باشد.
«اینجا امکانات نداریم، فقط دعا کنید تا میناب زنده بمونه. همکاران من تمام تلاش خودشون را انجام دادن و مریض نبض داره. فقط باید سریع اعزام بشه». و جوانی که سر بر زانو گرفت تا خانواده اشکش را نبیند و بغض همدردی که بر گلوی هر نظاره گر آن صحنه بود. نمیدانم این چندمین همراه بیماری است که در کشاکش اضطراب و دلهره مرگ یا ادامه حیات عزیزش باید فشار روحی شنیدن این جملات را تحمل کند. در همین ابتدا مراتب سپاس و امتنان خودم را از زحمت کشان، پزشکان ،پرستاران و پرسنل مرکز درمانی سیریک ابراز می کنم. آگاهانه لفظ بیمارستان را اطلاق نکردم. شاید مسئولان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان یا افراد دیگری به ما بگویند اینجا یک بیمارستان ۳۲ تختخوابی است!
نسبت جایگاه حاکمیت با پیاده سازی حق و عدالت چیست؟ آیا باید حق قابل تطبیق و تنظیم با جریان حاکم باشد یا بالعکس؟ در مدل حکمرانی علی ابن ابیطالب علیه السلام جایگاه حق کجاست؟ و امروز رویه های حاکمیتی چه نسبتی با گفتمان علی ابن ابیطالب علیهم السلام دارد؟!
برای این روزها که فضای آموزشی مدرسه ها خاموش واز هیاهوی دانش آموزان خبری نیست، درنگ وتامل کردن در اینکه بچه های استان ما مجهز به چه سواد و هوشی در مدارس می شوند و چه نسبتی با واقعیت های تطبیقی زیست در جامعه امروزی دارد ؛ و اینکه نیاز هست ما به فکر آموزش مضاعف برای فرزندان خود باشیم ؛نکته ضروری به شمار می رود. بارها موضوع عدم کاربردی بودن آموزش های مدرسه ای برای تربیت یک شهروند مطلوب از زوایای نگاه مختلف کنکاش شده است. برای طراحی پلتفرم آموزش پلاس جدید در استان ما، نخبگان و صاحب نظران بومی با عدول از ساختارهای تمرکزگرایی در سیستم آموزشی کنونی؛ بایداندیشه های نوینی را برای ساخت یک استان با شهروندانی هوشمند دارای مهارت های هوش زیستی چندگانه طراحی نمایند.
شاید بارها از رسانه های متعدد خبری شنیده باشید که دانش آموزان کشور ما در المپیادهای علمی بین المللی صاحب عناوین برتر شده و مدال های طلا را درو کرده اند.
این روزها شاهد همه گیر شدن ویدئوهایی تحت عنوان «تست خیانت» در شبکه های اجتماعی هستیم. تا جایی که برخی به عنوان یک گروه کاری فعال، آگهی و تبلیغ انجام تست خیانت را نشر داده و برخی از خانواده ها هم ؛ خودشان آگاهانه با درگیر و وارد کردن یک شخص ثالث؛ اصطلاحا میزان وفاداری شریک زندگی خود را می سنجند!
به بهانه سر و صدا های رسانه ای پیرامون فیلم منتشر شده در شبکه نمایش خانگی و توقیف یا ادامه پخش؛ جمع آوری بیلبوردهای تبلیغی و واکنش منتقدان به سریال «رهایم کن» ؛ به یک مسئله مهم فرا متن این موضوع خواهیم پرداخت.چرا سریال ها در شبکه نمایش خانگی با اقبال بیشتری مواجه و مرجعیت رسانه ای صدا وسیما در حال افول است؟!
در میانه ی سال های دهه هشتاد هزار و سیصد هجری شمسی، کلید واژهی «مکران» در سپهر ادبیات سیاسیون کشور طلوع کرد و در ۲۲ مهر ۱۳۹۸ سند توسعه منطقه ساحلی مکران با گستره سرزمینی لایه های ساحلی هرمزگان (میناب ،سیریک وجاسک)و سیستان وبلوچستان (چابهار و کنارک) به تصویب رسید.
رواج اباحه گری و تضعیف باورمندی های عقیدتی و کم رنگی پاسداشت مناسبات ومناسک مذهبی در تاریخ اسلام؛ شواهد مثال متعددی از فرجام سقوط برای ملت های مسلمان به همراه داشته است.
برای الزامات سرمایه ی اجتماعی معلمان و توجه ویژه به نظام تعلیم و تربیت در کشور ما ، خطابه ها رانده شده و همایش ها برگزار شده است؛ولی آنچه می بینیم هرسال دریغ از پارسال.
شهید غیرت؛ کلید واژه ای که در این چند روز اخیر ترند شده و اشاره به واقعه جانفشانی یک جوان سبزواری در دفاع از امنیت و شرافت بانوان و دختران سرزمینمان دارد.