بسیاری از افرادی که به جلسات رواندرمانی مراجعه میکنند، مجموعه علائمی را گزارش میدهند که میتوان جمعبندی آن را "احساس خالی بودن" نامید. آنها از این مساله شکایت دارند که علیرغم تلاششان برای ادامه دادن، شاد زندگی کردن و موثر بودن تا حد زیادی بیحس شدهاند، نمیتوانند چندان واکنشی به اتفاقات زندگی از خود بروز دهند، تقریبا برای هیچ کاری انگیزه ندارند و حتی دردها و رنجها خیلی کمتر از قبل بر روی آنان تاثیر میگذارد. این علائم برای افراد درگیر غریب، غیر معمول و ناهنجار است و تجربهی آن از نظر روانی، ناخوشایند است. چرا از درون احساس می کنیم مردهایم؟ در واقع، اوقاتی در زندگی وجود دارد که احساس خالی بودن از درون کاملاً طبیعی است و در بعضی موارد به عنوان یک تاکتیک بقایی نیاز داریم به طور خلاصه بی حس شویم و حتی مواقعی احساس مرگ در درون بدون هیچ دلیل مشخصی، نشانهای است که خیلی بیشتر از آن چیزی که ما تصور میکنیم اتفاق میافتد. طبیعی است که بعد از باخت، سوگ، تنهایی گسترده، شکست و سایر اتفاقات ناخوشایند و شدید از درون احساس خالی بودن کنید، اما گاهی که این علائم ماهها و سپس سالها ادامه داشته باشد، باید کمی بیشتر به آن توجه کرد و به دنبال علت و رفع آن بود.
چه عواملی منجر به احساس تهی بودن میشود؟
سوگواری و احساس مرگ درونی ناشی از آن، صرفا بر اثر از دست دادن یک شخص و فردی عزیز رخ نمیدهد. ما همچنین می توانیم غمگین باشیم و سایر علائم سوگ را از خود نشان دهیم، اگر: از شغلی که دوست داشتیم بیکار شده یا مجبور به بازنشستگی پیش از موعد یا ناخواسته شده باشیم. تبدیل شدن به آشیانه خالی (زمانی که فرزندان به قصد ازدواج یا تحصیل خانه را ترک کردهاند و والدین بعد از سالها فرزندپروری و شلوغی خانه، باید با جای خالی فرزندان مواجه شوند) هم میتواند باعث احساس تهی بودن شود. مهاجرت، اجبار به ترک کشور و پشت سر گذاشتن فرهنگ خود هم از دلایل دیگری است که ما را با احساس خالی بودن از درون روبهرو میکند. هنگامی که تصادف یا بیماری را تجربه کنیم و شاهد تغییر در عملکرد خود باشیم یا تجربهی از دست دادن کالایی که برایمان بسیار گرانبها بوده و ارزش شخصی بالایی داشته باشد را از سر بگذرانیم، ممکن است احساس پوچی در پشت پرده منتظر ما باشد. در چنین مواردی، مهم است که تشخیص دهید در یک دوره سازگاری هستید. در چنین شرایطی میتوان گفت در حال گذراندن یک دورهی شوک هستید، سعی میکنید خود را بازیابی کنید و احساس خاموشی و خلا درونی تاحدی طبیعی محسوب میشود. انگار مغز ما غرق میشود و کنترل خودکار را برای مدتی روشن میکند تا زمانی که توانایی خود را پیدا کند و بتواند بفهمد که چگونه میتواند با مساله کنار بیاید و دوباره رشد کند. از دیگر عوامل بروز احساس خالی بودن، شوک عاطفی است. آیا اخیراً از یک موقعیت دشوار و خارج از کنترل شگفت زده شدهاید و چیزی شبیه تصادف، جنایت یا بلای طبیعی را تجربه کردهاید؟ شوک عاطفی یک تشخیص پزشکی نیست، اما اصطلاحی است برای توصیف عواقبی که می توانیم بعد از تروما تجربه کنیم. اگر در شوک عاطفی هستید و در کنار احساس مرگ درونی علائمی مانند نوسانات خلقی، کنارهگیری اجتماعی و تغییر در خوردن و خوابیدن را تجربه میکنید؛ نگران نباشید. شوک عاطفی در عرض چند هفته از بین می رود و به آرامی به حالت عادی باز خواهید گشت. اگر از بین نرود ، ادامه یابد یا علائم بدتر شوند، ممکن است به سندرم شوک پس از ضربه (PTSD) تبدیل شود. اختلال شوک پس از سانحه ناشی از یک تجربه آسیب زا، می تواند به این معنا باشد که ما از حملات خشم و ناراحتی به سمت احساس خلا درونی منحرف می شویم. اگر دوران کودکی سختی را با مجموعه ای از تجربیات آسیب زا در اثر یک ترومای بزرگ پشت سر گذاشتهاید، ممکن است چیزی را داشته باشید که اکنون به عنوان "ترومای پیچیده" یا "c-PTSD"شناخته میشود. برای درمان این نشانگان حتما باید از متخصص رواندرمانی وروانپزشکی کمک بگیرید.
