مناظرهها در هر انتخابات به نوعی پیروز نهایی را مشخص میکرد. علی رغم انتخابات گذشته مناظرات ۱۴۰۰ رونق چندانی نداشت. نامزدها اغلب به کلیگویی، پراکندهگویی و دادن وعدههای رنگارنگ بدون پشتوانه کارشناسی و تعیین منابع مالی پرداختند. گافهای کلامی کاندیدا و روخوانی متنهای از پیش نوشته شده به جای پاسخ به سوالات، فضایی کسلکننده را بوجود آورد. جدال کلامی نامزدها یا حتی در مواردی تخطی از ادب آنها نیز نتوانست تنور سرد مناظرهها را گرم کند. آنچه مشاهده شد برنامهای تهی از محتوا همراه با مشاجرههای بیسرانجام و تهمتهای فاقد مدرک بود. ایسپا نیز اعلام کرد که ۶۰ درصد از شرکت کنندگان در نظرسنجی، مناظره دوم را تماشا نکردند. این سبک برنامه صدای نامزدها را هم درآورد و هرکدام به نحوهی برگزاری آن انتقاد کردند. در مطلب زیر تلاش شده، جنبههای مختلف مباحثهی نامزدها در مناظرات را بررسی کنیم.
گفت و گو با «سید رضا هاشمیزاده»دکترای علوم ارتباطات، پیرامون مناظرات انتخاباتی
پاسخهای مکفی از کاندیدا شنیده نشد
به نوشته روزنامه صبح ساحل، «سید رضا هاشمیزاده» جامعهشناس، مدرس و استاد دانشگاه است. هاشمیزاده با انتقاد به سبک برگزاری مناظرات، معتقد است این سبک مناظره هیچ کمکی به مردم برای شناخت بهتر کاندیدا انجام نداده. او میگوید که چون مردم تاثیر انتخابهای گذشتهشان را در زندگی و معیشت خود مشاهده نکردند به نوعی دچار بیتفاوتی نسبت به این موضوع شدند، به همین علت بسیاری از آنها حتی مناظرات را تماشا نکردند. گفتو گو صبح ساحل با این فعالسیاسی_اجتماعی را در ادامه بخوانید.
فضای انتخاباتی امسال نسبت به هشت سال گذشته چه تغییری کرده است؟
عمدهترین تغییر مشارکت مردمی است. میزان مشارکت مردم تحت تاثیر فضای اقتصادی، معیشتی و کاهش اعتماد مردم نسبت به نهادهای انتخاباتی است؛ بنابراین فضای انتخابات امسال خیلی فضای پرشوری نیست و این موضوع کاملا مشهود است. نکته دوم شرایط کرونا است. گردهماییها و تجمعات انتخاباتی تقریبا خیلی نادر و کم برگزار میشود و بیشتر تبلیغات در فضای مجازی است. فضای تبلیغاتی
انتخابات ۱۴۰۰ تغییر چندانی بردر تصمیم کسانی که از قبل میخواستند حضور پیدا کنند و افرادی که قصد حضور نداشتند، ایجاد نکرده است. موج جدیدی هم ایجاد نشده که موج انتخاباتی تلقی شود.
نحوه پاسخگویی به سوالات و مباحثه کاندیدها با یکدیگر را در مناظرات چگونه ارزیابی میکنید؟
در مناظرات پاسخهای مکفی از کاندیدها شنیده نشد. حتی آنهایی که ادعای داشتن برنامه دارند، جز یکسری کلیگویی برنامهای را نتوانستند به روشنی ارائه دهند. بیشتر مناظرهها حول وعدهها بود. کاندیدها وعدههای خیلی متنوعی دادند. البته وعدههای انتخاباتی یا فراموش میشود یا در مرحله عمل و اجرا به شدت تغییر میکند یا غلظت وعده به هزار دلیل کم میشود. مباحثه و مناظرهها نتوانست شور انتخاباتی را برانگیزد و روی تصمیم گروههای هدف، یعنی مردم اثرگذار باشد. چه آنها که مشارکت فعال داشتند چه آنها که قصد شرکت نداشتند. آمارها نشان میدهد تنها ۳۷ درصد مردم مناظره دوم را دیدند درحالی که سالهای قبل این رقم خیلی بیشتر بود. چینش کاندیدها هم به شکلی است که سبب میشود خیلیها فرض را بر این بگذارند که از قبل فرد منتخب مشخص است. این دلیل دیگری است که عدهای تمایل به دنبال کردن مناظرهها نداشتند.
آیا کاندیدها در مناظرهها براساس رفتارسنجی مخاطب اینگونه عمل کردند یا جامعه به سمتی رفته است که مسئولان به راحتی ادب و اخلاق را کنار میگذارند. این نوع رفتار محصول چه چیزی است؟
بعید میدانم کاندیدها براساس رفتارسنجی مخاطب در مناظرات عمل کرده باشند. در کشورهای دیگر نامزدها براساس یک بستر آماده و از پیش طراحی شده خیلی از مسائل حتی موضوعات شخصی یکدیگر را به چالش میکشند. این مدلِ دموکراسی غربی است. در کشور ما سنگبنای این نوع رفتارها و برخوردها از انتخابات ۸۸ گذاشته شد. مناظره که نمیتوان اسمش را گذاشت، برنامه پرسش و پاسخ بود. مناظره یعنی افراد درباره موضوعی خاص بتوانند جماعت مخاطب را قانع کنند، نه اینکه هرکس پاسخهای خودش را در زمان سه دقیقهای بدهد. در برنامههای اینچنینی اقناعسازی اتفاق نمیافتد و ابهامات جدیدی برای مخاطب تولید میشود. این عدم پاسخگویی باعث میشود شوری ایجاد نشده و مخاطب قانع نشود. تلویزیون باید در شکل برگزاری اینگونه مناظرهها تجدیدنظر اساسی کند. مناظره اصلی آن است که کاندیدا بتوانند دو به دو با هم صحبت کنند و نظراتشان درباره یک موضوع اساسی را بیان کنند. در این مناظرات نامزدها سعی کردند با بهم پریدن، بیان برخی مسائل فرعی و حاشیهسازی ایجاد توجه و رای کنند وگرنه هدف دیگری مشاهده نشد.
سیاست ادبیات خاصی دارد؟ شکل صحیح آن چگونه است؟
صد درصد سیاست ادبیات خاص خودش را دارد و به ادبیات سیاسی یا ادبیات دیپلماتیک مشهور است. این نوع ادبیات به گونهای است که با درنظر گرفتن همهی جنبهها بیان می شود. اگر دقت کرده باشید دیپلماتها هیچگاه یک چیز قطعی را نمیگویند. چیزی که باعث آزار و رنجش دیگران شود، کم گفته میشود. آنها سعی میکنند همهی جوانب یک موضوع را در نظر بگیرند. ادبیات سیاسی براساس یک گفتمان تعریف میشود و گفتمانهای مختلفی که در عالم وجود دارد. بخشی از آن ادبیات پوپولیستی و دمدستی، بخشی ادبیات رادیکال و تند و بخش دیگر براساس عقلانیت است. به طور کلی ادبیات سیاسی که در جهان مرسوم است، [بهویژه در حوزه سیاست خارجی] ادبیات دیپلماتیک است. این نوع ادبیات بر مبنای سنجش مصالح، منافع و ابراز عقیده درباره یک موضوع است. در فضای انتخاباتی هر کاندیدا سعی دارد خودش را بهتر، برتر، والاتر از دیگران، دارای برنامه و فردی موثر، مفید و کارآمد نشان دهد. ادبیاتش هم از همان سرچشمه میگیرد. نوع دیگر ادبیات آنها که غیر رسمی است در فعالیت ستادها به نمایش گذاشته میشود. شامل جنگ روانی علیه دیگر نامزدها است. در سالهای اخیر با توجه به اینکه طیف گستردهای از مردم به اینترنت موبایل دسترسی دارند، بخشی از عملیات روانی و اخبار زرد حوزه سیاست از جمله تهمت، دروع و پخش اخبارساختگی در این فضا صورت میگیرد. ادبیات سیاسی صحیح مدلهای مختلفی دارد. شیوه صحیح آن است که نامزدها هرچه در چنته دارند، ارائه کرده تا مردم بتوانند در فضایی بدون سوگیری سنجش کنند که این موضوع در مناظرات اخیر مشاهده نشد.
چرا در فضای سیاسی امروز سبک تخریب در بین نامزدها رواج پیدا کردهاست و کاندیدها به آن اصرار دارند؟
این سبک مناظره کمکی به شناخت مردم نسبت به کاندیدها نمیکند. تخریبی هم صورت نگرفت. کاندیدای ما با پنجه کشیدن به چهره دیگری قصد دارند، خودشان را منزه و پاک نشان دهند. حالا این دیگری میتواند مجموعه دولت یا نهاد دیگری باشد. صحبتهایی که درباره خود نامزدها صورت گرفت، عموما نقد برنامه یا نقد الگو ارائه شده برای اداره کشور نبود، بیشتر شخصی بود. البته این هم بخشی از مناظره است. هدف این بود با تخریب همدیگر به جایگاه و وجه عمومی دست پیدا کنند. وگرنه این نوع رفتار، اسلامی، اخلاقی و ارزشمدار نیست و بیشتر تهی بودن از اطلاعات، فقر نظرات کارشناسی و نداشتن برنامه برای اداره کشور را به نمایش گذاشت. معتقدم مناظرهها حتی اگر برگزار نمیشد فرقی نمیکرد؛ زیرا تفاوتی در تصمیم مردم ایجاد نکرد. اینکه هرکدام از کیسه وعدهها، یک مشت وعده در بیاورد و در نهایت پس از پایان انتخابات فراموش شود یا قابلیت اجرایی نداشته باشد، چهره نهادهای انتخابی را خدشه دار می کند. یکی از راههای موثر برگزاری مناظره می توانست، حضور کارشناسان بیطرف و صاحبنظر در حوزههای مختلف به جای استفاده از مجری باشد. اینگونه، برنامههای کاندیدا به چالش کشیده میشد و نقد کارشناسی اتفاق میافتاد تا مشخص شود سخنانی که هفت نامزد در قالب وعده وعید مطرح میکنند با عالم واقع چقدر فاصله دارد؟ آیا قابلیت اجرایی دارد؟ عدم استقبال مردم از مناظرهها نشان داد که احساس میکنند که نباید خودشان را درگیر این فضاها کنند زیرا باید اثر یک انتخاب و نهاد انتخابی را روی زندگی، معیشت و اقتصادشان ببینند.