29

آبان

1403


اجتماعی

22 خرداد 1397 09:58 0 کامنت

   صبح ساحل ، اجتماعی - صدف محمودی//کودکان کار به کودکان کارگری گفته می‌شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می‌شوند که این امر آن‌ها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربه دوران کودکی بی‌بهره می‌سازد و سلامت روحی و جسمی آن‌ها را تهدید می‌کند. کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی فعالیتی استثماری تلقی می‌شود.

بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی می‌شوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آن‌ها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام‌وقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی می‌کنند. قاچاق انسان از راه‌های عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. به جز کارگری برده‌وار، روسپی‌گری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشت‌های کودکان قاچاق است. 

شهر بندرعباس هم به شدت از این معضل رنج می برد، در جای جای شهر کودکان ایرانی و غیر ایرانی را می بینیم که به انواع مشاغل مشغول اند، از آدامس فروشی، فال و دستمال کاغذی تا تمیز کردن شیشه های ماشین هایی که پشت چراغ قرمز می ایستند، در گرمای بندرعباس این صحنه ها بسیار دلخراش هستند، اما متاسفانه هر ساله به تعداد این کودکان اضافه می شود، علاوه بر این آن چه بیشتر در شهر این روز ها دیده می شود افزایش کودکان زباله گرد است، کودکانی که در زباله ها به دنبال غذا یا موادی برای فروش می گردند،

 این بچه‌ها ساعت کاری ندارند از صبح تا شب در خیابان هستند و واحدهای درسی شان را در خیابان پاس می‌کنند.انگار مدرسه ندارند،نه شیفت صبح می‌روند و نه شیفت بعداز ظهر.تمام شیفت‌های مدرسه را در خیابان مانده‌اند و می‌خواهند شب دست پر به خانه بروند،آخر ضرب و شتم برایشان سنگین است و بدن‌های نحیفشان حوصله کتک خوردن را هم ندارد چه برسد به اینکه به فکر حل مسئله ریاضی باشند! وقتی شکم گرسنه است دیگر انگار درس خواندن زورش کم می‌شود.کودکان کار و خیابان جزو قشری هستند که همیشه در معرض تهدید قرار دارند.نرخ ابتلای کودکان کار و خیابان به ایدز 45 برابر جامعه است.از سویی دیگر،طبق تحقیقات حدود 30درصد از کودکان خیابانی به مدرسه نمی‌روند و بیسواد هستند.آمارها می‌گوید اوضاع کودکان کار و خیابان مناسب نیست.

به نقل از انجمن پیشگیری از آسیب های اجتماعی  پژوهشی که در مورد بررسی وضعیت کودکان خیابانی انجام شده نشان می‌دهد که 30.9 درصد کودکان خیابانی 6 تا 11 سال و 9 درصد نیز زیر 6 سال دارند و تعداد کودکان خیابانی غیرایرانی در استان‌های تهران،فارس،خراسان رضوی، بوشهر و اصفهان بیشتر از استان‌های دیگر است و همچنین 30درصد کودکان خیابانی به مدرسه نمی‌روند.

پژوهشی که درخصوص وضعیت کودکان خیابانی در سال گذشته توسط سازمان بهزیستی انجام شده است نشان می‌دهد که بیشترین آمار کودکان مربوط به گروه سنی 6 تا 11 سال است بنابراین می‌توان گفت که اغلب کودکان خیابانی به دلیل اینکه از سنین پایین کودکی زندگی در خیابان را تجربه می‌کنند بالطبع از سن کم از شانس یک زندگی رشد دهنده درکنار خانواده محروم شده و فرصت رشد و تکامل رادر کنار خانواده از دست می‌دهند.مطالعات انجام شده نشان می‌دهد بیشترین تعداد کودکان خیابانی را پسران تشکیل می‌دهند و همچنین بررسی اولیه وضعیت تابعیت مراجعان نشان می‌دهد که کودکان ایرانی 75.1 درصد کودکان خیابانی را تشکیل می‌دهند.

سیدحسن موسوی چلک،رئیس انجمن مددکاری ایران درباره شرایط کودکان کار و خیابان به تهران امروز، می‌گوید: «یکی از موضوعاتی که همیشه با آن مواجه بوده‌ایم موضوع کودکان کار و خیابان بوده است. در قانون کار هم موضوع کودکان کار پیش‌بینی شده است.ماده 79 کار کودکان زیر 15 سال را ممنوع کرده است.اما ماده 80 گفته است،کسانی که 15 تا 18 سال دارند،کارگر نوجوان نامیده می‌شود.یعنی در قانون ما طبق شرایطی کار کودکان به رسمیت شناخته شده است.طبق ماده 80 تا 85 ساعت کارشان کمتر باشد،کار سلامت جسم و روانشان را تهدید نکند.حتی در مقابل نامه 182 سازمان بین‌المللی کار که ایران پذیرفته است،آنجا هم کشورها را مکلف کرده که سن را تعریف بکنند.عدم تناقض از 12 سال تا 20 سال هم داریم.در آنجا منع اشکال کار کودکان پیش‌بینی شده و در ایران هم مصوب شده و ابلاغ کرده است.برنامه ساماندهی کودکان خیابانی هم سال 78 تصویب می‌شود در هیات دولت و شرح وظایفی برای دستگاه‌های مختلف و مرتبط پیش‌بینی می‌شود.»