افسردگی و احساس تهی بودن
هنگامی که هیچ علت خاصی وجود ندارد و نمیتوانید تروما، سوگ و شوک عاطفی را در سابقهی خود پیدا کنید، اما همچنان احساس میکنید که کاملا تهی هستید، احتمال افسردگی وجود دارد. افسردگی طیفی از خلق و خوی پایین است که اغلب بدون دلیل دقیق رخ میدهد. افراد مبتلا گزارش می دهند که انگار سرشان پر از مه است. علائم دیگر عبارتند از: احساس خستگی مداوم، ناامیدی عمومی، افکار منفی در مورد جهان و خود، تغییر در خوردن و خوابیدن و کناره گیری اجتماعی . گاهی اوقات افسردگی زمانی اتفاق میافتد که یک رویداد به ظاهر کوچک باعث تحریک احساسات و رو آمدن تجربیات حل نشدهی قدیمی میشود. به نوعی اگر به دنبال حمایت باشیم بروز دوبارهی زخمهای قدیمی میتواند مثبت باشد و کمک کند تا در نهایت زخمهای پنهان خود را التیام دهیم. برای مثال افسرده شدن ناگهانی با وجود یک شغل جدید فوقالعاده ممکن است ما را به این موضوع سوق دهد که یک همکار احساسات قدیمی ما را در مورد آزار و اذیت شدن در کودکی برانگیخته است، که فرصتی است برای پردازش درد و در نهایت ادامه دادن. اما مهم است که بدانیم در بسیاری از مواقع افسردگی با احساس تنهایی اشتباه گرفته میشود. خود را در موقعیتی دور از دوستان و عزیزان میبینید؟ یا به نقطه ای از زندگی رسیدهاید که ارتباطات واقعی را رها کردهاید و مداوما از اطرافیانتان ناامید میشوید ؟ تمام این نشانهها گویای این است که درگیر اپیدمی "تنهایی" شدهاید و 45 درصد از ما با احساس تنهایی زندگی میکنیم. برای پزشکان بسیار آسان است که به کسی بگویند افسردگی دارد بدون اینکه در مورد وضعیت اجتماعی او بپرسند. تجویز داروهای ضد افسردگی فقط علائم را پنهان می کند، نه کمکی به شما در یافتن دوستان جدید و ایجاد ارتباطات پایدار و حمایتی. در واقع بسیاری از تشخیص های سریع افسردگی را می توان بازبینی کرد و به عنوان تنهایی شدید تشخیص داد.
مقابله با احساس پوچی
ارزشهای شما نشانههایی هستند از آنچه برای شما مهم است. آنها ویژگیهای مهم و سرنوشتسازی هستند که شخصی را که میخواهید باشید، ساخته و تصمیمات شما را هدایت میکنند. به عبارت دیگر، ارزشهای شما نحوه یافتن هدف و تعریفی که از خود دارید را نشان میدهند. اما نکتهی مهم این است که ارزشهای ما در طول زمان تغییر میکنند. گاهی اوقات وقتی احساس خلا میکنید، نشانهای است که ارزشها جابهجا شدهاند و زمان آن است که آنها را ارزیابی کنید. مواقع دیگر، احساس پوچی به این معناست که زندگی کاری، اجتماعی یا شخصی فعلی با ارزشهایتان همسو نیست. بنابراین یک راه مهم برای بازیابی خود، بازنگری ارزشها و تعیین مجدد مرزهاست. واقعیت یا شرایط زندگی یکسان بر همه افراد تأثیر مشابه نمیگذارد. چیزی که باعث می شود شما احساس پوچی کنید، ممکن است تاثیری مشابه روی شخص دیگری نداشته باشد. سعی کنید خود را با دیگران مقایسه نکنید و به خود دیکته نکنید که احساسات کنونیتان اشتباه است و نباید اینگونه باشید، تمام اینها منجر به اضافهبار حسی و بدتر شدن احساس تهی بودن خواهد شد.
ادوین لاک، روانشناس آمریکایی، تئوری تعیین هدف را در سال 1968 ابداع کرد. به طور خلاصه، این نظریه میگوید که اهداف واضح، مشخص و چالش برانگیز بیشتر از اهداف مبهم انگیزهبخش و کارساز هستند. بنابراین کشف یک سرگرمی یا علاقه جدید می تواند راهی فوق العاده برای برقراری ارتباط مجدد با خودتان باشد. اهداف و سرگرمیها به ما کمک میکنند تا کورتیزول که هورمون استرس است را کاهش دهیم. در حال حاضر سعی کنید انتخابی را در نظر بگیرید که میتواند به کاهش استرس شما کمک کند. چیزهایی مثل کشف مجدد فعالیت های قدیمی یا چیزی که همیشه دوست داشتید انجام دهید. در آخر، مطالعه هاروارد در مورد رشد بزرگسالان ، که یکی از طولانیترین مطالعات در مورد زندگی بزرگسالی است و پس از گذشت بیش از 75 سال همچنان به قوت خود ادامه میدهد، نشان دادهاست که حفظ روابط محبت آمیز با همسر، خانواده و دوستان یکی از مهمترین عوامل در احساس رضایت و از بین رفتن احساس خالی بودن است.از آنجایی که روابط، بخش بزرگی از زندگی ما را تشکیل می دهد، تعجب آور نیست که وقتی به پایان می رسند احساس گمگشتگی و تنهایی کنیم. اما تنهایی می تواند تأثیر منفی عمده ای بر سلامت جسمی و روانی شما داشته باشد، بنابراین یافتن راه هایی برای مقابله با آن مهم است. اگر احساس پوچی و خالی بودن بیش از حد انتظارتان طول کشیده یا تاثیر زیادی بر فعالیتهای تحصیلی، شغلی و روزمره شما دارد، سعی کنید از یک متخصص کمک بگیرید و اگر امکان رفتن به جلسات رواندرمانی برایتان مهیا نیست، میتوانید از مشاورهی رایگان 1480 بهزیستی کمک بگیرید.