کتاب‌یار

مرگ کسب و کار من است


نویسنده: محیا تکنده

بسیاری از ما هنگامی که پای جنایات رژیم فاشیستی نازی به میان می‌آید، از خود می‌پرسیم که چه کسانی حاضر شدند دستورات افسران و مقامات المان را اجرایی کنند؟ آن‌ها چجور هیولاهایی بودند که توانستند میلیون‌ها انسان را قتل عام کنند؟ به راستی چنین افرادی در زندگی روزمره خود چگونه زیست می‌کردند و.... . روبرت مرل، نویسنده‌ی فرانسوی که خود مدتی را در اردوگاه‌های کار اجباری نازی گذرانده، داستانی را در همین باب به رشته‌ی تحریر درآورده است. داستانی که به شخصیت و روایتی واقعی در قالب داستان می‌پردازد، کتاب مرگ کسب و کار من است با ترجمه‌ی احمد شاملو، به روایت زندگی رودولف هوس می‌پردازد، کسی که افسر ارشد اردوگاه آشویتس بود و وظیفه داشت ماهانه چندین هزار یهودی را به کوره‌ی آدم‌پزی بفرستد. در واقع فرانتس لانگ نام مستعاری است که نویسنده برای رودولف هوس که در صفحه‌ی تاریخ نامی واقعی و سیاه بود، انتخاب نموده‌است. داستان از کودکی هوس شروع می‌شود، زمانی که او در خانواده‌ای سخت‌گیر، خشک و مذهبی متولد می‌شود و پدرش او را نذر کلیسا می‌کند. برخلاف تلاش‌ها و تمهیدات پدر، هوس به تقلید از عموی خود، در پانزده سالگی وارد ارتش می‌شود و به‌خاطر انضباط، نظم و دقت او در نظامی‌گری، خیلی زود مدارج خود را طی کرده و اهسته اهسته جای خود را باز می‌کند و در راستای زمان، شیفته‌ی صحبت‌ها و شیوه‌ی آدولف هیتلر شده و به یکی از افسران عالی مقام اس‌اس تبدیل می‌شود، مقام ارشدی که نقش مستقیمی در قتل عام مردم دارد و هر شب ذکر افکارش، پیدا کردن راهی برای بالا بردن بهره‌وری در مرگ است. نکته‌ی جالب کتاب این است که خوانندگان نمی‌توانند مدام در ذهن خود او را به عنوان هیولای نازی محکوم و طرد کنند، چرا که از کودکی با او بزرگ شده و انگار روند یک زندگی کاملا معمولی را همراه او طی کرده‌اند. هوس، خانواده دارد و مانند تمام مردان دیگر به فرزند و همسر خود اهمیت می‌دهد، برای آن‌ها تلاش می‌کند و مانند تمام انسان‌ها گذشته و اینده‌ای دارد. اما چنین اعمالی چگونه از او سر می‌زند؟ به طور کلی شاهد سه نگرش در کتاب هستیم، نگاهی که در پی تبرئه‌ی هوس است و می‌خواهد مسایل را به گردن مقامات بالاتر انداخته و او را بی گناه نشان دهد، نگرش دوم مسبب قضایا را خانواده‌ی سخت‌گیر و خشک هوس می‌پندارد و سومین نگاه به این می‌پردازد که تمام افکار شماتت‌گونه‌ای که نسبت به هوس و دیگر افسران نازی وجود دارد، ناشی از این است که آلمان جنگ را باخته، اما اگر برعکس قضیه صادق بود و آلمان جنگ را به نفع خود به پایان رسانده بود، ماشین‌های کشتاری چون هوس نه تنها محاکمه و سرزنش نمی‌شدند، که به عنوان قهرمانان و افراد شایسته تقدیر شده و به شخصیت‌های مهم جهان تبدیل می‌شدند. به طور کلی، داستان مرگ کسب و کار من است، داستانی در خور توجه و ماندگار می‌باشد و با ترجمه‌ی شاملو، ادبیات خاص وی و کنایه‌ها و عبارات ویژه‌ای که در ترجمه‌ی این اثر به کار رفته، ماندگارتر و خواندنی‌تر شده‌است.

     

روزنامه صبح ساحل

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها