ما بر حسب انسان بودن خویش از زمان تولد تا هنگامهی بزرگسالی، حداقل یک بار این سوال را از خود پرسیدهایم: «من چرا به این جهان آمدهام آیا رسالت خاصی در این زندگی دارم؟ ورای شیوهی زندگی معمولی که همگان به من توصیه میکنند، آیا نوع دیگری از وجود داشتن هست؟ بودنی متفاوت از آنچه برای اکثریت صدق میکند؟»
این سوالها با گذر زمان، در فشار همرنگی جامعه و در لابهلای تنشهای مختلف زندگی احتمالا در ذهن ما تهنشین شده و از یاد رفته است. اما آیا این سوالات فلسفی، حقانیت زندگی نبودهاند؟ ریچارد باخ ، نویسندهی معاصر آمریکایی در رمان کوتاه «جاناتان مرغ دریایی» به صورت نمادین داستان مرغی دریایی را روایت میکند که در راستای آموختن پرواز، به این پی میبرد که از زندگی چیز بیشتری میخواهد. دیدن پرواز کوتاه دیگر مرغان دریایی از ساحل به سمت غذا و برعکس، برایش کسل کننده است و نمیخواهد به این شیوه ادامه دهد. او خواستار اوج گرفتن است، رفتن به فرازهایی از آسمان که تا به حال پای هیچ مرغ دریایی به آن باز نشده است، او بر خلاف مخالفتهای اطرافیان در مسیر جهانبینی خود گام برمیدارد، سختیهای بسیاری میبیند و بارها از چنگال مرگ میگریزد. خانوادهی جاناتان به خاطر دیدگاه و تلاشهای او برای رسیدن به این اهداف بسیار نگران هستند و مرغان دریایی دیگر او را دیوانه خطاب کرده و طردش میکنند. اما این ناملایمتها جاناتان را از ایدههایش دور نمیکند و ادامهی داستان در همین مسیر پیش میرود.
این کتاب در واقع روایت انسانهایی است که با شجاعت به نوای درونی خود گوش کردهاند و زندگی واقعی خود را زیستهاند. کسانی که نظم موجود را برهم زده و جهان را دگرگونه دیدهاند. این داستان حکایتی شبیه به حکایتهای شیخ اشراق، سهروردی دارد، درون مایهای از عرفان که سیر مراحل شناخت و تکوین آدمی را بازگو میکند. کتاب اینگونه آغاز میشود: « صبح بود و بر چین و شکن دریای آرام، آفتاب تازه زرافشانی میکرد...» همانگونه که پیداست از همان سطرهای ابتدایی در میابیم که روایت داستان شیرین و نمادین است. مخاطب به راحتی میتواند با کتاب و شخصیتها ارتباط برقرارکرده و همذات پنداری کند. داستان جاناتان مرغ دریایی، برای تمام سنین مناسب است اما میتواند برای یک گروه خاص معجزه کند، نوجوانانی که تازه شروع به کتابخوانی کردهاند اما هنوز نمیدانند چه کتابهایی را باید انتخاب کنند. کسانی که خط فکری خود را هنوز پایهریزی نکردهاند و از شیوهی مختلف کتابها و نویسندگان مستاصل شدهاند. در واقع این کتاب میتواند چراغ مسیر فکری مخاطب شود و او را به سمت کتابهای بعدی سوق دهد.
روزنامه صبح ساحل