کش و قوس
روابط عاطفی انقدر زیاد و پیچیده است، که ما به سختی میتوانیم مرزی میان رفتارهای سالم و مخرب در عشق بیابیم و از طرفی هرگز گمان نمیبریم که عشق، این مفهوم معصومانه و مقدس بتواند اعتیادی در ما ایجاد کند. مطمئناً عشق یک مفهوم گسترده است و محققان نتوانستهاند تا به حال معیار دقیقی برای «اعتیاد به عشق» ارائه دهند، معیاری که بتواند عشق را به چیزی تبدیل کند که پزشک بتواند آن را با نشانگان از پیشتعین شده تشخیص دهد . اما در عین حال، تحقیقات نشان میدهد که علائم در افرادی که مشکلاتی در حیطهی وابستگی به عشق گزارش میکنند، مشابه علائم وابستگی به مواد است. از منظر فیزیولوژیک هم مناطقی از مغز و انتقال دهنده های عصبی که توسط وابستگی به مواد فعال می شوند، ممکن است در صورت داشتن مشکلات مرتبط با ارتباط و عشق فعال شوند. بنابراین آنچه واضح است این است که ما میتوانیم رفتارهای ناسالم اعتیادآوری در حیطهی روابط عاطفی و ایدههایمان از عشق داشته باشیم. روانشناسان تا کنون در پژوهشهای مختلفی تلاش کردهاند تا مقیاسی روانسنجی در این مورد ساخته و میزان اعتیاد مردم به عشق را ارزیابی کنند، محققان این پژوهش اذعان داشتند، زمانی که عشق با وسواس، رفتارهای اجباری ، اضطراب و
پیامدهای منفی زندگی همراه میشود، میتوان نشانههایی از اعتیاد را در آن پیدا کرد. عموما اعتیاد در عشق به معنی این است که شما روابط و توجه دیگران را بیش از هر چیز در اولویت قرار داده و احساسات مبهم و اجباری در مورد غرق شدن در هویت و وجود دیگری تجربه میکنید.
علائم اعتیاد به عشق
علائم و نشانهها در مورد واضحترین اختلالات روانپزشکی هم از فردی به فردی میتواند متفاوت باشد. در مورد اعتیاد به عشق دامنهی این تفاوت بسیار گستردهتر است، اما به طور کلی اعتیاد به عشق شامل نشانگانی خواهد بود که بیان میشود. اولین نشانه در مورد گشتن مداوم به دنبال رابطه یا درگیری فکری نسبت به آن است، کسانی که مدام پیوند عاطفی برقرار میکنند یا به طور پیوسته در فکر برقراری این پیوند هستند، اولین نشانهی اعتیاد به عشق را در خود دارند. صحبت مداوم و بیوقفه در مورد رابطهی عاطفی فعلی یا آخرین ارتباط عاشقانه دومین نشانه به حساب میاید. عجله در پیشرفت در رابطه بدون در نظر گرفتن شرایط و همچنین احساس سرخوشی، هیجان و اعتماد به نفس در زمانهای حضور در ارتباط و بالعکس، احساس ناامیدی و ترس در زمانهای تنهایی از دیگر نشانگان اعتیاد به عشق است. عزت نفس پایین، ترس از رها شدن و طرد شدن و ولع گرفتن توجه، همگی از علائمی است که به ما در مورد امکان وجود اعتیاد به عشق هشدار میدهد. اما علائم به همین جا ختم نمیشود و میتواند بسیار گستردهتر باشد، مثلا اگر دائماً توسط فانتزیها و خیالپردازیهای عاشقانه احاطه میشوید و به رویدادهای اجتماعی مداوما نه میگویید چرا که نیاز دارید برای خیالبافی، خواندن کتابهای عاشقانه یا دیدن فیلمهای عاطفی در خانه بمانید و منتظر شاهزادهی رویاهایتان باشید، احتمال وجود مشکلی در حیطهی سلامت عاطفی بالاست. از طرف دیگر افراد مبتلا به اعتیاد عشق، ذهن خوانی بالایی دارند و عادت دارند مداوما رفتار دیگران را به نفع عشق پیشگویی کنند، مثلا چون شما به من سلام کردید لابد در عشق من گرفتار شدهاید. یکی از نشانههای جدی اعتیاد به عشق وسواس در مورد طرف مقابل میباشد که شامل رفتارهایی مانند مانند تعقیب رسانه های اجتماعی، رفتن به جایی که امیدوارید دیگری حضور داشته باشد، است. در اعتیاد عاشقانه ما فکر میکنیم که در زندگیمان به یک شخص «نیاز» داریم(مهم نیست که چه کسی باشد) و حاضریم رنج بکشیم تا این وابستگی و نیاز ادامه پیدا کند، اعتیاد در اینجا در واقع می تواند خود درد باشد. در بدترین حالت، اعتیاد به عشق میتواند منجر به تعقیب کسی، دستگیر شدن به دلیل آزار و اذیت، یا در واقع آسیب رساندن یا حمله به هدف مورد علاقه شود . اگر شما یک «معتاد عشق» هستید، درگیر ایده های عشقی حماسی و افسانه ای هستید .
