15

آبان

1403


سیاسی

23 بهمن 1391 09:26 0 کامنت

صبح ساحل، سیاسی _ زندگی شغلی اش را در بهبوهه سالهای انقلاب و جنگ آغاز کرد. تا رده های  عالی مدیریتی ارتقا یافت و دریک نقطه عطف تاریخی برای هرمزگان به عنوان استاندار دراین استان منصوب شد. به اعتقاد پاره ای صاحبنظران تضاد دیدگاه های سیاسی مدیریتی  وی با برخی فعالان سیاسی او را درنهایت به رودررویی با دفتر رییس جمهور کشاند. و او آن قدر صادقانه مشغول خدمت بودکه نیاز ی به مقابله با دسیسه گران نمی دید.اکنون که به گفته خود سالهای آخر خدمت را می گذراند به عنوان بازرس کل استان کرمان معرفی شده است.او تنها شخصیت سیاسی ای  بودکه می دیدم درپاسخ به پرسشهایم به جای اندیشیدن به مصلحت خویش به رعایت انصاف در نقل و قایع می اندیشد.همچون دوره مسئولیتش در پی تبلیغ فعالیتش نبود فقط برای رفع پرسش های مانده مصاحبه کرد.

 

 وقتی جلسه معارفه استاندار جدید برگزار شد همچنان پرسش مردم درباره علت تغییر استاندار بی پاسخ مانده بود. واقعا چرا هاشمی تختی برکنارشد؟

 

- به هرحال هر دوره مدیریتی روزی به سر می رسد. و دوره مدیریت من هم نزدیک به دوسال طول کشیده بود.

 

 اما بعداز این همه اصراری که همه نمایندگان وافراد معتمد استان برای انتصاب یک مدیر بومی داشتند و خشنودی مردم از تحقق این اتفاق و اینکه یک نگاه آشنا به منطقه حاکم شده بود این اتفاق بسیار غیر منتظره بود.

 

- از ابتدای حضورم در مقام استاندار با کارشکنی ها ومخالفتهای عده‌ای از فعالان سیاسی استان مواجه شدم.این عده  از ابتدا با برخی اقدامات غیرمعمول وغیر قانونی اصرار داشتند، به طور مداوم ومنظم به تهیه و ارسال گزارشهایی از همه جوانب کار استانداری به دفتر سیاسی رییس جمهور اقدام کردند که ای کاش گزارشهای صحیح ارسال می کردند چون من از ارسال گزارش عملکرد به هر مرجعی خشنود می شوم اما....، به هرحال بسیاری  اوقات این گزارشهای نادرست مبنای سوال مقامات بالا شد. برای مثال یکی از گزارشهای ناصحیح درخصوص استخدام فرزندانم در استانداری بود درحالی که همه می دانستند یکی از دختران من پرستار و دیگری معلم است، پسران من هم دانشجو هستندوتنهاگاهی از روی اشتیاق برای کمک به پدرشان مانند بسیاری دیگر در دفتر من حضور می یافته.البته این اتهامات را همان اشخاصی مطرح کردند که خودیا همسرشان با استفاده از رانت و بدون رعایت مقررات  استخدام شده و صاحب پست و مقام شده اند. اقدام دیگر این عده اظهارگله و شکایت از من نزد نزدیکان رییس جمهور بود. اولین سفر رییس جمهور در دولت نهم با آغاز کار من در استانداری همراه شد. حتی درهمان روزهای نخست که (یک ماه یا 40 روز از آغاز کار من می گذشت) عده ای از مدعیان حمایت از رئیس جمهور بدون اطلاع من با نزدیکان رئیس جمهور جلسه گرفته و نسبت به حضور من به عنوان استاندار گله کردند.