بالغ بر 90 درصد کودکان خیابانی که با آنها روبه‌رو هستیم دارای خانواده هستند.ناچارا باید تحویل خانواده‌ها بشوند و خانواده‌ها هم نیازمند هستند در نتیجه این کودکان را وادار به کار می‌کنند،از تحصیل محروم می‌کنند از فرایندهای کودکانه محروم‌شان می‌کنند و با اجبار و زور به خیابان می‌فرستندشان تا با پول به خانه بروند.وقتی با میزان پولی که تعیین کرده‌اند به خانه بازنگردند،با ضرب و شتم روبه‌رو می‌شوند.»جهانگیری‌فرد،تاکید می‌کند: «آنچه که باید برای ساماندهی این کودکان صورت بگیرد باید از ساماندهی خانواده‌هایعوامل مؤثر در رشد این پدیده

بـــدرفــتـــاری والـــدیـــن یـــا پـــدر و مـــادرخـــوانــده، مهاجرت‌های دسته‌جمعی، عدم انطباق روستاییان با شهر، افزایش هزینه‌ها، کمبود فرصت‌های شغلی و وجود اختلافات خانوادگی از جمله عواملی است که در رشد  پدیده کودکان خیابانی می‌تواند تأثیرگذار  باشد. ‌ البته محور سیاست‌های اتخاذ شده در این زمینه به سمت بازگرداندن کودکان به چرخه محیطی زندگی خانوادگی اسـت، در حـالـی کـه اکـثـر ایـن کودکان آموزش‌های بزهکارانه را فراگرفته یا سرپرست مناسبی برای حمایت و انتقال به خانواده ندارند.شان آغاز شود.»

در مواجهه با کودکان خیابانی چه باید کرد

 الف- از هرگونه ابراز حس ترحم یا وضعیت احساسی که در آن، کودک خیابانی خود را محور و عامل تحریک‌کننده احساس شما بداند پرهیز کنید. این نوع مواجهه به طور کلی می‌تواند در پرسش‌های متعدد به منظور آگاهی از شرایط زندگی، محل اقامت، نوع غذای مصرفی آنها و نیز وضعیت معیشتی پدران و مادرانشان خلاصه شود. متاسفانه بسیاری از شهروندان وقتی که عمل خطای کمک مالی را مرتکب می‌شوند و به این کودکان به‌عنوان متکدی نگاه می‌کنند، خود را محق آن می‌دانند که از چند و چون و نحوه معیشت آنها نیز مطلع بشوند که این شرایط به کودکان خیابانی و گردانندگان پشت‌پرده آنها این اجازه را می‌دهد که در کارشان دلگرم شده و تعداد دیگری از کودکان در اختیار خود را به خیابان‌ها بکشند. این وضعیت سویه دیگری درست مقابل این شرایط را نیز دربر می‌گیرد، یعنی از هرگونه پرخاش و بی‌احترامی و نیز از به کار بردن الفاظ رکیک و رفتار نامناسب در برابر سماجت و اصرار آنها به منظور کمک مالی یا خرید کالایی از آنها جدا پرهیز کنید. عقده‌های حقارتی که از این وضعیت ناشایست در شاکله فکری و تصویری این کودکان انباشته می‌شود، آینده بغرنجی را برای آنها دربر خواهد داشت.

ب- از نگاه‌های بی‌مورد و مکرر به آنها که نشان‌دهنده غیرعادی بودن رفتارهای آنها یا جالب بودن فکت‌های رفتاری آنهاست، خودداری کنید. چه بسا تایید بصری شما از عملکرد آنها می‌تواند در بروز و شیوع حرکات ناشایست آنها بسیار دخیل باشد. توحش و ادای الفاظ رکیک و ناپسند از سوی کودکان خیابانی بدون ملاحظه شرایط موجود اجتماعی و امکانی که در آنجا مستقر هستند، ناشی از همین رفتار شهروندان بی‌اطلاع است. این شرایط می‌تواند از تمسخر یا به اصطلاح سر کار گذاشتن آنها به قصد لحظه‌ای خوش بودن شهروندان بی‌اطلاع نیز می‌تواند به وجود آید.

