وارد منزل که شدم؛ یکی از اعضای خانواده گفت که در برخی از صفحههای مجازی، خبری مبنی بر سقوط هواپیمای آقای رئیس جمهور پخش شده است! به واسطه سبقهی کارهای ژورنالیستی برخی کدها، تصویرها و بیانات را کنار هم قرار دادم؛ برایم محرز شد که خبری سنگین در راه است! نظر به اینکه در راستای استیفای حقوق اجتماعی و بلند کردن علم عدم نادیدهانگاری مردم بومی منطقه زادگاهم در طرحهای توسعهای که در پوشش توسعه سواحل مکران مطرح میشود؛
رئیس بیمارستان فارابی بستک در گفتوگو با صبح ساحل، ویژهی بستک ضمن اشاره به طرح های توسعه ای بیمارستان گفت: بیمارستان فارابی از اردیبهشت سال ۱۳۹۴ با انتقال از بیمارستان فکری بستک رسما به بهره برداری رسید و با افزایش ۳۲تخت مصوب درحال حاضر با ۶۴تخت به بیماران خدمات درمانی ارائه میدهد.
نمی دانم؛ شاید یکی از مخاطبان این یادداشت، خود یک فرد ناتوان حرکتی و یا یکی از اعضای خانواده یا اطرافیان شما؛ از منظر تقسیم بندی های مرسوم؛ معلول نامیده شود! اجازه می خواهم این یادداشت برای شما باشد.
در فضای مجازی، اتاقهای مشاوره و کتابهای پاپ روانشناسی مداوما به ما توصیه میشود که غر نزنیم و افرادی که غر میزنند را نادیده بگیریم یا از دایرهی ارتباطی خود حذفشان کنیم.
موقع شنیدن عبارت «خشونت» احتمالا اولین تصویری که برایمان زنده میشود، فریاد زدن یک فرد خشمگین، خشونت فیزیکی و آسیبهای فیزیکی است. اما خشونت میتواند انواع مختلفی داشته باشد و یکی از آسیبزاترین آنها «خشونت روانی» است.
یکم ماه مه، مصادف با یازدهم اردیبهشت روز جهانی کارگر است. خالی از لطف نیست که تلاقی شرایط کار و وضعیت سلامت روان را در این روز به عرصهی خوانش بکشیم و ببینیم چطور شرایط کار و وضعیت اقتصادی بر وضعیت روانی کارگران تاثیر مستقیم و مضاغف دارد. لوسین سیو، فیلسوف معاصر مینویسد:« تبدیل تضادهای اقتصادی، به مشکلات روانشناختی یکی از حقههای متعارف ایدئولوژی سرمایهداری است.»
در ادوار گذشته برخی افراد دست به تخریب اموال عمومی و بعضا آثار با ارزش میزدند. هدف آنها نشان دادن اعتراض خود نسبت به ناملایمات، شکستها و فشارهای درونیشان بوده که ریشه روانشناسی دارد.
«جسد تکهتکه شده را که در آسانسور میگذاشتند، ضعف کردم». دوستم چند روز پیش از مسافرت برگشته بود. در تماساش با من، از اضطراب و ناراحتی بسیارش پس از دیدن فیلم و خواندن خبر قتل «بابک خرمدین» گفت. او گفت در این چند روز اینترنت نداشته و اخبار را دنبال نمیکردهاست. فیلمهای روز قتل و مصاحبه پدر و مادر مقتول را چند روز تاخیر در بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی دیدهاست. از حجم خشونتی که اتفاق افتاده، بسیار وحشتزده بود. میگفت در یک رسانه رسمی خوانده که مادر و پدر مقتول، حتی مشکل روانی هم نداشتهاند. همین خبر باز او را بیشتر ترسانده بود. او تنها یک نمونه از مخاطبانی است که نحوه پوشش اخبار حوادث، اینچنین تحت تاثیر قرارش داده.
شیوع ویروس کرونا و مسائلی که به دنبال آن به وجود آمد، باعث ایجاد جو روانی منفی و اختلال افسردگی عظیم میان مردم شد. قشری که در این میان بیش از همه آسیب دید اما کادر درمان بود.