03

دی

1403


حوادث

02 اسفند 1391 09:00 0 کامنت

صبح ساحل، حوادث _ محمد جواد ، 4روزی است که پدر را ندیده و دلتنگ صدا و چهره مهربان اوست. این نوجوان 12 ساله هنوز نمی داند چرا پدرش زیرخروارها خاک آرمیده است آیا مرد موتورسوار مقصر حادثه بوده است یا جاده؟این سوالی است که مسوولان امر ، جواب آن را راکب موتور  می دانند اما شواهد رهگذران نشان می دهد که جاده و پل در مرگ این فرد نقش مهمی داشته است...

 

 شب بود تاریک، مرد 42 ساله با علف‌هایی بسته شده در تکه گونی در پشت  موتورسیکلت خود، از روستای سرخون به سوی منزلش در روستای باغو به راه افتاد. لحظاتی بعد به جاده‌ای دوطرفه با عرض کم و بدون شانه ای رسید، این مرد کارگر که شب و روزش را صرف کارکردن و درآمدزایی به خانواده اش کرده بود تا همسر و فرزندش در رفاه باشند در آن لحظات که در جاده می راند، چهره محمد جوادش را می دید که همیشه  با لبخند به پیشوازش می آید. دلش می خواست زود به منزلش برسد تا بار دیگر در کنار خانواده شام بخورد، استراحت کند و برای روز پرکار دیگری آماده باشد  اما این بار با دفعات قبل فرق داشت و او هرگز به مقصد نرسید ...

 

رضا، خواهرزاده ماشاالله  است و او را مانند پدر نداشته اش می داند که سالهای پیش پس از فوت پدر، دایی جای پدر را برایش پر می کند. این مرد جوان که از دست دادن حامیش رادرد بزرگ زندگیش می داند، از حادثه می گوید:"ساعت 16 شنبه 28 دی ماه، دایی مانند همیشه قبل از رفتن به مکانی، موتورسیکلتش تمیز کرد و پس از اطمینان از سالمی آن، پا به راکب گذاشت و به سمت دوستش در روستای سرخون به راه افتاد."ماشاالله پس از رسیدن به مقصد، دیدن دوستش و چیدن علف های مورد نظر برای گوسفندانش، راهی منزل شد.

 

 " او گهگداری به روستا می رفت و برای تامین غذای گوسفندان علف می آورد، ساعت 19 همان روز زن دایی به گوشی همسرش زنگ زد و دایی گفت که الان راه می افتد تا به منزل بیاید، ساعات ها گذشت خبری از او نشد ، باید در طی یک ساعته مسیر،به منزل می آمد تا آنکه ساعت 22 چند بار به گوشی اش زنگ زدیم ولی جواب نداد، به خیال آنکه وی در خانه دوستش مانده و خواب است دیگر پی گیر نشدیم چرا که سابقه نداشت وی با سرعت زیاد در جاده حرکت کند و مطمئن بودیم که سالم است...". 

 

 رضا به این جای سخن که می رسد بغض گلوی او را فرا می گیرد اما به خود مسلط می شود و ادامه می دهد:" ساعت 8و 30 دقیقه صبح روز بعد یکی از آشناییان به در خانه آمد و خبر از پرت شدن دایی ام با موتورش در آبراهه پل کنار جاده داد. باورکردنی نبود نمی دانم من و زن دایی و مادرم چطوری خود را به آدرس مورد نظر رساندیم ولی در راه همه دعا می کردیم این ادعا شایعه باشد اما زمانی که به محل رسیدیم باورمان نمی شد دایی در پل افتاده و دچار مرگ مغزی شده بود شاهدان ...".

 

 این جوان 30 ساله می گوید:" شنیدیم که راننده  خودرویی که قصد داشت سریعتر از این مسیر بگذرد باعث این حادثه شده است زمانی دایی  ام با موتورسیکلت در ره برگشت به خانه بود خودرویی با سرعت و نور زیاد روبرویی او قرار گرفت و باعث شد او احساس خطر تصادف کند و به سرعت خود را به سمت گوشه ای از جاده بکشاند اما در یک چشم برهم زنی درون آبراه ای که هم سطح جاده بود سقوط کرد."

