صبح ساحل ، اجتماعی - در سطح بینالمللی هیچ قانون و الزامی برای پایبندی کشورها به تعهدات و مسئولیتهای فراملیتی وجود ندارد. درواقع انحصار حاکمیت کشورها که در دست دولت و قانونگذاران آن است موجب شده تا هر کشوری بتواند آزادانه در عرصههای بینالمللی تصمیمگیری نماید. علیرغم این نگاه حقوقی اما هیچ ملت و دولتی در عمل نمیتواند این آزادی را در تصمیمگیریهای حاکمیتی خود اعمال نماید. در اجرای هر خواسته و یا برنامهای مجموعهای از عوامل سیاسی، انتظارات اقتصادی و یا فشارهای اجتماعی معمولاً دولتها را در ایفای نقشهایشان در سطح بینالمللی محدود میکنند. سطور نوشتهشده در آغاز این گفتار پایههای اولیه تفکر مخالفان و موافقان برجام را تشکیل میدهد چه در آمریکا و چه در ایران قاعده مسولیت پذیری و تبعات ناشی از آن بود که هر دو دولت را بهسوی رسیدن به یک توافق هرچند شکننده سوق داد؛ اما حالا و در آستانه ماندن و یا رفتن امریکا از این پیمان بازهم صحبتها بر سر مسئولیتهای بینالمللی بالاگرفته است. اگرچه لغو برجام یک فرآیند پیچیده و گسترده حقوقی است و نه توسط یک دولت بلکه بر اساس تأیید شورای امنیت صورت خواهد گرفت اما درنهایت امریکا میتواند با امتیازدهی و یا تهدید و ارعاب شرکای اروپایی خود را برای خروج از برجام مجاب نماید؛ اما آنچه میماند تبعات و مسئولیتهای است که نه برای ایران بلکه برای امریکا ضرر آفرین خواهد بود. پایان نافرجام برجام نشان خواهد داد که قدرت تا چه حد در حیات و بقای امروز کشورها مهم است این مساله برای کشورهای ضعیف و کوچک هشداری خواهد بود که در سایه لبخندهای دیپلماتیک و پیمانهای دوستی باقی نمانند کسب قدرت برای ماندن و بقای دولتها یک فرض اساسی خواهد شد و این رقابت برای قدرتمند شدن، امریکا را تضعیف خواهد کرد. دهههاست که ایالاتمتحده میکوشد تا جهانی تکقطبی حول محور قدرت اقتصادی و سیاسی خود به وجود بیاورد و این فرضیه را القا کند که هر کس چراغ سبزی به امریکا نشان دهد در امنیت و آرامش به توسعه و سطح مطلوبی از قدرت سیاسی خواهد رسید اما رخدادهای غیرمنتظره در امریکا مانند انتخاب ترامپ و یا خروج این کشور از برخی معاهدات و روابط با کشورهایی مانند کوبا و ایران این سطح از اعتماد به امریکا را بهشدت تنزل خواهد داد.عواقب و اثرات خروج امریکا از برجام در میان متحدان از یکسو و مخالفان و رقبای بینالمللی مانند چین و روسیه است که موجب شده تا ترامپ نتواند بهصراحت درباره خروج و یا ماندن در برجام صحبت کند. همگرایی کشورهای اروپایی به همراه چین در حلوفصل مساله ایران و بهطور عامتر یک پیچیدگی و معضل بینالمللی نهتنها با دیدگاههای سیاسی بلکه با اهداف اقتصادی و اجتماعی بهخصوص برای کشوری مانند روسیه دنبال شد. این کشور که بهراحتی میتوانست با حمایت از ایران و گسترش روابط در حیطههای اقتصادی و نظامی مشکلات زیادی را برای امریکا و متحدانش ایجاد کند ترجیح داد در سایه همگرایی بینالمللی بهجایگاه پیشین خود در عرصه تصمیمگیریهای جهانی برگردد و اگر برجام در اثر خواست و نگرانی امریکا برای برخی از متحدان منطقهای نقض شود روسیه و چین تحرکات سیاسی و یارکشیهای بینالمللی برای مقابله باقدرت گیری امریکا در منطقه را در پیش خواهند گرفت مساله ای که میتواند بهخصوص در خاورمیانه برای امریکا تبعات سنگینی را در پی داشته باشد.به نظر میرسد عواقب و مسؤولیت سنگین خروج امریکا از برجام موجب شده تا این کشور تلاش کند راه سومی برای رهایی از توافقی که آن را بسیار بد خوانده است بیابد و آن بازنگری و مذاکره دوباره در مورد برجام است. بعضی از تحلیلگران بر این اعتقادند که هدف از ترویج بازنگری یا لغو این توافق از سوی ترامپ و بعضی از آمریکاییهای همنظر با او، علاوه بر تحدید توان موشکی ایران اعمال فشارهای بیشتر بر مناسبات نظامی و سیاسی با کشورهای طرف این معاهده است شکی نیست که امریکای تحت رهبری دونالد ترامپ بهشدت خواهان بازگشت تحریمها و رسیدن به خواستههای نامعقول در پرونده هستهای ایران است اما آنچه امریکا هنوز برای آن راهحل درستی پیدا نکرده چگونگی مقابله با فشارها و مسؤولیتهای خروج از برجام است که رئیسجمهور امریکا را وادار به یارکشی از میان طرفداران ملی و بینالمللی خودکرده است خواستهای که موجب شده تا ترامپ بهجای اقدامات عملی تنها حملههای سخیف و توخالی برعلیه ایران و برخی از ارکان قدرت ملی مانند سپاه را مطرح کند و از این جو هراس و ارعاب در جهت مجاب کردن مخالفان داخلی و قدرتهای بینالمللی برای مقابله با ایران استفاده نماید.
مرضیه محب رسول خبرنگار