29

آبان

1403


اجتماعی

04 اردیبهشت 1402 08:48 0 کامنت
اضطراب یکی از حالات ناخوشایندی است،که ما انسان‌ها به شکل روزمره با آن سر و کله می‌زنیم. واکنشی که هر کدام از ما در برابر این حالت هیجانی نشان می‌دهیم بسیار متفاوت است. بعضی از این واکنش‌ها به ما کمک می‌کند تا بتوانیم اضطراب‌مان را حل و فصل کنیم و برخی دیگر عملکرد عکس دارند و نه تنها باعث بدتر شدن اضطراب خواهند شد، که به وجه‌های دیگر زندگی نیز آسیب وارد می‌کنند. اما اساسا چرا اضطراب را تجربه می‌کنیم؟ در ساده‌ترین بیان مساله، اضطراب به مثابه‌ی یک عامل هشدار دهنده است، نه یک عامل آسیب زا. وقتی دچار اضطراب می‌شویم، در واقع سیستم شناختی سعی دارد، به ما بفهماند یک چیزی سر جای خودش نیست و مشکلی وجود دارد که باید آن را حل کنیم بنابراین به این شیوه از ما دعوت می‌کند که اوضاع درون روانی خود یا حتی یک عامل بیرونی را سر و سامان بدهیم. فرض کنید در کار خود یک گره مالی دارید و به زودی موعد چک شما سر خواهد رسید اما می‌دانید که توانایی پرداخت آن را ندارید، در این حالت اضطراب زیادی را تجربه می‌کنید و اگر واکنش شما به چنین اضطرابی روی آوردن به سیگار و سایر دخانیات، روابط آسیب‌زا و مصرف زیاد قرص‌های آرام بخش است، در واقع مواجهه‌ی شما با این اضطراب یک مواجهه‌ی اجتنابی و ناکارآمد است. چرا که به جای تلاش برای حل مشکل، سعی می‌کنید به هر طریقی حواس خود را خنثی کرده و به اضطراب‌تان پشت کنید. چنین واکنش‌هایی به اضطراب، در شرایط پیچیده‌تر هم اتفاق می‌افتد، ممکن است هرچقدر فکر کنید و به دنبال ریشه‌ی اضطراب بگردید، قادر به یافتن آن نباشید، اما این به معنی عدم وجود ریشه نیست، بلکه به این معنی است که برای یافتن ریشه‌ی اضطراب باید از یک متخصص کمک بگیرید. برای مثال در روابط زناشویی ممکن است یکی از طرفین به روابط فرازناشویی روی بیاورد، اما این زوج قادر به یافتن علت این عمل نباشند. یکی از دلایلی که مطرح می‌شود، وجود اضطراب ناشی از یک عامل پنهان است. نتیجه‌ی پنهان ماندن عامل اضطرابی، این است که زوج، زندگی مشترک خود را در بن بست ببینند، اما در واقع کمک یک روان‌درمانگر می‌تواند قطعه‌ی گمشده‌ی پازل را پیدا کند. کسانی که نسبت به اضطراب، یا هر هیجان منفی دیگری واکنش «اجتنابی» دارند، در واقع سیم‌های آژیر خطر را قطع می‌کنند، بدون توجه به این واقعیت که عامل خطرزا همچنان باقی است. مواجهه با اضطراب، کند و کاو و رسیدن به علت آن در بسیاری از مواقع چاره ساز است و می‌تواند اضطراب را مهار کند. پس برای هر تجربه‌ی اضطرابی، نیازی به مصرف قرص‌های روانپزشکی هم نیست، چرا که با یک مداخله‌ی شناختی قابل درمان است. 

دیدگاه ها (0)
img