 

 انتقاد این عده از شما چه بود؟ آیا برای مخالفتشان دلیل داشتند؟

 

- این عده هیچ وقت صراحتا گله نکردند نسبت به عملکرد من. فقط بر انتصاب شخصی ازبین خودشان به عنوان معاون من اصرار داشتند درحالی که من مطلع بودم اینها از همان روزهای نخست علیه من مشغول طرح ریزی شکایت و مشکل سازی هستند وقتی من با خواسته هایشان موافق نبودم به هر راهی متوسل شدند تا به هدف مشترک یعنی برکناری من برسند.در واقع جمع 5 نفره ای که من نام آن را کمیته 2+3گذاشته ام برای این هدف تمام تلاش خودرا به کار بردند. اتفاق دیگری  هم در اواخر حضور من دراستانداری روی دادکه مخالفت من با آ‌ن بار دیگر به ارایه گزارش به مرکز ونارضایتی برخی منجر شد. ماجرا به این صورت بود که منطقه آزاد قشم زمینی را در قشم بدون برگزاری مزایده به شخصی واگذار کرد وباتوجه به اینکه من عضو هیئت مدیره منطقه آزاد بودم لازم بود من هم آنرا امضا کنم، اما من بنابر عللی آنرا امضا نکردم و از عضویت در هییت مدیره هم استعفا دادم وهمین موضوع هم بلافاصله به عنوان تلاش اینجانب برای انتقال پرونده زمین به بازرسی استان گزارش شد.درنهایت این موضوع به آقای بقایی درتهران گزارش شد وهمزمان منطقه آزاد قشم هم اعلام کرد که این شخص (هاشمی تختی) باید برود چون با من همکاری ندارد.

 

 چگونه به کارشکنی های این عده پی بردید؟

 

اولاً زمانی که آقای بهداد ،معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور را به مناسبت 9 دی به بندرعباس برای شرکت در مراسمی دعوت کردند نه آقای بهداد و نه این آقایان مرا مطلع نکردند،دوماً در جمع برخی مدیران من گفته بودند ما کار هاشمی را ساختیم،سوماً بعداز اینکه گزارشهای این آقایان تاثیرخود را بر دفتر رئیس جمهوری گذاشت و مورد بازخواست دفتر سیاسی رئیس جمهور قرارگرفتم ،از من خواستند یکی از این آقایان را به عنوان معاون خود منصوب کنم.

 

 گفته می شود قرار گرفتن شما در سمت استاندار بیش از آنکه تمایل شما باشد نتیجه خواست ولابی نمایندگان استان بود.

 

- اتفاقاً دراین خصوص من گله دارم که برخی نمایندگان به آن اندازه که شفاها می گفتند عملا حمایت نکردند درطول دوران مدیریت من، در واقع درخواست نمایندگان انتخاب یک استاندار بومی بود بدون تاکید برمن.همزمان نیروهای حزب اللهی بوشهر وکهگیلویه وبویر احمد که عملکرد من دراین دو استان را قبلا دیده بودند با نوشتن طومار ونامه درخواست داشتند من به عنوان استاندار در استانهایشان منصوب شوم. تلاقی این دو درخواست منجر به انتصاب من به عنوان استاندار هرمزگان شد.

 

 آیا قبول دارید اجماع بسیار بالایی که دربین افراد موثر استان در انتخاب شما وجود داشت، غنیمتی بود که به خوبی از آن استفاده نکردید؟

 

- نه قبول ندارم- ما توانستیم جمع بسیار خوبی از بین نیروهای اصولگرا سازماندهی کنیم. عده ای که خیلی غل وغش نداشتن ماندند وبرخی هم همکاری نکردند.عده ای هم که به دنبال بهانه جویی بودند سعی کردند مدیریت من را  ناکارآمد جلوه  دهند.برخی ازآنها بعدها آمدند  و ازمن حلالیت طلبیدند بعضی ازکسانی که گزارشهایی علیه من به رییس جمهور ارسال می کردند.

 

 استراتژی شما درتوسعه استان چه بود؟ اولویت نگاه شما درتوسعه بیشتر کدام جنبه بود؟ نیروی انسانی، جذب سرمایه و...

 

- نیروی انسانی اولویت اول من بود، معتقدم نیروی انسانی خیلی ازمشکلات ما را می تواند حل کند.درکنار آن صددرصد به سایر زمینه ها مثل توسعه زیر ساختها، بنادر راه ها و فراهم کردن فرصت حضور سرمایه داران وکارآفرینان توجه داشتیم. هم در دستگاه های اجرایی و هم در استانداری بانک نیروی انسانی تکمیل کردیم.

 

 اما جمعی که در اطراف شما بود چندان معرف قابلیتهای استان نبود. نیروهای بسیاری آماده همکاری بودندکه شناخته نشد از سوی شما ومشاوران شما.

 

-شاید هم ایده هایی که من داشتم را همکاران من نتوانستند پیاده کنند.اما تمام تلاش ما این بودکه با نگاهی باز از نیروهای انسانی استفاده کنیم برخی تصور می کردندکه من صرفا گزینه های مدنظر یکی از نمایندگان استان برای واگذاری مسئولیت ها انتخاب می کنم درحالیکه اصلا چنین نبود، حتی من درچهار مورد کسانی را منصوب کردم  که همان نماینده 100درصد مخالف بود و از من هم دلگیر شد اما چون احساس کردم نیروی توانمندی است  از او استفاده کردم. به هرحال مقداری به دلیل فضاسازی دیگران و مقداری هم به این  دلیل که ممکن بود برخی انتصابات مورد شناخت هر دو طرف باشد به چنین تصوراتی دراستان شکل داد. غیر ازموضوع نیروی انسانی زیرساخت ها می توانست برای استان بسیار مهم باشد که همواره مورد توجه من وتیم کاری ام بود. برای کمک به تسریع روند احداث تونل تنگه زاغ حداقل دوبارمعاون رییس جمهور و وزیرراه را به آنجا بردم.هر ده روز یکبار خودم به آنجا سر می زدم وخدا را شکر که این مشکل استان برطرف شد. مسیرهای سمت بندرعباس-میناب، بندرعباس- رودان وبندرعباس-بندرخمیر هم با جدیت پیگیری می شد. بحث اعتبارات و بودجه نگرانی دیگر من بود و با تلاش و رایزنی توانستم میزان سهم بودجه استان را افزایش دهم. درحالی که هرمزگان دربخش درآمدهای استانی درکل کشور رتبه چهارم داشت، دربخش جذب اعتبارات در رتبه 28 قرار داشت که در دوره من با پیگیری های مکرر به 24 رسید. حرف من اینست باتوجه به اینکه بنادر و راههای این استان تامین کننده بودجه کشور است پس باید همواره یک  امتیاز ویژه درتخصیص اعتبارات به پروژه های این استان داده شود. درآن دوره با کمیته نظارت راهبردی جلسات خوبی داشتیم که به نتیجه رسید.

 

 یکی از نخستین انتخاب های شما انتقاد بسیاری برانگیخت اما با این حال شما با دفاع از او بسیار هزینه کردید،آیا هنوز معتقدید اقدام شما به جا بوده است؟

 

- دلیلی ندیدم که تصمیمم عوض شود آنهایی هم که نقد داشتند نقد درست وقاطع و مستدل نداشتند که من قانع شوم وتجدیدنظر کنم فقط ایرادات ظاهری می گرفتند.

 

 نگاه های متمایل به شما، انتقاداتی را مطرح می کنند ازاین نوع که آقای هاشمی درمدیریت اصل را بر رفاقت وهمکاری گذاشته و متانت بسیاری در برابر اطرافیان به کار می برد ونهایتا هم عدم واکنش دربرابر بسیاری تحرکات از درون استانداری و اتهاماتی که از جناح عده ای مدیران وارد می شد ضربه آخر را زد و موفق به تاثیرگذاری درمرکز شد؟

 

- اولاً از نحوه برخورد و رویه کارم پشیمان نیستم وآن را کارآمد می دانم، مدیریت چکشی و توهین آمیز را اصلا نمی پذیرم. ثانیاً اینطور هم نیست که برخورد نکرده باشم، قطعا برخورد صورت گرفته اما پنهانی شاید برخی نپسندند اما من پشیمان نیستم.

 

 آیا اتهاماتی راکه درهمین مدت در برخی روزنامه ها مطرح شد وادعا کردند در صورت عدم اثبات تخلف حاضرند از مردم عذرخواهی کنند پیگیری کردید؟

 

- بله - همان موقع اعلام کردم بررسی می کنم وهمین کار راهم کردم وهیچ تلخفی هم پیدا نشد. همان مدیر مسئولی که به دنبال جوسازی بود دعوت کردم و از او خواستم اگر نشانی  از تخلف سراغ دارد بگوید. مدیرکل بازرسی و رسیدگی بر شکایات و مشاورم  به همراه مدیرکل حراست را مامور رسیدگی به این ادعا کردم. نهایتا متوجه شدیم اصلا تخلفی صورت نگرفته بود. ادعای مطرح شده مربوط به بخشی از هزینه هایی بودکه شهرداری برای تیم فوتبال پرداخت کرده که اولاً ارتباطی به استاندار نداشت دوماً تخلفی صورت نگرفته بود وطبق روال حاکم بر مدیریت شهرداری به فوتبال انجام شده بود.  ادعای دیگر مربوط به بخشی از هزینه های فرهنگی بودکه آنها اعتراض داشتند چرا در فلانNGO  صرف شده است. درحالی که آن بودجه فرهنگی برای کمک به تشکل ها و انجمن های متعدد استان درهمه قشرها وگروه ها بودکه البته درنحوه هزینه کرد ‌آنها هم نظارت می شود. به هرحال شاید چون آن پول در جایی هزینه شد که مدنظر آنها نبود منجر به نارضایتی اعتراض آنها شد. بعداز آشکار شدن دروغ بودن ادعای تخلف می توانستم از مدعیان شکایت کنم و آنها را محکوم کنم اما برای آنکه مبادا منجر به تحدید فضای آزادی مطبوعات شود ازاین اقدام منصرف شدم تا همچنان رسانه ها به کار انتقاد وطرح عقاید مختلف ادامه دهند.

 

شاید بتوان گفت آن شکل از اتهام زنی به مدیریت عالی استان درطول تاریخ بعداز انقلاب بی سابقه بود.

 

 شما در دوره مسئولیت تان نگاه بسیار مناسب و مساعدی به رسانه ها داشتید وانصافا حمایتهای بی سابقه شما مثال زدنی است و شاید تنها استانداری باشید که بیش از آنکه از مطبوعات بهره ببرید به آن کمک کردید اما برخی روزنامه ها نگاه دیگری به شماداشتند.

 

-من دربخش نشریات تاوان اجرای عدالت را دادم و جلوگیری از رانت. از آ‌نجاکه بخشی ازجریان بحران ساز به دنبال استفاده از فرصتهای اطلاعاتی -اقتصادی بود ومن مقابل آن ایستادم چنین اتهامات و اعتراضاتی هم درعرصه علنی به من زده شد. اما من ترجیح دادم با همه  یکسان برخوردکنم. حتی یکی از انتقادها این بودکه چرا به خانه مطبوعات مساعدت کردید اینها اصولگرا نیستند و پاسخ من هم این بودکه اولا ادعای شما در خصوص اصولگرا نبودن را قبول ندارم و ثانیا به هرحال حاصل انتخاب اهالی مطبوعات هستند از جمله شما. با طرح همین موضوعات سعی داشتند این تصویر را بسازند که من اصولگرا نیستم. به هرحال همانها که آنزمان به نفس کشیدن من هم نقد داشتند دیگرالان خیالشان راحت است انگار دیگر هیچ مشکلی و کم و کاستی ای وجود ندارد در استان.

 

 بسیاری از مدیران غیربومی علی رغم اختلاف دیدگاه و عملکردی که با شما  داشتند تا روزهای آخر برسرکار ماندند؛ آیا اکنون به این نتیجه نرسیدید که صبر شما بیش از اقتضائات استان بود؟

 

- من معتقد نبودم هر مدیر غیربومی باید جابه جا شود.اگر مدیری عملکرد ضعیفی داشت پیگری و جا به جا کردیم اگر مدیر بومی کارآمد داشتیم به جای آن مدیر می گذاشتیم که همین اتفاق افتاد. اما مدیری هم بود که غیربومی بود و عملکرد بسیار مناسبی داشت و بسیار هم همکاری خوبی با مجموعه استانداری داشت ولی از وی انتظار داشتیم مدیر بومی از درون مجموعه سازمانش برای آینده بسازد و به استان معرفی کند که همین کار هم شد. یا در مورد اداره کل ورزش وجوانان حدود 4 ماه یا 6 ماه اصلا مدیر نداشت چون ما اصرار داشتیم مدیر بومی کارآمد برای این مجموعه انتخاب شود که انصافا آقای آرامی عملکرد بسیار خوبی هم داشت.!

 

هر نیروی انسانی که کار می کند اگر کارآمدو دلسوز و متعهد باشد باید از ظرفیت و توانمندی هایش استفاده کرد قرار نیست دور خودمان حصار ببندیم که فقط از مدیر بومی استفاده  شود. درعین حال اعتقاد دارم نیروی بومی کارآمد دراستان وجود داردکه متاسفانه یا شناسایی نشده یا فرصت اجرای وظیفه داده  نشده تا توانایی های آنها رقم بخورد و انتقادی که همواره به استانداران دیگر وارد بود این بودکه به نیروهای انسانی استان میدان عمل نداده بودند.

