03

دی

1403


08 مهر 1399 09:50 0 کامنت

 از مولانا و اندیشه ارزشمندی که در مثنوی انعکاس داده، سخن بسیار رفته، اما کمتر درباره شاعرانگی او در این اثر ارزشمند صحبت شده است.مولانا که امروز به یادش نام‌گذاری شده، شاعری تمام عیار است و غزلیات شمس گواه خوبی بر این مدعاست. مثنوی معنوی تعلیمات اوست در جلسات درس، اما این بدین معنا نیست که خالی از شاعرانگی است. شعر را استاد شفیعی کدکنی گره خوردن عاطفه و تخیل در بستر کلام موزون تعریف کرده است. بدیهی است تعریف او از موزون به وزن عروضی محدود نمی‌شود. خیال‌انگیزی در شعر گاهی اوقات با آرایه‌های ادبی اتفاق می‌افتد گاه با ترسیم فضا و موارد دیگر. مولانا نمونه‌های درخشانی از ترسیم فضا دارد که به مخاطب کمک می‌کند با فضایی که وی ترسیم می‌کند، همراه شود. در زمینه آرایه و در بستر زبان هم دست مولانا خالی نیست. تکرارهایی  به کار می‌برد که درست و به جا استفاده شده‌اند. تضادها و حسن تعلیل هایی به کار می‌برد که مخاطب را سرشار لذت می‌کند. برداشت متفاوت او از داستان‌ها و نتیجه‌ای که از آن‌ها می‌گیرد با غافلگیرکردن مخاطب لذت زیادی در او ایجاد می‌کند. تضمین‌های او از آیات و احادیث ذهن مخاطب را درگیر می‌کند. او با تشبیه امور ذهنی به امور عینی، نه تنها مطلب مورد نظر خود را بهتر برای مخاطب جا می‌اندازد، بلکه زمینه لذت بردن او را فراهم می‌کند. به عنوان مثال در جایی نفس اماره را به موشی تشبیه می‌کند که نتیجه‌ اعمال انسان را از بین می‌برد. با استفاده از این تشبیه که در اصطلاح معقول به محسوس خوانده می‌شود، به بهترین شکل مطلب مورد نظرش را منتقل می‌کند. یکی از موارد جذابی که در مثنوی معنوی دیده می‌شود، بازی با واژه «شمس» است. استفاده ازاین واژه‌، که هم حقیقت به آن تشبیه می‌شود، هم نام پیر و مراد مولاناست، با کمک آرایه ادبی «ایهام» فضاهای جذاب و شاعرانه‌ای خلق کرده است. مثال‌هایی از این دست و موارد دیگری که شاعرانگی‌های مثنوی را نشان می‌دهند کم نیستند اما در سایه اندیشه بلند مولانا قرار گرفته‌اند و کم‌تر مورد توجه قرار گرفته‌اند. لازم است جامعه ادبی به خصوص پژوهشگران این عرصه توجه بیشتری به این جنبه از مثنوی و شاعر بزرگش داشته باشند.        

img
دیدگاه ها (0)
img