رقابتی در نقاب رفاقت


نویسنده: مصطفی دولخانی

دوکشورعربستان سعودی وامارات متحده ی عربی درصحنه ی بین المللی به عنوان دومتحد با منافع و دیدگاههایی نزدیک به هم شناخته می شوند.هردوکشورنفت خیز ثروتمند،عرب زبان،متحدآمریکا،دارای ساختارحکومتی پادشاهی و... همینطور این دو کشوربا رویکردی مبتنی براتحاد مقابل دشمنان مشترک در منازعات و رقابتهای منطقه ای چون جنگ یمن و تحریم قطر ظاهرشده اند، اما با مداقه ای عمیق ترازخصوصیات،ساختار ونوع نگاه این دومتوجه می شویم وجود تعارض منافع وتقابل دیدگاهها هم بینشان کم نیست.این دو کشور حاشیه ی جنوبی خلیج فارس که به مدد رشد بالای اقتصادی و داشتن امکاناتی گسترده دراین حیطه،چون خودرا یک سروگردن از سایر عموزادگان عربشان بالاترمی بینند،ضمن تلاش برای رهبری اعراب می خواهند در معادلات منطقه ای و حتی بین المللی نیز برجسته ونفوذی روزافزون داشته باشند.امارات متحده عربی اگر چه در ظاهر خودرا متحد برادربزرگتر یعنی عربستان نشان می دهد اما درباطن این برادربزرگتررا رقیبی تمام عیار هم برای خود می بیند.این دو کشور درغیاب مصرکه قدرت سنتی جهان عرب بوده است و حالا در گرداب حکمرانی ناکارآمد و ضعف شدید اقتصادی گرفتار شده خودرا داعیه دار رهبری جهان عرب و همینطور قدرت برتر در شورای همکاری خلیج فارس می بینند.امارات متحده که تاقبل از استقلال درسال 1971 میلادی ساحل آشتی(البته قبل ازآن به علت فعالیت دزدان دریایی در سواحلش، ساحل دزدان)نامیده می شد به لحاظ تولید ناخالص داخلی (GDP)سی دو مین وعربستان سعودی هم هفدهمین کشوردنیاست،خودرا قدرتی نوظهور در برابرقدرت سنتی ترعربستان می بیند.
محمد بن سلمان اگرچه کوشیده است تابا اقدامات جدیدش از چهره ی عربستان سنتی زدایی کند،اما به گفته ی کارشناسان ساختارجامعه و ساختارقدرت در عربستان در کوتاه مدت پیوندهای قوی خود را با نوع برداشت این کشور از دین اسلام وسایر شالوده های ایدوئولوژیک مختص حکومت سعودی را نخواهد گسست.حال آنکه حکام امارات قرائتی سکولار از اسلام دارند.علاوه برآن،این دو کشور دارای اختلافات مرزی به قدمت عمر دوکشور هستند.امارات و عربستان اگرچه درسال 1974 میلادی توافق نامه ای مخفی بین خود ومبنی بررفع اختلافات مرزی منعقد کرده انداماطرف اماراتی گاه و بی گاه از عدم رضایت خود از این توافق سخن گفته است.علاوه برآن در بخشی از مناطق اختلافی دوکشور،شیخ نشین قطر هم دارای ادعاهای ارضیست،که خود سرفصل دیگری از اختلافات مرزی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است.موضوع اختلافی دیگر دوکشورمربوط به جنگ یمن است،درحالی که امارات با تهاجم عربستان به یمن ودرمخالفت با نیروهای حوثی طرفدارایران همراهی کرد اما در میانه ی این جنگ نشانه های اختلاف این دو کشور مشخص شد.امارات ابتدا همانطور گفته شددرهمراهی با دولت سعودی به گفته ی برخی منابع بیش از 90 هزار سربازرادرجنوب یمن آموزش داد،این نیروها ستون فقرات نظامی شورایی نظامی موسوم به شورای نظامی جنوب را تشکیل داده که از قضا جنبشی جدایی طلب است ودر تعارضی آشکار با نیروهای دولت مستعفی یمن به رهبری عبدالربه منصورهادیست که متحد اصلی عربستان به شمار میرود.همینطور اختلاف نظرهای این دوکشوردر موضوعات دیگری چون سازمان کشورهای تولید کننده نفت،ارتباط هرکدام با کشورهای ثالث و...هم مشهوداست.
کوتاه سخن آنکه این دست اختلافات اگرچه پوشیده شده و درحال حاضر امکان ندارد به بحرانی جدی بین دو کشورتبدیل شود اما پیش بینی می شود درآینده ازسطح کنونی فراتررفته وبه چالشی ملموس در روابط دو کشور تبدیل گردد.در واقع همراهی این دو کشور بیشتر برپایه ی نفع مشترک است نه واقعیات ایجادی اتحاد.به تعبیرکارشناسان امارات که خودرادرقامت قدرتی نو ظهور می بیند می خواهد با کمک همین نوع اتحادش با عربستان برای پیشبرد برنامه هایش استفاده برده و با شناسایی هرچه بیشتر نقاط ضعف و قوت عربستان ضمن عدم دست زدن به اقداماتی چالش آفرین باریاض،به پیشبرددامنه ی موفقیت وافزایش دامنه نفوذ خود بپردازد.عربستان نیزضمن آگاهی به این نیت امارات ضمن اقدام به مدرنتر کردن خود وادغام بیش از پیشش در اقتصاد جهانی وبا اقداماتی چون سرمایه گذاری هنگفت ورزشی همینطور اعطای برخی آزادی های اجتماعی، می خواهدچهره ی کنونی خودرا در اذهان هرچه بیشتر تغییر دهدو به نقطه ثقل قدرت اقتصادی منطقه تبدیل شود .ازاین رو با رقابت هایی مواجهیم که در عین پیچدگی،بخشی انکار ناپذیراز ویژگی های سیمای جدید منطقه در آینده خواهند بود.
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها