29

آبان

1403


اجتماعی

24 تیر 1402 08:16 1 کامنت
امروزه با شناخت اختلالات روانشناختی و گستردگی آگاهی از علائم این اختلالات، می‌دانیم که بعضی از ما در درجات مختلفی درگیر این اختلالات هستیم.
 
در واقع اختلالات روانشناختی می‌توانند از اختلالات پزشکی بسیار زمین‌گیر کننده‌تر باشند و در زمینه‌ی شغلی، اجتماعی، ارتباطی و خانوادگی برای ما مشکلات و مصائب بسیاری ایجاد کنند. یکی از این اختلالات که شیوع نسبتا بالایی داشته، بسیاری از ما را درگیر می‌کند و باعث ناراحتی و یأس در تمام جنبه‌های زندگی می‌شود، اختلال وسواسی- جبری است. این اختلال به صورت گروهی از علائم تظاهر پیدا می‌کند که شامل افکار مزاحم، آداب وسواسی، اشتغلات ذهنی و وسواس‌های عملی هستند و می‌تواند مدام و مدام در طی روز تکرار شده و ناراحتی مکرری برای فرد درگیر ایجاد کنند. در اکثر موارد آنچه که اطرافیان مشاهده می‌کنند، قسمت «وسواس عملی» فرد است که در واقع مکانیسم دفاعی فرد در برابر «وسواس فکری» محسوب می‌شود؛ چیزی که عموما دیگران از وجود آن آگاهی ندارند و گاهی خود فرد هم به آن آگاهی ندارد، چرا که آن افکار را به دلیل ناخوشایند یا نامتعارف بود سرکوب کرده و از دایره‌ی آگاهی خود به دور رانده است. وسواس فکری عبارت است از فکر، احساس، اندیشه یا حسی عود کننده و مزاحم. مثل اینکه فرد گمان کند با فکر کردن به مرگ عزیزانش آن‌ها به زودی خواهند مرد. فرد سعی می‌کند به مرگ فکر نکند اما ناخواسته و مکرر به ذهنش خطور می‌کند و منجر به اضطراب وی خواهد شد. در واقع افکار وسواسی فرد، منجر به شکل‌گیری یک توده‌ی بزرگ از اضطراب، وحشت و ملال خواهد شد و بعد فرد کشف می‌کند برخی اعمال اضطرابش را تخفیف می‌دهند، بنابراین راهبردهای رفتاری به شکل تشریفاتی و تکرار شونده پیدا می‌شوند تا اضطراب افکار را مهار کنند و این رفتارها همان وسواس عملی فرد است.
در مثال بالا برای اضطراب مرگ عزیزان، فرد گمان می‌کند که اگر همه چیز را چک کند اضرابش کمتر می‌شود و به این صورت وسواس عملی واررسی درب خانه، شیرگاز، کلید برق و غیره ایجاد می‌شود. اینکه وسواس چگونه شکل می‌گیرید و مسبب آن چیست، می‌تواند پاسخ‌های بسیاری داشته باشد. از فعالیت زیاد یک قسمت مغز گرفته تا شیوه‌ی فرزندپروری والدین، ژنتیک فرد و عوامل روانی اجتماعی، علت و موضوعات همبسته با این اختلال می‌تواند گسترده و متفاوت باشد. بسیاری گمان می‌کنند که علائم نشان‌دهنده‌ی اختلال وسواس، صرفا شامل آلودگی است. اما جالب است بدانید که تردید مرضی، افکار مزاحم، تقارن( میل به قرینه بودن تمام اشیاء)، شمارش، ذخیره سازی ( همان اختلال انباشت بیمارگون لوازم غیر ضرور)، وسواس‌های جنسی، وسواس‌های مذهبی، وارسی و غیره هم از علائم شایع وسواس است. کسانی که دچار وسواس هستند ممکن است اختلال خود بینش و آگاهی داشته باشند و بدانند که اعمال و افکار آن‌ها در حال حرکت در جهت بیمارگون است، اما قادر به کنترل آن‌ها نباشند، عموما این افراد خودشان به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کرده و پیگیر درمان می‌شوند. اما در مقابل ممکن است این آگاهی و بینش را نداشته باشند یا در درجات مختلفی دارای آن باشند، ممکن است مطمئن باشند که هیچ مشکلی ندارند و این دیگران هستند که دچار مشکل هستند.
این افراد معمولا از درمان سر باز زده و بعدها که اختلال شدت گرفت با اصرار و اجبار خانواده به درمان مراجعه می‌کنند. به طور کلی، درمان اختلال وسواسی- جبری از درمان‌های زمان‌بر و مشکل است. چنانچه خود شما یا کسی از اطرافیان‌تان از این مساله رنج می‌برید، خود درمانی و درمان‌های غیر رسمی را به هیچ عنوان پیشنهاد نمی‌کنم، چرا که یک گام اشتباه ممکن است وضعیت را وخامت ببخشد. توصیه‌ی دیگر این است که در برابر دیگران مثل نقل و نبات از این برچسب استفاده نکنید. متاسفانه برچسب‌های اختلالات روانشناختی در فرهنگ ما هنوز یک داغ و ننگ به حساب می‌آیند و به کار بردنشان در مقابل دیگران نه تنها می‌تواند باعث آسیب روانی شود، که می‌تواند رفتارهای فرد را در دایره‌ی آن اختلال تشدید کند. اینکه فلانی وسواس دارد چون زیاد دست‌هایش را می‌شوید، یا چون چند باری در خانه را چک کرده بود، یا چون در مورد خوردن قرص‌هایش تردید داشت و غیره، تفسیر و نتیجه‌گیری‌های غیر منصفانه‌ای است. تشخیص و برچسب‌گذاری را به عهده‌ی متخصصان بگذارید، حتی اگر فردی که قرار است اختلالی به او نسبت دهید، خودتان هستید. 

 

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (1)
img
img
مهدی 1 سال پیش
با تشکر از مطلب خوبتون. مطلب مفیدتون با نظم در علائم نگارشی، خواندنش دلچسب تر می شود. موفق باشید.