یکی از مراجعینی که به دلیل بالا گرفتن احساسات ناخوشایند، کرختی، بیانگیزگی و اندوه فراوان به جلسات درمان مراجعه کردهبود. بعد از چند جلسه توانست دلیل هیجاناتی که جدیدا در وی پدیدار شدهبود را اینگونه توصیف کند: من تقریبا آخرین نفر از دوستانم بود که به اینستاگرام پیوستم. روزی که ثبتنام کردم، حدود 60 حساب کاربری را دنبال کردم، که شامل دوستان و آشنایان و همچنین برندهای لباس یا افراد مشهوری بود که به آنها علاقه داشتم و به شدت مشغول پست کردن عکسها و داستانهای مختلفی از زندگی شخصیام شدم. تا پایان ماه، بیش از 200 حساب کاربری را دنبال میکردم، که بیشتر آنها را افرادی که واقعاً میشناختم، تشکیل داده بودند و در مقابل این 200 نفر تنها 15 نفر مرا دنبال میکردند. او استدلال میکرد که مسلماً افراد مشهور او را دنبال نمیکنند، اما نمیتوانست به این مساله فکر نکند که چرا برخی از دوستانش هم این کار را نکردهاند. او به من گفت: به نظر من این قضیه مستقیما به خود من و سبک زندگیام بازمیگردد و نمیتوانم از زیاد شدن افکار منفی در این مورد جلوگیری کنم. آیا آنها فکر میکردند زندگی من آنقدر کسلکننده است که ارزش دنبال کردن را ندارد؟ آیا ما واقعاً دوست نبودیم؟ یعنی آنها هیچ اشتیاقی برای دیدن پستهای من نداشتند؟
سیام ژوئن مصادف با ده تیر، روز جهانی شبکههای اجتماعی است. روزی که سازمانها، نهادها و رسانهها وظیفه دارند به ابعاد مختلف و گستردهی تاثیرات شبکههای اجتماعی بپردازند و سازمانهای ذیربط فکری به حال تاثیرات مخرب آن کرده و تاثیرات مثبت آن را تقویت کنند. همه ما که سعی کردهایم استفاده از رسانههای اجتماعی خود را کاهش دهیم، میدانیم اعتیاد چه حسی دارد، آن خراشی که وقتی میبینیم یک اعلان روی صفحه نمایش ما ظاهر میشود، احساس میکنیم و تا زمانی که تسلیم نشویم و روی آن کلیک کنیم، رشد میکند. ناراحتی عمیقی که وقتی تلفن همراه خود را نداریم احساس می کنیم و حتی اثر تقریباً توهمآمیز احساس لرزش تلفن در جیبهایمان در حالی هیچ خبری نیست. ما به عنوان یک گونه تکامل یافتهایم تا اجتماعی باشیم، و در واقع، توانایی ما برای همکاری گروهی ممکن است دلیل بزرگی برای موفقیت گونه ما باشد. بنابراین از نظر این دیدگاه تکاملی، جای تعجب نیست که رسانههای اجتماعی چنین کششی داشته باشند. با این حال، متأسفانه، به نظر میرسد که رسانههای اجتماعی در مقایسه با ارتباط اجتماعی واقعی کمبود زیادی دارند زیرا مشخص شده است که کاهش استفاده از رسانههای اجتماعی باعث کاهش احساس تنهایی و افسردگی در دانشجویان میشود. یکی دیگر از دلایل جذابیت رسانههای اجتماعی به دلیل مفهومی در روانشناسی به نام " جامعه سنج " است. جامعه سنج یا سوشیومتر مانند یک سیستم ردیابی داخلی است که دقیقه به دقیقه به ما میگوید که دیگران چگونه ما را درک کرده و در مورد ما چه فکری میکنند. در واقع در تعامل و تقابل دو طرفه، رسانههای اجتماعی به ما کمک میکنند تا بهترین تصویر از خودمان یا به بیانی دقیقتر، چیزی که واقعا دوست داشتیم باشیم را به نمایش بگذاریم. از جنبه مثبت، رسانههای اجتماعی به افراد قدرت میدهد تا صدای خود را داشته باشند، محتوا تولید کنند، و به مردم و روشهایی که قبلاً نمیتوانستند دسترسی داشته باشند و با آنها ارتباط برقرار کنند، متصل شوند. نکته منفی این است که رسانه های اجتماعی بسیار قدرتمند هستند و مانند اکثر ابزارهای قدرتمند، می توان از آنها استفادههای منفی و سوء داشت. ما باید رسانههای اجتماعی، نحوه عملکرد، جذابیت و کاستی های آن را درک کنیم تا بتوانیم انتخابهای هوشمندانه و ایمن داشته باشیم. استفاده خوب از این فناوری مستلزم آن است که خطرات احتمالی را درک کنیم، مسئولیت بیشتری در قبال رفتار آنلاین خود بپذیریم و خودتنظیمی را توسعه دهیم تا رفتار ما از اهداف و سلامت روانی و جسمیمان حمایت کند.
