12

مهر

1403


img
غزاله ماندگاری
03 شهریور 1403 08:26 0 کامنت

نویسنده: محمد میردادی، دکترای تاریخ ایران اسلامی

پادشاهی اردن؛ امیرنشین دست نشانده پادشاهی اردن مشهور به اردن هاشمی یکی از امیرنشین‌های عرب در هلال بارور است که در سده بیست میلادی مقدمات تشکیل آن با تبدیل بخشی از ولایت عثمانی دمشق به کشوری مستقل با پشتیبانی بریتانیا شکل گرفت. تا پیش از سده بیست میلادی هلال بارور از نظر قومی، فرهنگی و اجتماعی منسجم بود.
هلال بارور از نظر تاریخی شامل سوریه بزرگ (لبنان، فلسطین، اردن، سوریه کنونی) و عراق بوده است. پس از فروپاشی حکومت عثمانی، فرانسه و انگلیس هلال بارور را میان خود تقسیم و به کشورهای کوچک تبدیل کردند. در دو دهه نخست سده بیستم میلادی بریتانیا که اهمیت هلال بارور و عربستان را دریافته بود سعی در برافروختن اختلافات و ساقط کردن حکومت عثمانی را داشت. بر همین مبنا به دو خاندان در عربستان نزدیک شد. خاندان شریف مکه و خاندان آل سعود نقش بسزایی در اجرای برنامه‌های استعمار در سده بیستم داشته‌اند. مبنای این همکاری توافقنامه‌های دهه های نخست سده بیستم بود. اگرچه بریتانیا خواهان همه هلال بارور و شبه جزیره بود ولی فرانسه نیز نمی‌خواست از سهم‌خواهی در این منطقه دست بردارد.بر همین مبنا در سال 1916 میلادی عهدنامه سری سایس_پیکو میان انگلیس و فرانسه با رضایت روسیه برای تقسیم مناطق تحت سلطه خلافت عثمانی در هلال بارور نوشته شد و پس از پایان جنگ جهانی اول به مرحله اجرا در آمد. این عهدنامه و موافقت نامه‌های بریتانیا با خاندان آل سعود حاکم بر ریاض و حکومت شریف مکه حاکم بر حجاز مقدمات تشکیل امیرنشین اردن در کرانه شرقی رود اردن شدند. 
در سال 1920 میلادی برمبنای عهدنامه سایس پیکو و قانون قیومیت جامعه ملل و تصمیم شورای عالی متفقین در (سن رمو) قیومیت عراق، فلسطین و اردن به بریتانیا و قیومیت سوریه و لبنان به فرانسه واگذار شد. بر اساس این معامله استعماری امیرنشین اردن شکل گرفت و بخشی از هلال بارور به امیرنشینی دست نشانده تبدیل شد. در سال 1923 میلادی بریتانیا با توجه به توافق با خاندان شریف مکه یکی از سه فرزند او را به عنوان امیر کرانه شرقی رود اردن منصوب کرد. حمایت پیدا و پنهان استعمار بریتانیا از امیر عبدالله سبب شد تا در سال 1925 میلادی مناطق "ماآن" و "عقبه" را تصرف و از طریق تنگه تیران به دریای سرخ راه یابد. در همان زمان برادر دیگر او با حمایت بریتانیا به حکومت عراق دست یافته بود. هر چند که شریف مکه (حسین بن علی الهاشمی) بعد از پایان جنگ جهانی و قیومیت هلال بارور به اشتباه خود پی برد و به مخالفت با سیاست‌های بریتانیا در هلال بارور پرداخت. سرانجام پادشاهی حجاز در سال 1925به دست آل سعود منقرض و شریف حسین به قبرس تبعید شد. انگلستان در سال 1931 او را به نزد فرزندش در امان بازگرداند و وی در آنجا وفات کرد. در نخستین جنگ اعراب و رژیم اشغالگر قدس در سال 1948 میلادی ارتش امیر اردن وارد فلسطین شد و ساحل غربی رود اردن و بیت المقدس شرقی را به قلمرو خود افزود. این امر با فراز و نشیب تا سال 1988 میلادی ادامه یافت. با اعلامیه بالفور و اشغال فلسطین ارزش اردن برای بریتانیا و غرب بیش از پیش شد.
حمایت غرب از اردن وابسته به جایگاه منطقه ای آن است. اگر بتوان واضح تر آن را بیان کرد باید گفت که حیات و ممات اردن و رژیم اشغالگر قدس به یکدیگر وابسته است. اردن 650 کیلومتر مرز مشترک با سرزمین‌های اشغالی دارد. وابسته بودن اردن به غرب و طرفداری ازصلح اعراب و رژیم اشغالگر صهیونیستی سبب شده تا اردن با حمایت غرب، علارغم بی ثباتی چند دهه گذشته در لبنان، سوریه، عراق و فلسطین همچنان با ثبات به حیات خود ادامه دهد. یکی از خوش خدمتی های اردن به غرب و رژیم صهیونیستی نابودی قدرت نظامی سازمان آزادی بخش فلسطین در سال 1970 میلادی است. در پایان و نتیجه گیری این مبحث باید گفت که در میان مناطق تحت قیومیت هلال بارور در سده بیستم میلادی اردن به واسطه جایگاه راهبردی‌اش مورد حمایت قرار گرفت و به حیاتش ادامه داد. بر همین اساس و با توجه به جنبش های آزدی‌خواه جهان و جبهه مقاومت و نابودی حتمی رژیم اشغالگر قدس بر مبنای وعده الهی، آینده اردن به عنوان روی دیگر سکه صهیونیسم نامعلوم است. نابودی صهیونیسم جایگاه راهبردی اردن را برای غرب بی‌معنا می‌کند و از دست دادن این جایگاه بهایی گزاف برای یاران صهیونیسم در پی خواهد داشت. برای اطلاع بیشتر در این باره به کتاب رژیم های سیاسی اعراب نوشته موریس فلوری ترجمه دکتر امان الله ترجمان انتشارات پرشکوه مراجعه نمایید.
روزنامه صبح ساحل
img

تگ ها:

دیدگاه ها (0)
img