امروزه جهان واقعی، رویا و فانتزی ما را تبلیغات میسازد. تبلیغات و رسانهها هستند که به نفع سود بیشتر
سرمایهداران برای ما خوشبختی، زیبایی، اخلاق و احساس رضایت را تعریف میکنند.
رسانهها میتوانند در یک بازهی زمانی لاغری و در یک بازهی زمانی دیگر چاقی را معیار زیبایی قرار بدهند و پشتبند آن ما را با حجم زیادی از محصولات چاقی و لاغری، لباسها، وسایل ورزشی جدید، لوازم آرایش و غیره مواجه کرده و ما را وادار به مصرف کنند. تا چندین سال پیش تنها تعداد کمی از افراد، در مورد ظاهر خود نگرانی مفرط داشتند و مدام در پی تغییر آن بودند، هرکس در جایگاه ظاهری خود سعی میکرد آنچه که هست را پذیرفته و در تلاش خود را در مقابل جنبههای دیگر زندگی ببرد.
اما امروزه افراد هر چقدر هم که از لحاظ ظاهری خوب باشند، اما همچنان خود را با مدلها، سوپر استارها و سلبریتیها مقایسه میکنند، احساس ضعف میکنند و فکر میکنند برای بهتر بودن مجبور به تغییر ظاهر خود و هماهنگ شدن با استانداردهای روز دنیا هستند. طبق مقالهی باران فلاح، کارشناس روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، 61 درصد بزرگسالان احساس منفی نسبت به تصویر بدنی خود دارند و به طور کلی 56 درصد خانمها و 43 درصد آقایان درگیر احساس نارضایتی از بدن خود هستند. اینکه چرا فرهنگ ما نمیتواند در مقابل بمباران تبلیغات جهانی مفّری ایجاد کند و اینکه چرا ما در سطح فردی نمیتوانیم در مقابل این القایات منفی قد علم کنیم، را کنار گذاشته و به این میپردازیم که این نارضایتی و احساس منفی نسبت به بدن خود، چه موقع برای ما دردسرساز میشود و چه موقع باید به عنوان عاملی که سلامتمان را تهدید میکند، آن را ریشه یابی کرده و رفع کنیم.
در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری
اختلالات روانی، از اختلالی با عنوان «بدریختانگاری بدن» یاد شده است. افراد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن اشتغال ذهنی با نقص تخیلی در ظاهر یا چهره خود دارند و این اشتغال ذهنی سبب ناراحتی بالینی چشمگیر یا تخریب حوزههای عملکردی مهم فرد، مانند حوزهی شغلی، تحصیلی و اجتماعی میشود. این افراد ممکن است واقعا در ظاهر خود نقصی نداشته باشند، یا اینکه آن نقص آنقدر پررنگ و قابل توجه نباشد، اما آنها مداوما در ارتباط با این نقص احساس ناراحتی میکنند. به طور پیوسته به متخصصان زیبایی، پوست و جراحان مراجعه کرده و به شکل وسواسگونهای در پی تغییر ظاهر خود هستند. اختلال بدریخت انگاری بدن، خود از دایرهی اختلالات وسواسی است و میتواند به طور همزمان منجر به اختلال افسردگی، اضطراب و حتی اختلالات روانپریشانه شود.
افراد درگیر این اختلال ممکن است رژیمهای خیلی سنگین که بیشتر شبیه بیاشتهایی عصبی است را در پی بگیرند، ممکن است از ترس ظاهر خود نتوانند در جامعه حضور پیدا کنند و به عملهای زیبایی غیرضرروی و پی در پی روی بیاورند. به طور کلی، مرز بین نارضایتی از بدن و اختلال بدریختانگاری بدن، به وجود آمدن مشکل در سطوح مهم زندگی و احساس ناراحتی فرد درگیر است. درمان اختلال بدریخت انگاری به عهدهی روانشناسان و روانپزشکان است و با درمانهای شناختی رفتاری و درمانهای دارویی میتوان مشکل را حل کرد. از طرفی واکاوی خاطرات درونی از تجربهی اولین شرم از بدن خویش، تلاش برای بهبود عزت نفس و بازتعریف آن و همچنین آگاهی بر روند تبلیغات و ایدهآلسازی جهان تجمل، میتواند به عنوان چرخهای کمکی درمان، برای افراد مبتلا به این اختلال کار ساز و موثر باشد.
روزنامه صبح ساحل