شکست اجتماعی و افسردگی رسانههای اجتماعی
افسردگی رسانه های اجتماعی یک تشخیص رسمی نیست، اما تجربهای آشنا برای بسیاری از افراد در عصر دیجیتال است. افسرده بودن، شادی عمومی را در زندگی از بین می برد . اگر متوجه شدیم که استفاده از رسانههای اجتماعی ما را افسرده میکند، دلیل خوبی برای ریشه یابی مساله شبکههای اجتماعی داریم. یکی از مدلهای تأثیرگذار تکاملی افسردگی، مدل «شکست اجتماعی» است. رسانه های اجتماعی فرصتهای بیشماری را برای تجارب شکست اجتماعی، از جمله از دست دادن موقعیت درک شدن، فراهم میکنند، مدام از ما دعوت می شود تا خود را با دیگران مقایسه کنیم و تاکید بر تعداد دوستان و رویکردهای بسیار انتخابی برای ارائه خود است که شکست اجتماعی را برجسته می کند. در محیط شبکههای اجتماعی ما مداوما خود را در انظار دید عموم احساس میکنیم، در برابر بسیاری از افراد احساس پستی و کهتری خواهیم داشت و در مجموع ممکن است سیلی از هیجانات دشوار و ناخوشایند به سمت ما سرازیر شود. وقتی این اتفاق میافتد، یک واکنش خودکار تکاملیافته ناخوداگاه شروع میشود. همانطور که خلق و خوی ما کاهش پیدا میکند، رفتار و اهدافمان به سمت روشهایی که مشخصه افسردگی است، هدایت میشود. چرخه افسردگی در شبکههای مجازی می تواند با مشخصه "خود آزاری" شروع شود. این طور به نظر میرسد که افراد افسرده در سطح فضای مجازی اغلب مجبور به حمله به خود با خودگوییهای بسیار انتقادگرانه هستند. کسانی که با افسردگی ناشی از استفاده از رسانههای اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند، میتوانند با برهم زدن الگوهای خود آزاری بر علیه تاثیرات ناشی از فضای مجازی قیام کنند. آنها میتوانند این کار را با افزایش آگاهی از افکار خود تنبیهکننده خویشتن انجام دهند. آنها همچنین میتوانند در جهت ایجاد چارچوب مجدد و بحث در مورد این افکار عمل کنند. درک کارکرد رسانههای اجتماعی به معنای واقعی کلمه مستلزم درک این نکته است که اگرچه مطمئناً فوایدی برای زندگی ما به همراه دارد، اما بیش از هر چیز برای تداوم استفاده ما از آن طراحی شده است. به این معنا که برای تغییر دادن اوضاع باید با نیروی خود در جهت مقابل شبکههای اجتماعی عمل کنیم و بدانیم که قرار نیست کار سادهیی در پیش داشته باشیم.
جنبههای مثبت نادیدهگرفته شدهی رسانه های اجتماعی
رسانههای اجتماعی چالشهای زیادی را به همراه دارند. آنها طوری طراحی شدهاند که ما را درگیر نگه دارند و انتقال دهنده عصبی دوپامین را که باعث میشود بخواهیم زمان بیشتری را نسبت به آنچه در نظر داشتیم در آن صرف آن کنیم، مداوما آزاد میکند. به ویژه برای نوجوانان و دختران جوان، پلتفرمهای مبتنی بر تصویر میتوانند به طور قابل توجهی بر تصویر بدن و عزت نفس تأثیر بگذارند . اما، رسانه های اجتماعی همچنین میتوانند به شکوفایی دیجیتال، الهام بخشیدن، احساس ارتباط محبت آمیز و حمایت اجتماعی کمک کنند. آیا این تاثیرات مثبت همه اثرات منفی را جبران میکند؟ احتمالا نه. اما، اندیشیدن به مشکلات از یک چارچوب راهحلمحور و مثبت میتواند راههایی را که از طریق آن میتوان به حل چنین مسائلی فکر کرد، گسترش دهد. مقایسه اجتماعی آنلاین میتواند به الهامبخشی و تأثیرات رفاهی مثبت منجر شود. بررسی اخیر نقش مقایسه اجتماعی در رسانههای اجتماعی در دانشگاه نورنبرگ نشان میدهد که مقایسه اجتماعی میتواند به رفاه افراد خاص در شرایط خاص منجر شود. مطالعهی سوفی اچ-بولز در سال 2022 نشان داد که وقتی دانشجویان محتوای الهامبخش را در فیسبوک با دیگران به اشتراک میگذارند، به مرور زمان نسبت به دیگران محبت و شفقت بیشتری احساس میکنند. بنابراین، بیایید به خاطر داشته باشیم: مقایسه اجتماعی همیشه بد نیست و جوانان الهاماتی را به صورت آنلاین تجربه میکنند که در ارتباطات واقعی اغلب نادیده گرفته میشود. از طرفی شبکه های اجتماعی بیش از آنکه به جوانان آسیب برسانند، روابط دوستانه آنان را تقویت میکنند. در حالی که ما در هزارههای قدیمی تلفن خانه را برمیداشتیم تا ساعتها در اتاقمان با دوستانمان صحبت کنیم، امروزه نوجوانان این کار را به صورت انلاین و در دستگاه تلفن همراه خود انجام می دهند. در یک مطالعه در سال 2022 که نوجوانان 13 تا 17 ساله ایالات متحده را مورد بررسی قرار داد، 80٪ از نوجوانان میگویند که رسانههای اجتماعی آنها را بیشتر به آنچه در زندگی دوستشان میگذرد متصل می کند، 71٪ می گویند جایی دارند که می توانند خودشان و جنبههای خلاقشان را بروز دهند و 67٪ می گویند که دوست دارند افرادی را در رسانه های اجتماعی داشته باشند که بتوانند در شرایط سخت از آنها حمایت کنند.
همه چیز تا حد زیادی به شما بستگی دارد
افراد مختلف در شبکههای اجتماعی از دیگران اطمینان و اعتبار میگیرند تا احساس بهتری در مورد خودشان و نحوهی زندگیشان داشته باشند. برای برخی، کسب اطمینان مکرر مانند یک داروی مخدر اعتیادآور بوده و لایکها و کامنتها یک راه حل موقت هستند. در حالی که ممکن است در حال حاضر احساس بهتری داشته باشند، تأثیرات مثبت معمولاً کوتاه مدت است زیرا از جانب دیگران میآید و نه از درون خودشان.
با این حال، آنها ممکن است تمایل داشته باشند که دفعه بعد که احساس ضعف کردند دوباره پست بگذارند، زیرا در لحظه به اطمینان خاطر مورد نظرشان دست پیدا میکنند. آنها همچنان به استفاده از رسانه های اجتماعی برای تأیید اعتبار و اطمینان خارجی ادامه می دهند و خود را برای یک چرخه معیوب آماده میکنند. آنها یاد نمیگیرند که مشکلات خود را تحمل کنند و به طور مؤثر با آنها برخورد کنند. بنابراین اینکه رسانههای اجتماعی دقیقا چه تاثیری روی شما و زندگی فردی و اجتماعیتان داشته باشد، تا حد زیادی به خود شما، سطح آگاهی و میزان خودکنترلیتان بستگی دارد.
سیام ژوئن مصادف با ده تیر، روز جهانی شبکههای اجتماعی است. روزی که سازمانها، نهادها و رسانهها وظیفه دارند به ابعاد مختلف و گستردهی تاثیرات شبکههای اجتماعی بپردازند و سازمانهای ذیربط فکری به حال تاثیرات مخرب آن کرده و تاثیرات مثبت آن را تقویت کنند. همه ما که سعی کردهایم استفاده از رسانههای اجتماعی خود را کاهش دهیم، میدانیم اعتیاد چه حسی دارد، آن خراشی که وقتی میبینیم یک اعلان روی صفحه نمایش ما ظاهر میشود، احساس میکنیم و تا زمانی که تسلیم نشویم و روی آن کلیک کنیم، رشد میکند. ناراحتی عمیقی که وقتی تلفن همراه خود را نداریم احساس می کنیم و حتی اثر تقریباً توهمآمیز احساس لرزش