سازمان همکاری شانگهای ((sco ازجمله سازمانهای مهم در حوزه آسیای مرکزی است که پس از فروپاشی نظام دوقطبی نقش قابلتوجهی در عرصه همگرایی منطقهای ایفا کرده است. این سازمان باهدف همکاریهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی در سال 2001 تشکیل شد و کشورهایی چون روسیه، چین، هند، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و پاکستان هشت عضو اصلی این سازمان بشمار میآیند. ایران که در سال 2005 به عضویت ناظر در این سازمان درآمد روز سهشنبه 13 تیرماه 1402 در نشست مجازی سران این سازمان که ریاست آن را هند بر عهده داشت بهصورت رسمی نهمین عضو دائم در این سازمان شد. با توجه به جایگاه سازمان همکاری شانگهای و اهداف این سازمان، ابعاد و مزایای عضویت دائم ایران در این سازمان در گفتگو با «امید رحیمی» پژوهشگر مسائل آسیا موردبررسی قرارگرفته است.
چین بازیگر کلیدیِ شانگهای
این پژوهشگر مسائل آسیا در رابطه بااینکه آیا این عضویت مزایایی برای اعضای این سازمان در بردارد و اینکه چه مواردی موجب شد تا با عضویت ایران در سازمان شانگهای موافقت شود گفت: در هر سازمان بینالمللی زمانی که اعضایی گرد هم میآیند و با حضور هم در یک چارچوب نهادی موافقت میکنند منافع مشترکی برای آنها وجود دارد ازاینرو عضویت در سازمان شانگهای علاوه بر اینکه مزیتهایی برای ایران دربردارد برای اعضا این سازمان نیز طبیعتاً منافعی دارد. اینکه چه مواردی موجب شد تا ایران عضو شود به زمانی برمیگردد که ایران به عضویت ناظر در این سازمان درآمد. ایران از اولین کشورهایی بود که در سال 2006 به عضویت ناظر در سازمان شانگهای درآمد و این نشاندهنده نگاه مثبت از سوی اعضای شانگهای و ایران نسبت به یکدیگر بوده است و علت این هم در نگاههای مشترک نسبت به ساختار نظام بینالملل، رویکردهای مشترک امنیتی-سیاسی در حوزه مسائل منطقهای و منافع مشترک تعریفشده میان اعضای اصلی این سازمان و ایران داشت لذا مجموع این عوامل موجب شد تا ایران بهعنوان عضو ناظر به این سازمان اضافه شود.
این پژوهشگر در ادامه اصلیترین علت به تعویق افتادن عضویت دائم ایران را تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل عنوان کرد به این دلیل که طبق اساسنامه سازمان شانگهای، کشوری که تحت هر تحریمی از سوی شورای امنیت باشد نمیتواند به عضویت سازمان درآید. وی در ادامه بیان داشت: اما از سال 2013 به بعد شاهد ظهور مسالمتآمیز چین در سطح بینالملل بودیم که بهتناسب این رویکرد چین بهعنوان یک بازیگر کلیدی در سازمان شانگهای، نگاههای شانگهای هم گسترش پیدا کرد. از سوی دیگرتمایلاتی بعد از برجام هم در چین و روسیه و هم در ایران به وجود آمد که این کشورها در یک چارچوب نهادی باشند با توجه به اینکه نقش چین و روسیه هم در پرونده هستهای ایران و مذاکرات پررنگ بود و درعینحال ایران پلتفرمهای مشترکی را بهصورت دوجانبه با این کشورها در پیش گرفت که بعضی از ابعاد آن را با چین و روسیه بعدتر شاهد بودیم از این دوره منافع مشترکی بیشتری بین دو طرف شکل گرفت که هم برای شانگهای و اعضای آن و هم برای ایران حائز اهمیت بود.
تنش چین و روسیه با امریکا و روند عضویت ایران
رحیمی در رابطه با تأثیر تنش میان روسیه و چین با آمریکا بر روند عضویت ایران در سازمان شانگهای گفت: این مسئله بهصورت یک عامل مستقل و مستقیم بر روند عضویت ایران تأثیرگذار نیست اگرچه نمیتوان تأثیرگذاری آن را کتمان کرد. این پژوهشگر در ادامه بابیان اینکه این موضوع را از منظر تغییر دینامیسمهای سیاسی منطقهای و میان منطقهای در آسیا و گذاری که در سطح ساختار نظام بینالملل شاهد هستیم میبینم، گفت: تمایل به عضویت ایران در شانگهای از سوی روسیه و چین در سال 2006 زمانی که ایران به عضویت ناظر درآمد و خواستار عضویت دائم بود در میان این دو کشور وجود داشت و حتی در سال 2015 با تصویب قطعنامه 2231 که مانع از شرایط اولیه عضویت ایران در این سازمان برداشته شد. بازهم چین و روسیه موافق عضویت ایران در این سازمان بودند؛ در آن زمان تنش میان این کشورها تا این سطح وجود نداشت اما با مخالفت تاجیکستان عضویت ایران محقق نشد لذا تنش میان روسیه و چین با آمریکا مستقلاً تأثیری بر روند عضویت ایران نداشته است اما از سویی با توجه به آییننامه نسبتاً سختگیرانه سازمان شانگهای برای عضویت کشورها شاید بتوان گفت این فرایند را تسهیل کرده است.