 

وی می افزاید:"هیچکس از افتادن دایی ام در پایین آبراهه خبر نداشت تا آنکه صبح زود چوپانی جسد او را دیده و به یکی از خودرویی عبوری متعلق به  یکی از ارگان ها، اطلاع داد آنها پاسگاه قلعه قاضی رادر جریان حادثه قرار دادند و زمانی که ما رسیدیم ماموران پاسگاه کنار جسد بودند". رضا می گوید:"ماموران پاسگاه با بررسی محل حادثه و کشیدن کروکی، پرونده را برای بررسی بیشتر به دادگستری بردند،زن دایی و مادرم  به پاسگاه رفتند اما به ما گفتند تا آمدن قاضی در ساعت پنج بعدازظهر، متوفی را تکان ندهیم و منتظر رای قاضی باشیم".وی عنوان می کند:"هوا گرم شده بود و ما مجبور شدیم برای فاسد نشدن متوفی، یخ را بر روی جسد بریزیم، اعصابمان خورده شده بود چرا باید جسد متوفی بر روی زمین می ماند و نمی توانستیم آن را به سردخانه ببریم ولی کسی جوابگویمان نبود ".

 

در ساعت 18 و 30 دقیقه مجوز از سوی مقامات قضایی صادر شد و خانواده  متوفی، جسد را  به سردخانه باغو انتقال دادند. روابط عمومی اداره کل پزشک قانونی هرمزگان در خصوص انتقال جسد اعلام کرد که در صورتی که نامه ای از سوی مرجع قضایی به ما ارسال شود این مرکز جسد را تحویل می گیرد و در غیر این صورت در هیچ شرایطی انتقال جسد صورت نمی گیرد.

 

ماشالله یکشنبه شب، در آرامگاه روستای نانگ در شمال شرقی بندرعباس آرام گرفت اما دغدغه های مردم همچنان باقی است.

 

 جاده نه روشنایی داشت و نه علائم رانندگی !

 

رضا  از جاده و مقصران این حادثه تلخ می گوید:"جاده ای که این حادثه رخ داده است جاده ای  دوطرفه با عرض کم و بدون شانه، به گونه‌ای که در یک زمان تنها دو ماشین می‌تواند از کنار هم رد شوند و جاده در دست تعمیر بود.

 

حدود یک ماهی است که  جاده و پل یا آبراه بدون هیچ علامتی مانند  نصب نشدن علائم و شبرنگ برای نشان دادن رانندگان از وجود آبراهه رها شده بود". یکی از خبرنگاران که روز بعد از حادثه در محل حاضر بود این سخنان را تایید کرد این در حالی است که مقامات زیربط این گفته ها را رد کردند و بیان داشتند در آن مکان هم روشنایی بوده و هم علائم هشداردهنده...!

 

  راکب مقصر است!

 

در گفتگو با رییس پلیس راه هرمزگان ، وی بیان داشت که  جاده میناب بعد از پلیس راه بندرعباس_ میناب(جاده منطقه شش عملیات انتقال گاز) در فوت این موتورسوار ، هیچ نقشی نداشته است.سرهنگ علی مجیدزاده می افزاید:"پس از نظر کارشناسان ،جاده مستقیم و دارای خط کشی و بی احتیاطی از جانب راکب به علت عدم توجه به جلو بوده است".

 

 جاده متعلق به پالایشگاه گاز سرخون وقشم

 

 شیزاد عزتی رییس اداره روابط عمومی راه و شهرسازی استان هرمزگان، این جاده را متعلق به پالایشگاه گاز سرخون و قشم می داند و می گوید:" با توجه به بررسی های به عمل آمده جاده متعلق به پالایشگاه گاز سرخون و قشم است و هرگونه عملیات احداث و بهسازی و نگهداری با این شرکت است با توجه به اختصاصی بودن جاده، اداره کل راه و شهرسازی هیچ گونه مسوولیت خاصی در این خصوص ندارد".برای پیگیری این حادثه وعلت تعلل پیمانکار جاده برای گذاشتن علائم هشدار دهنده ،چند بار با مسوول  روابط عمومی پالایشگاه گاز سرخون و قشم  تماس برقرار نمودیم ولی این مسوول،پاسخگو نبود .  ولی شنیده ها حاکیست که پیمانکار این طرح از  سوی سه شرکت  پالایشگاه گاز سرخون و قشم ، منطقه 6 عمليات انتقال گاز و نفت و گاز زاگرس جنوبي انتخاب شده است و از 4 ماه پیش کار بهسازی جاده را شروع کرده است.

 

 داستان همچنان ادامه دارد...

 

اینگونه حوادث اولین و آخرین نیست و نخواهد بود اما آنچه که رسالت ما را در پی گیری و علت یابی رویدادها بیشتر می کند وجدان حرفه ای ماست...

 

دیدگاه ها (0)
img