تلفن در جیبهایمان در حالی هیچ خبری نیست. ما به عنوان یک گونه تکامل یافتهایم تا اجتماعی باشیم، و در واقع، توانایی ما برای همکاری گروهی ممکن است دلیل بزرگی برای موفقیت گونه ما باشد. بنابراین از نظر این دیدگاه تکاملی، جای تعجب نیست که رسانههای اجتماعی چنین کششی داشته باشند. با این حال، متأسفانه، به نظر میرسد که رسانههای اجتماعی در مقایسه با ارتباط اجتماعی واقعی کمبود زیادی دارند زیرا مشخص شده است که کاهش استفاده از رسانههای اجتماعی باعث کاهش احساس تنهایی و افسردگی در دانشجویان میشود. یکی دیگر از دلایل جذابیت رسانههای اجتماعی به دلیل مفهومی در روانشناسی به نام " جامعه سنج " است. جامعه سنج یا سوشیومتر مانند یک سیستم ردیابی داخلی است که دقیقه به دقیقه به ما میگوید که دیگران چگونه ما را درک کرده و در مورد ما چه فکری میکنند. در واقع در تعامل و تقابل دو طرفه، رسانههای اجتماعی به ما کمک میکنند تا بهترین تصویر از خودمان یا به بیانی دقیقتر، چیزی که واقعا دوست داشتیم باشیم را به نمایش بگذاریم. از جنبه مثبت، رسانههای اجتماعی به افراد قدرت میدهد تا صدای خود را داشته باشند، محتوا تولید کنند، و به مردم و روشهایی که قبلاً نمیتوانستند دسترسی داشته باشند و با آنها ارتباط برقرار کنند، متصل شوند. نکته منفی این است که رسانه های اجتماعی بسیار قدرتمند هستند و مانند اکثر ابزارهای قدرتمند، می توان از آنها استفادههای منفی و سوء داشت. ما باید رسانههای اجتماعی، نحوه عملکرد، جذابیت و کاستی های آن را درک کنیم تا بتوانیم انتخابهای هوشمندانه و ایمن داشته باشیم. استفاده خوب از این فناوری مستلزم آن است که خطرات احتمالی را درک کنیم، مسئولیت بیشتری در قبال رفتار آنلاین خود بپذیریم و خودتنظیمی را توسعه دهیم تا رفتار ما از اهداف و سلامت روانی و جسمیمان حمایت کند.
شکست اجتماعی و افسردگی رسانههای اجتماعی
افسردگی رسانه های اجتماعی یک تشخیص رسمی نیست، اما تجربهای آشنا برای بسیاری از افراد در عصر دیجیتال است. افسرده بودن، شادی عمومی را در زندگی از بین می برد . اگر متوجه شدیم که استفاده از رسانههای اجتماعی ما را افسرده میکند، دلیل خوبی برای ریشه یابی مساله شبکههای اجتماعی داریم. یکی از مدلهای تأثیرگذار تکاملی افسردگی، مدل «شکست اجتماعی» است. رسانه های اجتماعی فرصتهای بیشماری را برای تجارب شکست اجتماعی، از جمله از دست دادن موقعیت درک شدن، فراهم میکنند، مدام از ما دعوت می شود تا خود را با دیگران مقایسه کنیم و تاکید بر تعداد دوستان و رویکردهای بسیار انتخابی برای ارائه خود است که شکست اجتماعی را برجسته می کند. در محیط شبکههای اجتماعی ما مداوما خود را در انظار دید عموم احساس میکنیم، در برابر بسیاری از افراد احساس پستی و کهتری خواهیم داشت و در مجموع ممکن است سیلی از هیجانات دشوار و ناخوشایند به سمت ما سرازیر شود. وقتی این اتفاق میافتد، یک واکنش خودکار تکاملیافته ناخوداگاه شروع میشود. همانطور که خلق و خوی ما کاهش پیدا میکند، رفتار و اهدافمان به سمت روشهایی که مشخصه افسردگی است، هدایت میشود. چرخه افسردگی در شبکههای مجازی می تواند با مشخصه "خود آزاری" شروع شود. این طور به نظر میرسد که افراد افسرده در سطح فضای مجازی اغلب مجبور به حمله به خود با خودگوییهای بسیار انتقادگرانه هستند. کسانی که با افسردگی ناشی از استفاده از رسانههای اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند، میتوانند با برهم زدن الگوهای خود آزاری بر علیه تاثیرات ناشی از فضای مجازی قیام کنند. آنها میتوانند این کار را با افزایش آگاهی از افکار خود تنبیهکننده خویشتن انجام دهند. آنها همچنین میتوانند در جهت ایجاد چارچوب مجدد و بحث در مورد این افکار عمل کنند. درک کارکرد رسانههای اجتماعی به معنای واقعی کلمه مستلزم درک این نکته است که اگرچه مطمئناً فوایدی برای زندگی ما به همراه دارد، اما بیش از هر چیز برای تداوم استفاده ما از آن طراحی شده است. به این معنا که برای تغییر دادن اوضاع باید با نیروی خود در جهت مقابل شبکههای اجتماعی عمل کنیم و بدانیم که قرار نیست کار سادهیی در پیش داشته باشیم.