اگرچه ناراحت‌کننده و دردناک است ولی کودکان خیابانی باید حس بی‌توجهی یا عدم استقبال اجتماعی از حضورشان را به گردانندگان باندهایی که مسوول بروز فجایع شهری اینچنینی هستند، انتقال دهند. عدم توفیق آنها در به‌کارگیری کودکان به کارهای ناروا شاید بتواند به‌گونه‌ای اعلام خطر یا تهدید جامعه‌ای ناراضی در برابر نحوه عملکرد آنها باشد.

ج- نقش ارگان‌های دخیل در کنترل و جمع‌آوری کودکان خیابانی نیز بسیار مهم است؛ امری که کمتر به آن پرداخته می‌شود و متاسفانه از کمترین میزان اهمیت در میان مقامات اجتماعی مسوول برخوردار است. کودکان خیابانی به همان اندازه که نشان‌دهنده و بیانگر وضعیت نامناسب نهاد خانواده در میان زاغه‌نشین‌ها و حاشیه‌نشین‌ها محسوب می‌شوند به همان اندازه نیز عملکرد مدیران شهری و دست‌اندرکاران ایجاد جامعه شهری سالم را نیز به چالش می‌کشد. حاشیه‌نشین‌هایی که شرایطی اینچنینی را بر کلانشهری نظیر تهران تحمیل می‌کنند دیگر آن روستاییان صالح‌اندیشی نیستند که ارتباطی مستقیم میان فکرشان و طبیعت توامان با عامل کار وجود داشت بلکه آنها تبدیل به معترضان و معاندانی در برابر شهرنشین‌ها شده‌اند که با دیدن اختلافات طبقاتی و حس کسب درآمد به هر قیمت ممکن به منظور ادامه بقا در شهر فکرشان را مشغول کرده و از هر آسیب یا ضربه‌ای به شهری مهاجرپذیر مانند تهران فروگذار نیستند. توزیع کودکان خیابانی در مراکز مهم شلوغ شهری بهترین مواجهه آنها با مفهوم شهرنشینی است. توجه داشته باشید که کودکان خیابانی به اندازه و میزان رشدشان در کلانشهرها، لقب و عملکردشان نیز متفاوت می‌شوند. از کودک خیابانی تا بزهکار خیابان، اشرار خیابانی، سارقان مسلح، آشوبگران اجتماعی و خیابانی، توزیع‌کنندگان مواد مخدر در خیابان‌ها و... می‌تواند تنها تعدادی از انواع این تغییر وضعیت کودکان خیابانی باشد. وقتی که شرایط اینچنین می‌تواند علیه شهر و شهرنشین رقم بخورد، ضرورتا درک مسوولان و مدیران شهری نیز در این خصوص باید متفاوت‌تر باشد.

د- از هرگونه ارتباط بی‌حد و حصر با کودکان خیابانی که بی‌دلیل آنها را در جریان جزییات زندگی فردی شما قرار دهد، بپرهیزید. به کرات مواردی رویت شده که بعضی از افراد به خصوص در میان بانوان، ارتباطی نزدیک و صمیمی با برخی از کودکان خیابانی ایجاد کرده‌اند اما بسته به نوع ارتباط و همچنین میزان نزدیکی و محبتی که به وجود آمده ضربه‌های مادی و معنوی از قِبل این ارتباطات خورده‌اند. نظر به اینکه این کودکان از سوی خود و به طور مستقل هیچ‌گونه فردیت یا استقلال شخصیتی ندارند، بالطبع نحوه و نوع ارتباط به وجود آمده را به روسا یا والدین خود بازگو کرده و این امر باعث می‌شود این ارتباط از جانب شما که جنبه عاطفی یا خیرخواهانه دارد از سوی آنها جنبه منفعت‌طلبانه بیابد و در نهایت شما در یک فرآیند نامناسب ضربه‌های شدید عاطفی و مادی متحمل شوید بنابراین در نوع مواجهه خود با این افراد تا به این حد جدا تجدیدنظر کنید. شما به عنوان یک شهروند می‌توانید از راه‌های دیگری برای کمک به آنها استفاده کنید. 

حضور در مشارکت‌های اجتماعی برای از بین بردن شرایط نامناسب برای کودکان خیابانی، شرکت در کلاس‌هایی که توسط نهادهای مدنی برگزار می‌شوند و به ریشه‌کن کردن این معضلات و مشارکت شهروندان بسیار بها می‌دهند و آن را ضروری می‌دانند؛ یکی از بهترین وضعیت‌هایی است که می‌توانید در بهبود شرایط و ریشه‌کن کردن معضلات اجتماعی یادشده نقش مفید ایفا کنید. 

دیدگاه ها (0)
img