سالانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار انرژی در کشور تلف میشود و اگر قرار باشد وضع به همین صورت ادامه پیدا کند؛ در سال 1410 اوضاع انرژی در کشور بسیار بحرانی خواهد شد. یکی از علل هدررفت انرژی و همچنین راندمان پایین تولید آن در کشور موضوع بالا رفتن استهلاک در کشور است و اگر در زمان کوتاهی به این اوضاع سامان داده نشود؛ شاید دیگر زمانی برای جبران آن باقی نماند. در این مقاله قصد داریم به بررسی وضعیت اسفناک تولید و مصرف انرژی در کشور بپردازیم و هزینههای آن را با هم بررسی کنیم.
وضعیت نگران کننده صنعت مستهلک برق
بر اساس
ترازنامه انرژی کشور، بازدهی نیروگاههای برق در حال حاضر به طور میانگین حدود ۳۹ درصد است یعنی بیش از ۶۰ درصد اتلاف انرژی در نیروگاهها وجود دارد. این موضوع به معنی ناترازی ۱۵ تا ۲۰ هزارمگاواتی برق در کشور است. با توجه به استهلاکی که در این صنعت وجود دارد؛ چنانچه کشور قصد نوسازی این نیروگاهها را داشته باشد بایستی بیش از 200 میلیون دلار در این زمینه هزینه کند. به علاوه هزینه تعمیر و نگهداری نیروگاهها در حال حاضر 800 میلیون دلار برآورد میشود. به بیان سادهتر صنعت برق کشور یک میلیارد دلار هزینه در بر دارد. اما آیا درآمد یک دهم سنتی به ازای هر کیلووات ساعت تولید برق، این هزینه را پوشش میدهد؟
هزینه تولید برق بیش از درآمد آن
با توجه به بررسیهای
صورتهای مالی یکی از نیروگاهها در کدال، با احتساب ارقام نرخ آمادگی و نرخ انرژی و همچنین قراردادهای دوجانبه حتی درآمد هر کیلووات ساعت نیروگاهها برای پرداخت هزینههای بهرهبرداری، نگهداری، تعمیرات و نوسازی با استانداردهای جهانی امکانپذیر نیست. در سال ۱۳۹۸ درآمد حاصل از هر کیلووات ساعت این نیروگاه دودهم سنت بود و در سال ۱۴۰۲ این رقم با فرض ارز نیمایی ۴۲هزارتومانی به یک دهم سنت میرسد؛ بنابراین ظرف پنج سال درآمد حاصل به نصف رسیده و هزینهها چندین برابر شده است. در واقع روزی که هر کیلووات ساعت برق نیروگاهها با نرخ خرید تولید انرژی به علاوه نرخ آمادگی به قیمت حدود ۴۰ تا ۶۰ تومان از نیروگاه خریداری میشد، دلار در محدوده ۱۰ هزار تومان بود و امروز که درآمد هر کیلووات ساعت در نیروگاههای غیر خرید تضمینی به حدود ۱۳۰ تومان رسیده، دلار رشد ششبرابری را تجربه کرده است. حال آنکه عمده هزینههای تامین قطعات یدکی و مصرفی نیروگاهها ارزی است؛ بنابراین نیروگاهها حداقل شش برابر کمتر توانایی مالی برای بهرهبرداری و تعمیرات و نوسازی دارند و به مطالبات سنگین نیروگاهها از سازندگان و پیمانکاران این حوزه منجر شده است. اگر ناترازی درآمد و هزینه صنعت برق را بررسی کنیم متوجه میشویم که این اعداد و ارقام در بودجهریزی کشور نیز نمیتواند اتفاق بیفتد و این در حالی است که حداقل برای انجام تعمیرات و اورهال اساسی ضروری نیروگاههای سال آینده، با ارز نیمایی امروز ۱۳ تا ۱۴ همت نیاز داریم.
اوضاع گاز هم بهتر از برق نیست
از بررسی وضعیت برق که عبور کنیم به موضوع گاز میرسیم. همانطور که میدانید گاز از دو جنبه اهمیت دارد یکی آنکه یک ابزار گرمایشی در کشور است و دوم اینکه گاز یک خوراک و ماده اولیه در صنعت کشور است و لذا اهمیت آن نسبت به موضوع برق بیشتر است. از آنجایی که پارس جنوبی بیش از ۷۰ درصد گاز و نیمی از انرژی کشور را تامین میکند. نقش بسیار کلیدی را ایفا میکند؛ بنابراین هر بحران و آسیبی که در تولید گاز از این میدان به وجود آید اثر خود را در حوزه انرژی کشور میگذارد و اگر امروز به فکر طرحهای توسعهای در میدان مشترک پارس جنوبی یا بهعبارتی فاز دوم توسعه این میدان با اجرای طرحهای فشارافزایی نباشیم؛ منبع ۷۰درصد تأمین گاز کشور را با چالش جدی افت تولید در سالهای آتی مواجه خواهیم کرد.
نقش حیاتی میدان گازی پارس جنوبی برای ایران
میدان گازی پارس جنوبی بزرگترین منبع گازی جهان است که روی خط مرزی مشترک ایران و قطر در خلیج فارس قرار دارد و اصلیترین منبع انرژی ایران و قطر محسوب میشود. این میدان دارای حدود ۱۸۰۰ تریلیون فوتمکعب (۵۱ تریلیون مترمکعب) گاز طبیعی درجا و ۵۰ میلیارد بشکه (۷.۹ میلیارد مترمکعب) میعانات گازی است. این میدان گازی، مساحتی حدود ۹۷۰۰ کیلومترمربع (۳۷۰۰ مایلمربع) را پوشش میدهد که از این مساحت، ۳۷۰۰ کیلومترمربع (۱۴۰۰ مایلمربع) آن واقع در آبهای ایران است و ۶۰۰۰ کیلومترمربع (۲۳۰۰ مایلمربع) واقع در آبهای قطر است.