جنبههای مثبت نادیدهگرفته شدهی رسانه های اجتماعی
رسانههای اجتماعی چالشهای زیادی را به همراه دارند. آنها طوری طراحی شدهاند که ما را درگیر نگه دارند و انتقال دهنده عصبی دوپامین را که باعث میشود بخواهیم زمان بیشتری را نسبت به آنچه در نظر داشتیم در آن صرف آن کنیم، مداوما آزاد میکند. به ویژه برای نوجوانان و دختران جوان، پلتفرمهای مبتنی بر تصویر میتوانند به طور قابل توجهی بر تصویر بدن و عزت نفس تأثیر بگذارند . اما، رسانه های اجتماعی همچنین میتوانند به شکوفایی دیجیتال، الهام بخشیدن، احساس ارتباط محبت آمیز و حمایت اجتماعی کمک کنند. آیا این تاثیرات مثبت همه اثرات منفی را جبران میکند؟ احتمالا نه. اما، اندیشیدن به مشکلات از یک چارچوب راهحلمحور و مثبت میتواند راههایی را که از طریق آن میتوان به حل چنین مسائلی فکر کرد، گسترش دهد. مقایسه اجتماعی آنلاین میتواند به الهامبخشی و تأثیرات رفاهی مثبت منجر شود. بررسی اخیر نقش مقایسه اجتماعی در رسانههای اجتماعی در دانشگاه نورنبرگ نشان میدهد که مقایسه اجتماعی میتواند به رفاه افراد خاص در شرایط خاص منجر شود. مطالعهی سوفی اچ-بولز در سال 2022 نشان داد که وقتی دانشجویان محتوای الهامبخش را در فیسبوک با دیگران به اشتراک میگذارند، به مرور زمان نسبت به دیگران محبت و شفقت بیشتری احساس میکنند. بنابراین، بیایید به خاطر داشته باشیم: مقایسه اجتماعی همیشه بد نیست و جوانان الهاماتی را به صورت آنلاین تجربه میکنند که در ارتباطات واقعی اغلب نادیده گرفته میشود. از طرفی شبکه های اجتماعی بیش از آنکه به جوانان آسیب برسانند، روابط دوستانه آنان را تقویت میکنند. در حالی که ما در هزارههای قدیمی تلفن خانه را برمیداشتیم تا ساعتها در اتاقمان با دوستانمان صحبت کنیم، امروزه نوجوانان این کار را به صورت انلاین و در دستگاه تلفن همراه خود انجام می دهند. در یک مطالعه در سال 2022 که نوجوانان 13 تا 17 ساله ایالات متحده را مورد بررسی قرار داد، 80٪ از نوجوانان میگویند که رسانههای اجتماعی آنها را بیشتر به آنچه در زندگی دوستشان میگذرد متصل می کند، 71٪ می گویند جایی دارند که می توانند خودشان و جنبههای خلاقشان را بروز دهند و 67٪ می گویند که دوست دارند افرادی را در رسانه های اجتماعی داشته باشند که بتوانند در شرایط سخت از آنها حمایت کنند.
همه چیز تا حد زیادی به شما بستگی دارد
افراد مختلف در شبکههای اجتماعی از دیگران اطمینان و اعتبار میگیرند تا احساس بهتری در مورد خودشان و نحوهی زندگیشان داشته باشند. برای برخی، کسب اطمینان مکرر مانند یک داروی مخدر اعتیادآور بوده و لایکها و کامنتها یک راه حل موقت هستند. در حالی که ممکن است در حال حاضر احساس بهتری داشته باشند، تأثیرات مثبت معمولاً کوتاه مدت است زیرا از جانب دیگران میآید و نه از درون خودشان.
با این حال، آنها ممکن است تمایل داشته باشند که دفعه بعد که احساس ضعف کردند دوباره پست بگذارند، زیرا در لحظه به اطمینان خاطر مورد نظرشان دست پیدا میکنند. آنها همچنان به استفاده از رسانه های اجتماعی برای تأیید اعتبار و اطمینان خارجی ادامه می دهند و خود را برای یک چرخه معیوب آماده میکنند. آنها یاد نمیگیرند که مشکلات خود را تحمل کنند و به طور مؤثر با آنها برخورد کنند. بنابراین اینکه رسانههای اجتماعی دقیقا چه تاثیری روی شما و زندگی فردی و اجتماعیتان داشته باشد، تا حد زیادی به خود شما، سطح آگاهی و میزان خودکنترلیتان بستگی دارد.
روزنامه صبح ساحل