عضویت ایران در شانگهای و خنثیسازی تحریمها
این پژوهشگر مسائل آسیا در ارتباط بااینکه عضویت ایران در این سازمان تا چه اندازه در خنثیسازی تحریمها مؤثر است، گفت: بهصورت ایجابی این سازمان میتواند در خنثیسازی تحریمها تأثیرگذار باشد اما بهصورت سلبی خیر. تحریمها ساختار پیچیده اقتصادی دارند که بعضی از کشورهای عضو این سازمان مثل روسیه شدیدتر از ما درگیر تحریم هستند و حتی چین و بعضی از کشورهای آسیای مرکزی هم نه به این شکل بلکه در چارچوبهای محدودتری بهصورت غیرمستقیم با این تحریمها مواجه بودهاند؛ حتی بعضی از کشورهای آسیای مرکزی به خاطر موضوعاتی مثل کار اجباری در مزارع پنبه و مواردی از این قبیل تحت تحریم قرار داشتند و اکنون هم تحریم هستند، کشورهایی مثل ازبکستان که اکنون تحریمش برداشتهشده است. ازاینرو اینکه بهصورت سلبی این عضویت تأثیرگذار باشد و سازمان شانگهای مکانیسمی اتخاذ کند جهت مقابله با تحریمهای یکجانبه غرب علیه روسیه یا علیه ایران اینکه چنین گامی بردارد با توجه به محافظهکاری مضاعف در این سازمان، گستردگی تصمیمات و گستردگی کشورها در این سازمان و با توجه به مکانیسم اتفاق آرایی که در این سازمان وجود دارد و اینکه تمام کشورها حق وتو دارند گرفتن چنین تصمیماتی سخت است و عملاً تأثیر سلبی مستقلی ندارد اما بهصورت ایجابی این سازمان دیالوگهای سیاسی، تعاملات و مفاهمه سیاسی بین ایران و این کشورها را بیشتر میکند؛ ازاینرو هر چه تعاملات نزدیکتر باشد اثرگذاری تحریمها روی روابط دوجانبه و چندجانبه کمرنگ میشود و تعاملات نزدیکتری شکل میگیرد که در میانمدت و بلندمدت تأثیرگذار است.
دلار زدایی در معاملات بینالمللی
این پژوهشگر در رابطه با عضویت ایران در
سازمان شانگهای و تأثیر بر دلار زدایی در معاملات بینالمللی گفت: بحث دلار زدایی موضوع حساس، پیچیده و در چارچوب مکانیسمهای مالی و پولی است. شانگهای ماهیتاً چنین رویکردی ندارد؛ یک سازمان با ماهیت سیاسی - امنیتی است و ماهیت اقتصادی ندارد. اینکه دلار زدایی انجام شود موضوع سادهای نیست. رحیمی بابیان اینکه در اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیز روندی مشابه به این را قبلاً دیدهای، افزود: با توجه به سطح بالای همگرایی که در این سازمان وجود داشت و نگاه متمرکزتر اقتصادی که در این سازمان بود و نگاهی که روسیه به لحاظ یک هژمونی منطقهای در آن داشت و کشورهای دیگری که تبعیت نسبتاً بالاتری از روسیه داشتند این موضوع موفق نشد.
این تحلیلگر در ادامه در ارتباط با روند دلار زدایی در سازمان شانگهای بیان کرد: دلار زدایی ملاحظات خاصی دارد اینکه با چه ارزی این کار صورت بگیرد آیا ارز مشترکی قرار است تعریف شود و یا با ارز ملی انجام شود اهمیت دارد. اگر با ارز ملی انجام شود در چارچوبهای دوجانبه انجام میشود کما اینکه ایران هم با روسیه و هم با چین این را دارد اما این مسئله دشواریهای خود را دارد؛ نوسانی که ارزش پولهای ملی ما و این کشورها دارند یک چالش جدی محسوب میشود و عدم توازنی که در تجارت خارجی بین ایران و این کشورها وجود دارد باعث میشود مشکلاتی به وجود آید. گاهی روبل در ایران نیست و گاهی ریال در روسیه پیدا نمیشود و اینیک چالش است. به عقیده این پژوهشگر، شانگهای نقش پررنگی در دلار زدایی در معاملات بینالمللی نخواهد داشت اما میتواند بهعنوان یکی از حامیان این نگاه در سطح بینالمللی باشد؛ هرچند این مسئله نیاز به زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری بسیاری دارد که هنوز در شانگهای نیست. البته به نظر میرسد با توجه به مسائل سیاسی و امنیتی که در سطح منطقهای و میان منطقهای در این سازمان وجود دارد این مسئله جز اولویتهای کلیدی شانگهای نباشد.
مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی
این پژوهشگر مسائل آسیا بابیان اینکه
مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی بهعنوان یکی از حوزههای کلیدی بهصورت جدی و با تمرکز فراوان در این سازمان پیگیری میشود، افزود: با توجه به تشکیل مرکز مبارزه با تروریسم، ساختارهای مشترک، رزمایشات مشترک در حوزه مبارزه با تروریسم و جداییطلبی، توافقاتی که بین کشورها در این حوزه وجود داشته و عملکردی که در حوزه آسیای مرکزی و اویغورها و همچنین مسائلی که چین و روسیه و بعضی کشورهای آسیای مرکزی با آن مواجهه هستند و در شانگهای مطرحشده، نشاندهنده این است که مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی در مقایسه با سایر موضوعاتی که در خصوص این سازمان مطرح میشود نسبتاً موفق بوده است. لذا ازاینجهت امکانات بسیاری زیادی جهت پیوستن ایران به تمام این ساختارهای ضد تروریسم وجود دارد و از سوی دیگر زمینههای زیادی برای کمک ایران به مجموعههای ضد تروریسم این سازمان با توجه به تجربیاتی که ایران در سوریه و عراق داشته وجود دارد و همچنین تهدیداتی که اخیراً در رابطه با شمال افغانستان مطرحشده است و احیای داعش یا همان دولت اسلامی خراسان در شمال افغانستان ازاینجهت منافع مشترکی میان ایران و کشورهای عضو شانگهای وجود دارد.
رحیمی در ادامه اظهار کرد: اما این مسئله را نباید ازنظر دور داشت که تعریف واحدی از تروریسم در شانگهای مطرح نشده و نوع نگاه کشورها به افراطگرایی متفاوت است. نمونه بارز این مسئله بحث حزب نهضت اسلامی تاجیکستان است. دولت تاجیکستان تلاش فراوانی انجام داد تا این حزب را در سازمان شانگهای بهعنوان یک سازمان تروریستی معرفی کند ولی هیچکدام از کشورها این مسئله را نپذیرفتند هرچند اخیراً روسیه این حزب را بهعنوان یک حزب تروریستی شناخت اما این موضوع نشاندهنده تأثیر اختلافنظرها در این سازمان است و اینکه مصادیق افراطگرایی، جداییطلبی و تروریسم نیاز به کار بیشتری دارد تا مفاهیم به هم نزدیکتر شوند اما در موضوعاتی مانند داعش و افغانستان نسبتاً نگاههای نزدیکتری در این سازمان وجود دارد که میتواند کارکردهای خوبی داشته باشد.
عضویت ایران در شانگهای و جهش اقتصادی
این پژوهشگر در ارتباط با تأثیر عضویت ایران در شانگهای بر معادلات تجاری- اقتصادی و اینکه این عضویت میتواند کمکی به جهش اقتصادی ایران داشته باشد، گفت: ازآنجاییکه سازمان شانگهای را بهعنوان یک سازمان با ماهیت و با تمرکز بر مسائل اقتصادی نمیبینم لذا بهصورت مستقیم و سلبی در رابطه با این موضوع امیدوار نیستم. وی در ادامه افزود: سازمان همکاری شانگهای از سال 2008-2009 به بعد اسناد اقتصادی بیشتری تصویب کرده، موافقتنامههای اقتصادی بیشتری مدنظر داشته و تلاش کرده است تا حوزههای کارکردی بیشتری علاوه بر مسائل سیاسی-امنیتی مطرح کند که اقتصاد نقطه کلیدی آن بوده است اما در مقایسه با سازمانهای تخصصی اقتصادی که ما عضو آنها هستیم مثل اکو یا اتحادیه اقتصادی اوراسیا که ما موافقتنامه تجارت ترجیحی و تجارت آزاد با این اتحادیه داریم نمیشود از شانگهای انتظار چنین نقش و رویکردی داشت.
این تحلیلگر در پایان افزود: در چارچوب ارتقا پلتفرمهای سیاسی مشترک، مفاهمه سیاسی بیشتر، دیالوگ سیاسی نزدیکتر و متراکمتر میشود انتظار داشت اقتصاد بهعنوان یک عامل کلیدی در روابط دوجانبه و چندجانبه کشورهای عضو و ایران تقویت شود اما در رابطه بااینکه این عضویت به جهش اقتصادی در ایران کمک کند باید گفت جهش اقتصادی را بهطور عمده متأثر از تحولات و سیاستگذاریهای داخلی میدانم کما اینکه سیاست خارجی و مبادلات تجاری تأثیرگذار خواهند بود ولی جهش اقتصادی بهواسطه رویکردهای داخلی اتفاق میافتد و نگاه خارجی و سیاست خارجی صرفاً میتواند یک کاتالیزور برای این فرایند باشد.