کنار گذاشته شدن رابرت مالی، از چهرههای طرفدار تعامل و مذاکره با ایران و انتصاب الیوت آبرامز که به سیاستهای ضدایرانی شهره است، بسیاری را واداشته تا از بدتر شدن روابط دو طرف سخن بگویند. فضایی مبهم در روابط تهران-واشینگتن شکل گرفته که از هر سو، پالسهایی متناقض ارسال میشود.
در چند وقت اخیر، اخبار مختلفی در مورد آینده
روابط ایران و آمریکا مخابره شده است. رابرت مالی اکنون در تاریخ مذاکرات بین ایران و آمریکا به چهره ای مرموز و معماگونه بدل شده است. شماری از منابع اطلاعاتی در گفتوگو با پایگاه خبری آمریکایی واشنگتن فریبیکن این احتمال را طرح کردهاند که رابرت مالی ممکن است اطلاعات طبقهبندیشده را به شبکهای از مدافعان جمهوری اسلامی که حامی توافق هستهای دولت اوباما با تهران بودند، منتقل کرده باشد. رابرت مالی و دیگر دیپلماتهای آمریکایی دخیل در
توافق هستهای با ایران موسوم به برجام، که در دولت باراک اوباما تحقق یافت، به طور معمول جلساتی با اعضای این شبکه برگزار میکردند. همه این اتفاقات اکنون سبب شده که فضای حاکم بر فرآیند مذاکرات دو طرف بیش از گذشته غیرشفاف باشد. بعید نیست که پارادایم مذاکره بین ایران و آمریکا به کانالی ورود کند که دیگر پنهان ها، پنهان تر و نهان ها، نهان تر شوند. پیچ تاریخی وخیم تر از گذشته شده است.
از این رو فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و کارشناس حوزه روابط بین الملل در واکاوی این سوال اساسی که با توجه به تحولات جاری، آینده روابط ایران و آمریکا به کدامین سو گرایش دارد، به «صبح ساحل» می گوید:«من پیشتر در قالب مصاحبههای مختلف اعلام کردهام که پس از به بن بست خوردن تلاشها جهت احیای برجام، ایران و آمریکا عملا وارد دورهای ۷ الی ۱۰ ساله شده اند که در آن خبری از توافق نخواهد بود. از این منظر، برونداد این وضعیت چیزی جز تشدید فشارها و تنشها در روابط دو طرف نیست». وی گفت: «البته که در ماههای گذشته عزمی جدی نیز در تهران و واشنگتن جهت بهبود روابط مشاهده نشده است وگرنه تغییر روند روابط و سوق دادن آن به سمت بهبود به ویژه با توجه به فرصتهای قابل توجهی که پیشتر ایجاد شده بود، کار چندان سختی نبوده است. در کنار همه اینها باید توجه داشته باشیم که صِرف اقدام دولت بایدن در ایجاد بهبود روابط با ایران نیز به اهرمی پرهزینه برای این دولت تبدیل شده است». این دیپلمات سابق کشور گفت: «می بینیم که این دولت تحت فشار مجبور به کنار گذاشتن چهرههای حامی تعامل با ایران میشود و البته که کوچکترین صحبتِ آن از بهبود روابط با ایران نیز حملات قابل توجهی را متوجه مقامهای دولت بایدن میکند. در مدت اخیر بارها شاهد بوده ایم که مقامهای ارشد آمریکایی به ویژه در وزارت خارجه از در دسترس نبودن توافق با ایران در آینده نزدیک خبر داده اند» فریدون مجلسی تصریح کرد: «در کنار همه این مسائل این موضوع نیز مطرح میشود که دو طرف به سمت توافقی نانوشته حرکت میکنند. بعید است که این گزاره نیز محقق شود؛ زیرا عایدی چندانی را برای ایران در قیاس با برجام که ماهیت گسترده تری داشت، ندارد. از این رو، تحلیل کلی من از آینده روابط ایران و آمریکا، همچنان منفی است و به نظر کفه تشدید تنشها سنگینتر از رفع آنها است»
برجام از دستورکار ایران و آمریکا خارج شده
«امیر دبیری مهر»، استاد دانشگاه و کارشناس حوزه سیاست خارجی در این مورد به صبح ساحل میگوید: «من کاملا با این گزاره که مساله برجام از دستورکار ایران و آمریکا خارج شده موافق هستم و اینکه متعاقبا بهبود چندانی در روابط ایران و آمریکا حاصل نخواهد شد. این مساله در شرایطی حاکم است که به نظر من در ایران و به ویژه از ناحیه دولت تمایلاتی جهت تنشزدایی با آمریکا وجود دارد. البته لازم است در این رابطه توضیحی را نیز عرض کنم». وی گفت: «دولتها در ایران فارغ از اینکه به کدام جناح و گروه سیاسی تعلق داشته باشند، هنگامی که قدرت را به دست میگیرند با مشکلات عدیده اقتصادی نظیر کسری بودجه و تورم و ... مواجه میشوند و تازه به نقش مخرب تحریمها و هزینههای سنگین سرشاخ شدن با واشنگتن واقف میشوند» این کارشناس حوزه سیاست خارجی گفت: «از این رو، در همین نقطه است که قوه عاقله دولتها تا حد زیادی تقویت میشود. عین این وضعیت را در مورد محمود احمدی نژاد شاهد بودیم. فردی که مواضع حداکثری را در حوزه سیاست خارجی به ویژه در رابطه با آمریکا اتخاذ میکرد با این حال همین فرد در دور دوم ریاست جمهوریاش به دنبال گفتگو با آمریکا بود و عملگرا شد. ابراهیم رئیسی نیز از این قاعده مستثنی نیست و البته که هر کس دیگری نیز در راس دولت باشد به دلیل تحمیل واقعیتها بر ذهن و عمل وی، به دنبال حل مساله خواهد بود».