 

 یکی از مدیران منصوب شما یکبار در زمان مسئولیت شما و یک بار هم بعد از عزل شما علیه شما مصاحبه کرد و شما هیچ واکنشی نشان ندادید.

 

آن برادر اگر کمی انصاف داشتند و به عملکرد بنده نگاه می کردند چنین حرفی نمی زدند.تنها اگراعداد و ارقام مربوط به پروژه هایی که در دوران من انجام شده را با استانداران قبلی و بعدی مقایسه کنید سیه روی می شود هرکه در او غش باشد،شاهد من برای عملکرد صادقانه و شفاف و شبانه روزی ام قدردانی مردم و اقشارمختلف کافی است.

 

 چطور شد که قبل ازاستاندار شدن، موضوع انتخاب شما به عنوان  شهردار بندرعباس مطرح شد آیا تمایل شما بود یا اصرار دیگران؟

 

- درآن موقع که معاون سیاسی استاندار بوشهر بودم برخی اعضای شورای شهر خیلی اصرار داشتند که شهرداری را به عهده بگیرم به ویژه آقای مهران شاهی خیلی اصرار داشت اما با بررسی اولیه من مشخص شد که جمع آقایان مایل به من نیست و سیستم اجرایی هم مایل به شهردار شدن نیست.دوباره با اصرار سراغ من آمدند نهایتا من هم برنامه ام را تدوین ودر جلسه شورای شهر حاضر شدم و ارایه کردم اما درآن جلسه حتی آقای مهران شاهی هم که آن هم اصرار داشت رای ندادکه من متوجه شدم یکی از مسئولان به اعضای شورا  و از جمله این عضو خاص تذکر داده بودند به من رای ندهند.

 

 عملکرد آقای سلطان زاده را در زمان خود چگونه ارزیابی می کنید گویا وی با حمایتهای شما انتخاب شده است

 

-آقای سلطان زاده مدنظر من نبود، شورا برسر ایشان به جمع بندی رسید من هم مخالفتی نداشتم وبه هیچ کدام از اعضا هم بابت ایشان سفارشی نکردم. تا زمانی که حضور داشتم عملکرد چندان بدی نبود و بعدهم دیگر من پیگیری نکرده ام.

 

 راه توسعه شهر بندرعباس به شکلی واقعی را درچه می بینید؟

 

- شهر بندرعباس نیاز به طرح جامع دارد و حتی لازم است محدوده شهر گسترش یابد غرب بندرعباس که بسیار هم درآمدزاست و لازم است عوارضی که به شهر تحمیل می کند را جبران کند در محدوده بندرعباس قرار ندارد. این موضوع را در مدت استاندار بودنم پیگیر شدم تا در شورای شهر سازی و معماری کشور تصویب شود ومذاکراتی هم داشتم اما بعد از آن نمی دانم پیگیری شد یا نه. هزار هکتار درناحیه  شمال برای گسترش شهر اختصاص داده شد. اما چندان مناسب نیست می توانند 300 هکتار از زمین درمحدوده شمال واگذار کنند برای توسعه وبقیه مساحتی که درمحدوده شهر تعیین می شود در غرب شهر درنظرگرفته شود تا صنایع جزو محدوده شهر قرارگیرد و شهر می تواند از مزایای آن برخوردار شود از منابع و امکانات آن استفاده کند. همین الان عوارض زیست محیطی آن صنایع به بندرعباس تحمیل می شود.ضمنا مکانیسمی درشهرداری فراهم شودکه مردم ویا پرسنل شهرداری به تخلف نیفتند، اگر روند ساخت  و ساز و اعطای  تراکم راحت تر صورت بگیرد، ضمن تسهیل درساخت وساز هم درآمد شهرداری بالا می رود هم مسکن بیشتری فراهم می شود وشهر توسعه می یابد.

 

نکته دیگر اینکه برای بندرعباس منطقه ای به عنوان منطقه آزاد درنظرگرفته شود اما به شرطی که زیر نفوذ استان باشد نه اینکه همچون منطقه آزاد قشم هیچ ارتباطی با بندرعباس نداشته باشد.

دیدگاه ها (0)
img