انسان با دارا بودن قدرت عقل و اندیشه که از ویژگیهای بارز و اختصاصی در آدمی است و دیگر آفریدگان از آن بیبهره هستند میتواند برای زندگی فردی و جمعی و اجتماعی تصمیم بگیرد و حق انتخاب داشته باشد وهر آنچه سبب بهتر شدن شرایط زندگی می شود را انتخاب و وارد چرخهی زندگی فردی و اجتماعی کند.
هر چیزی که پیرامون انسان وجود دارد خوب یا بد ،ملموس یا ناملموس جزئی از زندگی محسوب میشود. آنچه وارد زندگی میشود دو گزینه دارد. گزینه اول موارد و اتفاقاتی هستند که از قدرت انتخاب و اختیار انسان خارج هستند و آدمی خواه ناخواه مجبور به پذیرفتن آنها میشود. گزینه دوم چیزی است که یک انسان با قدرت اختیار وانتخاب وبراساس تصمیم گیری به زندگی وارد میکند که مسئولیت آن نیز برعهده خود اوست. این جنبه از انتخاب نیز شامل دوبخش مجزا میباشد. یک بخش آن به زندگی فردی وخصوصی فرد برمیگردد که بی شک هر فرد می تواند مطابق با معیار اخلاقی وذوق وسلیقه شخصی تصمیم گرفته وانتخاب داشته باشد بخش دوم که مربوط به تصمیمگیری برای اجتماع بزرگ وجامعه وکشور است ودر بعدی گستردهتر و به صورت جمعی، تصمیمگیری میشود نیاز به قدرت تفکر واندیشه دارد تا گزینه بهتر و مناسبتر انتخاب شود.
غریزهی اظهار وجود و قدرت حضور که در هر انسانی وجود دارد قطعا باید برآورده شود و حق انتخاب و فعالیت در تصمیمات و کارهای اجرایی جامعه میتواند این مورد را برآورده کند. مهمترین نحوهی اظهار وجود وشرکت در تصمیمگیریهای اجتماعی رای دادن وحق رای برای افراد است که می توانند با انتخاب خود در سرنوشت خود و دیگران نقش داشته باشند. رای دادن برای تعیین سرنوشت یک اجتماع بشری از نعمتهای بزرگی است که در بین بشریت شکل گرفته وانسان ها می توانند با رای دادن وقدرت انتخاب در تعیین سرنوشت خود وجامعه سهیم باشند. هر چند رای دادن وحق انتخاب در بین بشریت از دیر زمان بوده وتصمیمات مهم در هر کشوری با رای مردم انجام میگرفته اما قوانین بازدارندهای به نام زنان حق رای ندارند نیز بوده که نیمی از افراد هر جامعه که زنان آن جامعه را تشکیل میداده از قدرت انتخاب وحق رای محروم میساخته و مردان این قدرت را در دست گرفته وتمام تصمیمات وانتخابات را تنها حق خود میدانستند وچیزی به نام حق رای برابر معنا ومفهومی برایشان نداشت.
زنان برای گرفتن این حق خود گاها مجبور به اعتراض شدند و زنان شجاع وآگاهی پا به عرصه اعتراض گذاشته وبا اعتراضات مختلف مدنی وگاه خیابانی این حق خود را فریاد زدند شاید مدتها این اعتراضات ادامه داشت وزنان بسیاری قربانی حق خواهی شدند اما بعدها سردمداران قدرت مجبور به پذیرفتن وشنیدن صدای اعتراضات شدند وقانون حق رای برابر در کشورهای مختلف ودر ادوارهای مختلف تصویب شد.
در سال 1893نیوزیلند به زنان
حق رای داد پس از آن کم وبیش دیگر کشورها نیز حق رای برابر را اجرایی کردند به طوری که تا دهه 1950،دوسوم کشورهای جهان حق رای برابر را به تصویب رساندند وبه همه شهروندان بالغ اجازه دادند تا حق رای برابر داشته باشند. آخرین کشور اروپایی که به زنان اجازه رای داد در سال 1971وکشور سوئیس بود. پس از آن دیگر کشورها در دیگر قاره ها نیز حق رای برابر را اعلام می کردند. وامروزه درتمام کشورها حق رای برابر وجود دارد که تمام شهروندان بالغ درسنین مختلف باتوجه به قانون سنی حق رای آن کشور حق تصمیم گیری و رای دادن دارند. در اکثر کشورها رای دادن را حق هر فرد می دانند و قانون حق رای در آنها وجود دارد اما برخی کشورها رای دادن را یک وظیفه و اجبار دانسته وقوانین و ضوابط مختلفی برای مجازات افرادی که از شرکت در انتخابات خود داری می کنند اعمال می کنند واین مجازات وقوانین آن در قانون اساسی وملی وانتخاباتی تنظیم شده است.
درکشور ایران به عنوان یک کشور دموکراتیک بر پایه حکومت جمهوری واسلامی حق رای برابر وجود دارد کما اینکه حضور در انتخابات یک جز حقوق شهروندی است وهیچ اجباری درقانون رای دادن اعمال نشده است اما ملت ایران با آگاهی و شناخت وبا توجه به علاقهای که به میهن دارند وخود را در برابر تصمیمات کشوری و انتخاب گزینه بهتر مسئول میدانند بر اساس خواسته خود و با قدرت تفکر واندیشه همیشه ودر همه حال پای صندوقهای رای حاضر می شوند وخود را از حق رای و تصمیم وانتخاب محروم نمیکنند. زنان ومردان آگاه سرزمین ما همیشه با انتخابی درست واگاهانه سرنوشت کشور را به دست بهترین گزینهها می سپارند تا اینگونه دغدغهها و مشکلات را رفع ویا تا حد امکان کاهش دهند. امید که جوانان آگاه وزنان ومردان با خرد در همه ادوار برای تصمیمات و انتخاب های مختلف حضوری بس حماسی داشته وسرنوشت کشور را خود رقم بزنند.
روزنامه صبح ساحل