دولت رئیسی به دنبال حل مسئله با آمریکا است
وی تصریح کرد: «در دولت کنونی نیز من اطلاع دارم که ابراهیم رئیسی به دنبال حل مسائل با آمریکا است. در دوره حضور علی شمخانی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و یا فعالیتهای سفیر کنونی ایران در سازمان ملل متحد، نمودهای عینی رویکرد دولت در رفع تنشها با آمریکا را شاهد بوده ایم. با این حال، باید واقع بین بود و در نظر داشت که جریاناتی در داخل کشور حضور دارند که از تداوم وضعیت تنش آمیز روابط ایران و آمریکا سود میبرند. افراد و گروههایی که آنها را "کاسبان تحریم" میخوانیم. افرادی که نانشان در بحبوحه تحریمها چربتر میشود و سودهای هنگفتی میبرند و رانتهای بزرگی را در حوزه تجاری دریافت میکنند».
دبیری مهر خاطرنشان کرد: «در کنار همه این ها، باید توجه داشته باشیم که آنقدری که مساله برجام و رفع تحریمها برای ما مهم است، برای آمریکاییها این مساله اینقدرها هم مهم و بزرگ نیست. به بیان ساده تر، به نظر من اگر ۱۰۰ مساله مهم در حوزه سیاست خارجی آمریکا مطرح باشد، ایران مساله صدمِ این کشور است. در واقع شاید آنطور که ما فکر میکنیم، در ذهن آمریکا فضای زیادی را اشغال نکرده ایم. در این چهارچوب، وقتی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز نزدیک میشویم، مساله ایران به کل از سوی واشینگتن فراموش میشود و البته که اگر هم ملاحظهای از سوی آمریکاییها در رابطه با ایران مطرح شود، مرتبط با همکاری و تعامل با ایران نیست. زیرا فضای کلی تصمیمسازی در آمریکا به ویژه پس از ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران، به نفع بهبود روابط با ایران نیست و این مشکل هنوز هم حل نشده است. به همین دلایل، من بعید میدانم که در ماههای آینده اتفاق خاصی در روابط تهران و واشینگتن بیفتد. بهترین فرصت جهت احیای نیم بندِ توافق برجام ماههای پایانی دولت حسن روحانی بود.»
اخبار جهت دار رسانه ای جهان
گرچه انتشار اطلاعات جهت دار و عمدتا نادرست از سوی رسانههای بیگانه در نگاه اول از پیشرفت در مذاکرات رفع تحریمها حکایت میکند لیکن جهت گیری اصلی فضاسازیهای انجام شده از سوی این رسانهها تلاش مجدد برای شرطی سازی بازارهای داخلی ایران است.در همین راستا؛ از حدود یک هفته قبل و بعد از انتشار خبر جعلی روزنامه صهیونیستی هاآرتص درباره گفتگوی محرمانه ایران و آمریکا و نزدیک شدن طرفین به توافق و همچنین انتشار اخبار غیر رسمی درباره تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی و آزادسازی منابع مسدود شده ایران در کره جنوبی، عراق و...، بازارهای ارز، طلا، سکه و تا حدودی خودرو دچار نوسان نزولی شد. هاآرتص در گزارش خود با اشاره به برخی جزییات ادعایی، نوشته بود: تماسهای بین ایالات متحده و ایران در تلاش برای دستیابی به توافق بر سر توافق هستهای در چند روز گذشته پیشرفتهای زیادی داشته و مقامات اسرائیل میگویند که مذاکرات با سرعتی بیش از حد انتظار پیش میرود و این احتمال وجود دارد که دو طرف ظرف چند هفته به توافق برسند.
روز پنجشنبه نیز پایگاه خبری-تحلیلی میدل ایستآی در گزارشی از حصول یک توافق موقت میان ایران و آمریکا خبر داد که این گزارش هم مانند دیگر اخبار و گزارشهای با مضمون توافق ایران و آمریکا به صورت گسترده از سوی رسانههای غربی و منطقه ای بازتاب داده شد. این در حالی بود که؛ نه تنها نمایندگی ایران در سازمان ملل خبر توافق موقت با آمریکا را رد کرد، بلکه سخنگوی کاخ سفید نیز گزارش نقل شده از سوی پایگاه میدل ایستآی را تکذیب و اعلام کرد: «گزارش این رسانه، نادرست و گمراهکننده است.»
