لب‌قند‌؛

با یک تیر سه نشان



- چی شده ، با خودت حرف می زنی؟
- باز تابستان رسید و سر و کله ی پشه ها و مگس ها پیدا شد. امروز رفتم یک روز حقوق خودم را دادم و یک حشره کش خریدم. دارم حساب می کنم با توجه به قیمت این حشره کش ، اگر از فاصله ی خیلی کم، آن ها را هدف قرار دهم، شاید بتوانم صد تا پشه و مگس را سر به نیست کنم. در این صورت از بین بردن هر کدام از آن ها برای بنده هفت تومان آب خواهد خورد.
- به این می‌گویند اسراف. گذشت آن زمانی که حشره کش را توی هوا خالی می کردند.
- فکر می‌کنی اگر همان قوطی حشره کش را نشان شان بدهم، از ترس زهره ترک می شوند؟
- نخیر جانم... همان کار را بکن که بنده می کنم. اول در و پنجره ی اتاق را ببند، و بعد آن‌قدر دنبال مگس ها و پشه ها بدو تا خوب خسته شوند. از نفس که افتادند، آن‌ها را بگیر و شروع کن به قلقلک دادن شان. همین که نیش شان را باز کردند که بخندند، با نوک سوزن ته گرد، یک نوک سوزن از مایع حشره کش را در دهان آن ها بریز! امتحان کن، هم اثرش بیشتر است، هم این که از حشره کش استفاده ی بهینه شده و هم خودت بدنسازی کرده‌ای!
« شادی »

روزنامه صبح ساحل

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها