02

آذر

1403


حوادث

28 اردیبهشت 1392 10:30 0 کامنت

 صبح ساحل، حوادث _  مرد جوان با پوشیدن لباس نیروی انتظامی خودش را مأمور معرفی می‌کرد و دست به سرقت،کلاهبرداری و اخاذی از طعمه‌هایش می‌زد. 26فروردین امسال مردی نزد مأموران گشت کلانتری 152تهران رفت و مدعی شد که دقایقی پیش سارق خودرویش را در منطقه عبدل‌آباد مشاهده کرده و حالا برای دستگیری این مرد کمک می‌خواهد. این مرد در تشریح ماجرا گفت: روز قبل ماشینم را برای فروش به نمایشگاهی در رباط‌کریم برده بودم که مرد جوانی با لباس نیروی انتظامی وارد نمایشگاه شد و گفت که قصد خرید ماشینم را دارد.در مدت زمان کوتاهی که سرگرم گفت‌وگو بر سر قیمت ماشین بودیم، کاملا به او اعتماد کردم و برای همین وقتی وی خواست سوییچ ماشین را به او بدهم تا دوری بزند و ماشین را امتحان کند، سوییچ را در اختیارش قرار دادم. مرد جوان هم سوار ماشین شد و حرکت کرد اما دیگر برنگشت. وقتی فهمیدم وی ماشین پرشیایم را سرقت کرده، نزد پلیس رفتم و شکایت کردم تا اینکه دقایقی پیش وقتی به پارکینگ عبدل‌آباد رفته بودم، جوان سارق را دیدم که با ماشینم به آنجا آمده و قصد فروش آن را دارد. برای همین با عجله خودم را به خودروی گشت پلیس رساندم تا ماجرا را گزارش دهم.ماموران بعد از شنیدن حرف‌های شاکی، همراه او راهی همان محلی شدند که جوان سارق آنجا بود. مرد جوان به محض دیدن شاکی و مأموران پلیس متوجه ماجرا شد و سوار بر خودروی پژو پرشیای سرقتی فرار کرد اما فرار او خیلی طول نکشید و وی بعد از تصادف با یک خاور متوقف شد. مرد جوان درحالی‌که قصد داشت با پای پیاده به فرار ادامه دهد از سوی مأموران دستگیر شد و بعد از کشف لباس مأموران پلیس و دستبند و تعدادی احکام جعلی در داخل ماشین، وی به اداره پنجم پلیس آگاهی تهران انتقال یافت. در تحقیق از سارق 20ساله که مهدی نام دارد مشخص شد او در پوشش مأمور دست به جرائم دیگری هم زده است.

مأموران در ادامه، شاکیان زیادی را شناسایی کردند که متهم، خودرو یا موتورسیکلت آنها را به سرقت برده بود.یکی از آنها گفت: چند روز پیش متهم درحالی‌که لباس نیروی انتظامی به تن داشت با یک دستگاه موتورسیکلت هوندا 125به مغازه‌ام آمد و گفت که قصد فروش موتورسیکلتش را دارد اما مدارک شناسایی‌اش را همراه ندارد. من که حرف‌هایش را باور کرده بودم موتورسیکلت را خریدم و همه پولش را پرداخت کردم و قرار شد روز بعد وی مدارک خودش و موتورش را بیاورد اما فردای آن روز وقتی وی به مغازه‌ام آمد، خواست موتورش را به او قرض دهم تا وی به خانه برود و مدارکش را بیاورد. من هم قبول کردم اما او بعد از اینکه سوار بر موتور، مغازه‌ام را ترک کرد، دیگر برنگشت.وقتی با شماره تلفن ثبت‌شده در قولنامه تماس گرفتم، کسی جواب نداد و آنجا بود که فهمیدم فریب یک دزد مامورنما را خورده‌ام.

 سرهنگ غیاثوند، معاون مبارزه با سرقت‌های خاص پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: در ادامه رسیدگی به این پرونده شاکیان دیگری شناسایی شدند که هر کدام از آنها به یک شیوه فریب مأمور قلابی را خورده بودند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که این مرد در بعضی موارد خود را مأمور ارگان‌های نظامی، دولتی و قضایی معرفی کرده و با این ادعا که ارتباط خوبی با مسئولان دارد دست به فریب طعمه‌هایش زده و از آنها سرقت یا اخاذی می‌کرد.این مرد حتی به بهانه استخدام افراد در ارگان‌های مختلف از آنها کلاهبرداری می‌کرد.

وی افزود: از آنجا که احتمال می‌رود افراد زیادی در دام مأمور قلابی گرفتار شده باشند، وی با قرار قانونی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفته و شاکیان احتمالی می‌توانند برای شناسایی او و طرح شکایت به پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.

دیدگاه ها (0)
img