برآوردهای وزارت نفت ایران حاکی از این است که ذخیره گاز در بخش ایرانی این میدان مشترک ۱۴ تریلیون مترمکعب بههمراه ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی است که حدود ۷.۵ درصد از کل گاز دنیا و نزدیک به نیمی از ذخایر گاز کشور را شامل میشود. بخش قطری میدان مشترک پارس جنوبی با نام "گنبد شمالی" شناخته میشود. قطر نیازهای داخلی و صادراتی گاز خود را از "گنبد شمالی" تأمین میکند. طبق برآوردهای صورتگرفته میزان ذخایر گازی بخش قطری این میدان مشترک، ۳۶ تریلیون مترمکعب است که IEA میزان قابل استحصال گاز در بخش قطری را حدود ۲۶ تریلیون مترمکعب تخمین زده است. مخزن گازی پارس جنوبی بین دو کشور مشترک است و قسمت عمیقتر آن در بخش قطری قرار دارد و ساختار این مخزن نشان میدهد که شیب آن بهسمت قطر است و هرچه قطر برداشت بیشتری داشته باشد، سیر حرکت منابع گازی و میعانات بهسمت قطر بیشتر میشود. قطر توسعه "گنبد شمالی" را از سال ۱۹۹۱ آغاز کرده است اما ایران توسعه "پارس جنوبی" را از سال ۲۰۰۱ آغاز کرده است که در شروع به کار ۱۰ سال از قطر عقب ماندهایم. در فاصله سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱، قطر حدود ۲۱۰ میلیارد مترمکعب گاز از این میدان استخراج کرد که بهارزش آن زمان، حدود ۶۰ میلیارد دلار برای قطر درآمد بهدنبال داشته است.
ایران در سال ۱۳۹۷ با رسیدن به تولید روزانه ۶۱۰ میلیون مترمکعبی، از تولید روزانه ۶۰۰ میلیون مترمکعبی قطر پیشی گرفت. طی ۵ سال اخیر نیز ۱۰۰ میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه ایران و حدود ۵۰ میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه قطر افزوده شده است و اکنون ایران با ظرفیت تولید روزانه ۷۱۰ میلیون مترمکعب نسبت به ظرفیت تولید ۶۵۰ میلیون مترمکعبی قطر، نسبت به رقیب خود، در برداشت روزانه (از نظر ظرفیت برداشت) جلو افتاده است. اما بدون شک در برداشت تجمعی گاز، قطر از ایران جلوتر است و با توجه به ۱۰ سال توسعه زودتر، بسیار بیش از ایران از مخزن مشترک گازی برداشت کرده است، از سوی دیگر، درحالی که در سمت ایران برنامه توسعهای برای آینده پارس جنوبی نهایی نشده است و توسعه تنها فاز توسعهنیافته آن هم (فاز ۱۱) با کُندی در حال پیشروی است، در سمت قطر سرمایهگذاری حدود ۲۹ میلیارد دلاری برای توسعه گنبد شمالی و تبدیل گاز تولیدی به LNG نهایی و اجرایی شده است و بدون شک طی سالهای آتی یک جلوافتادگی قابل توجه در برداشت روزانه گاز قطر از این مخزن مشترک خواهیم داشت.
آمارهای تکاندهنده از اتلاف انرژی در کشور
سالانه اتلاف انرژی در کشور معادل ۵۰۰ میلیون بشکه نفت خام است که اگر قیمت نفت را حداقل ۵۰ دلاری در نظر بگیریم؛ سالانه بیش از ۲۵ میلیارد دلار اتلاف انرژی در کشور اتفاق میافتد. یعنی روزانه معادل بیش از یک میلیون بشکه نفت خام هدر میرود. این درحالی است که بر اساس ادعای شریعتی نیاسر، عضو کمیسیون انرژی و تلفیق مجلس، بالغ بر ۶۵ درصد اتلاف انرژی در بخش نهادهای حاکمیتی، شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی رخ میدهد. همچنین به گفته رئیس مجلس شورای اسلامی، به طور کلی ایران ۱۰۰ میلیارد دلار هدر رفت انرژی ناشی از سوءاستفاده دارد که با سیاستگذاری صحیح در این خصوص میتوان سالانه جلوی هدررفت ۲۰ میلیارد دلار انرژی را گرفت. مثلا خودروسازها سالانه ۸ میلیارد دلار بهدلیل ماشین غیراستاندارد از بنزین کشور را هدر میدهند که فقط با سیاستگذاری صحیح در این خصوص بخشی از مشکل اتلاف انرژی در کشور مرتفع میشود. ولی اگر رفع این مشکل به تعویق بیفتد و اوضاع به همین ترتیب پیش برود؛ در سال ۱۴۱۰ با بحران روبهرو میشویم و در آن زمان فقط در بخش گاز بهطور میانگین روزانه حدود ۵۰۰ میلیون مترمکعب کسری خواهیم داشت که در پیک زمستان به ۸۰۰ میلیون مترمکعب هم میرسد. در بخش بنزین روزانه حدود ۸۰-۷۰ میلیون لیتر کسری و در بخش برق نیز حدود ۶۰ گیگاوات کسری خواهیم داشت که در زمان پیک مصرف به ۸۰ گیگاوات هم خواهیم رسید.
روزنامه صبح ساحل