این خبرهای بهظاهر مثبت بهدلیل همزمان شدن با موضوع بازگشایی سفارت ایران در عربستان موجب شکلگیری فضایی مثبت در داخل کشور و تاثیرپذیری بازارهای مختلف از آن شد. نکته آنکه؛ انتشار اخبار کذب و متواتر در مورد توافق موقت میان ایران و آمریکا که در قالب یک بازی رسانهای میان رژیم صهیونیستی و آمریکا در حال پیگیری است، بیشتر شبیه تلهگذاریهای مرسوم غرب برای بر هم زدن آرامش بازارهای داخلی طی هفتههای اخیر است و مسبوق به سابقه است، قطعا طی روزهای آینده با انتشار خبرهایی متفاوت، تلاش خواهند کرد تا بازار شرطیشده داخل را مجددا دچار آشفتگی نمایند.
این اتفاق البته از روز گذشته کلید خورد و «پیتر استانو» سخنگوی ارشد اتحادیه اروپا اعلام کرد: ما درباره گمانهزنیها اظهارنظر نمیکنیم. تحول جدیدی در برجام رخ نداده است.
او تأکید کرد: ما همچنان آماده هستیم تا نقش خود را به عنوان هماهنگکننده تا جایی که میتوانیم انجام دهیم، اما در نهایت هر نوع حرکتی به ویژه در این مرحله از مذاکرات، به توانایی مشارکتکنندگان (برجام) و ایالات متحده برای توافق درباره سندی بستگی دارد که ماهها پیش به آنها پیشنهاد شد. همزمان با این اظهارنظر، چند روز پیش نامه ۳۵ نماینده مجلس آمریکا به سه کشور اروپایی با مضمون «مکانیسم ماشه را کلید بزنید» منتشر شد تا سناریوی ذکر شده تکمیل شود.
سیوپنج قانونگذار آمریکایی در نامهای به رهبران انگلیس، فرانسه و آلمان از این سه عضو اروپایی برجام خواستند مکانیسم ماشه را ذیل برجام علیه ایران فعال کنند، زیرا «تخطیهای ایران از برجام بازگشتناپذیر است. حتی اگر درباره توافق جدید مذاکره شود، اجازه دادن این که ایران بندهای توافق پیشین را حفظ کند، باعث خواهد شد که هر توافقی بیفایده شود.»
چنانچه واضح است؛ اساسا یکی از مشکلاتی که بهویژه پس از آغاز مذاکرات برجام به عنوان چالش جدی در حوزه اقتصاد داخلی پدید آمد، مسئله شرطی شدن بازارهای داخلی از روند مذاکرات بود، موضوعی که طرفهای غربی نیز همواره از آن به عنوان ابزاری برای وارد کردن فشار سیاسی به ایران بهره برده و مذاکرهکنندگان ایرانی را تحت تاثیر قرار دادهاند.
از ابتدای فعالیت دولت سیزدهم، سیاست پایان دادن به شرطی شدن اقتصاد کشور نسبت به روابط خارجی در دستور کار قرار گرفت و در کنار حضور فعال در مذاکرات رفع تحریمها، ضمن بهرهگیری حداکثری از ظرفیتهای داخلی و متنوعسازی روابط خارجی از جمله پیگیری راهبرد همکاری با همسایگان، تلاش شد اثرگذاری مذاکرات رفع تحریمها بر اقتصاد کشور به حداقل برسد. گرچه اجرای کامل این سیاست بسیار سخت و پیچیده است، اما با به بار نشستن تدریجی سیاست همکاری با همسایگان بهویژه توافقهای زنجیرهای با عربستان، عراق و امارات در اسفندماه سال گذشته، فضای اقتصادی کشور به صورت قابل توجهی از تلههای روانی گذشته فاصله گرفت و به آرامش رسید.
به هر حال آنچه واضح و بدیهی است اینکه؛ بهدلیل جواب گرفتن ایران از تلاش برای عدم شرطیسازی بازار از مذاکرات، غربیها که یک ابزار بسیار موثر در تحمیل منویات خود به مذاکرهکنندگان ایرانی را از دست رفته میبینند، مجددا با استفاده از تمام امکانات رسانهای خود میکوشند فضا را به ریل سابق برگردانند. در این میان لازم است دستگاههای مسؤول داخلی ضمن اطلاعرسانی مستمر و شفاف نسبت به شرایط و روند مذاکرات رفع تحریمها، نسبت به توجیه کامل رسانهها و افکار عمومی داخلی و عدم تاثیرپذیری آنها نسبت به فضاسازی سوء رسانههای معاند اقدام کنند.
روزنامه صبح ساحل