این احساس عاشق بودن است که به آن دل بسته اید و میتواند ریشه در میل به بازی کردن نقشهای قربانی و ناجی باشد. اعتیاد عاشقانه یکی از مسببهای عدم ارتباط فزاینده با زندگی واقعی است. ممکن است فکر کنید کسی شما را دوست دارد و یک سناریوی عاشقانه کامل ایجاد کنید که به دیگران بگویید، حتی اگر طرف مقابل فقط یک یا دو بار به شما سلام کند. این اعتیاد میتوند نتایج دردناکی برای فرد درگیر ایجاد کند و تبدیل به یک زندان ذهنی تمام عیار شود. کسانی که درگیر این
اعتیاد هستند بخاطر ترس از دست دادن طرف مقابل و ماندن با او، نیازها و خواستههای خود را انکار میکنند. اگر طرف مقابل آنها سواستفادهگر باشد، باور به سرنوشت، عشق و وابستگی، آنها در این رابطهی مخرب نگه خواهد داشت.
درمان اعتیاد به عشق
در درازمدت، این اعتیادها میتوانند به همان نتایجی منجر شوند که اعتیاد به مواد مخدر ، اعتیاد به الکل و قمار در بردارند. در واقع این اعتیاد است که شما را کنترل میکند، شما آن را کنترل نمیکنید. اعتیاد به عشق میتواند حواس شما را تا جایی منحرف کند که شغل خود را از دست بدهید ، دوستان خود را از دست بدهید ، و روابط خانوادگی شما و همه چیزهایی را که برایتان عزیز هستید خراب شوند. حتی در بهترین سناریو هم اعتیاد به عشق شامل احساس فلج کننده بودن در دام رفتارهای خودتان است و البته تنهایی ، نفرت از خود و شرمندگی که اعتیاد به همراه دارد همیشه یحتمل خواهد بود. در درمان اعتیاد به عشق و عاشقی مانند هر نوع اعتیاد، بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که به دنبال حمایت باشیم . میتوانید با تماس با یک دوست خوب که مطمئن هستید قابل اعتماد است شروع کنید . همچنین ممکن است بخواهید چند کتاب در مورد اعتیاد به عشق و عاشقی بخوانید و به این مساله پی ببرید که عشق سالم چیست و شامل چه حد و مرزهایی خواهد بود. میتوانید به انجمنهایی بپیوندید تا یاد بگیرید که صادقانه در مورد رفتارهای خود صحبت کنید اما حریم خصوصی خود را حفظ کنید. همیشه میتوانید یک گروه دوازده مرحلهای مانند معتادان ناشناس جنسی و عشق (SLAA) را امتحان کنید که در سراسر جهان گردهماییهایی را برگزار میکند. از طرف دیگر پشتیبانی حرفه ای به شدت توصیه می شود.
واکاوی دیدی که نسبت به عشق دارید، سابقهی روابط صمیمانه، تفکرات سوگیرانه و بسیاری موارد دیگر که بر عهدهی متخصص سلامت روان است، میتواند شما را در طی کردن مسیری که به درمان اعتیاد به عشق منجر میشود، یاری کند.
روزنامه صبح ساحل