جیمز مک دانیل چندی پیش یک وب سایت خبری جعلی ایجاد کرد و به عنوان یک شوخی برای اینکه ببیند خوانندگان اینترنتی چقدر به اخبار بدون منبع، جعلی و حتی مسخره توجه میکنند مطالبی در این وب منتشر نمود.
در کمتر از دو هفته، بیش از 1 میلیون نفر داستانهای این سایت را مشاهده کردند و آنها را در شبکههای اجتماعی خود پخش کردند. مک دانیل در مصاحبهی خود گفت: «من به نوشتن چیزهای مسخره ادامه دادم و دیگران مدام این مطالب ساختگی را به اشتراک میگذاشتند و در کمال ناباوری هر روز بینندگان بیشتری را جذب می کردم". مک دانیل حتی سعی کرد با قرار دادن یک سلب مسئولیت در پایین صفحات وب خود به بینندگان هشدار دهد که نوشتههایش «تخیلی و احتمالاً اخبار جعلی هستند»، در حالی که تعداد انگشت شماری از مردم وقت گذاشتند و به او ایمیل زدند که آیا داستان ها واقعی هستند یا جعلی، اکثر نظرات صرفا از روی عناوین و تیترهایی که او منتشر کرده بود، نشات میگرفت و عموم مخاطبان به هشدار جعلی بودن و حتی محتوای مقالات وی توجهی نداشتند و صرفا به بازنشر اکاذیب او ادامه دادند.
حماقت یا سوگیری شناختی؟
پیگیری و انتشار اخبار جعلی بیش از اینکه ناشی از سادهلوحی و حماقت ما باشد، ناشی از سوگیریهای شناختی ماست. سوگیریهای شناختی راههای انحرافی یا میانبر استدلالی در به خاطر سپردن یا ارزیابی مسائل است و در نهایت میتواند منجر به نتیجهگیری اشتباه شود. جالب است بدانیم که این سوگیریها جهانی بوده و همهی مردم میزان متفاوتی از این سوگیریهای شناختی را در نحوه تفکر خود دارند. اما چرا سوگیریهای شناختی در وجود ما ریشه دوانده است؟ به طور معمول این میانبرهای ذهنی، زندگی ما را آسان میکنند. نیازی نیست هر روز مسیر خود را از خانه تا محل کار یا مدرسه دوباره بیاموزیم یا شیوهی غذا درست کردن را هر روز از ابتدا امتحان کنیم، بسیاری از موضوعات زندگی به طور بدیهی در ذهن ما طوری جا افتاده است که بتوانیم بدون فکر مسیر را دنبال کنیم. این "فرایند خودکار" به افراد اجازه میدهد تا انرژی ذهنی را برای چیزهایی که پیچیدهتر هستند، حفظ کنند. در عین حال، سوگیریهای شناختی میتواند باعث اشتباه در تفکرات نیز بشود. آنها میتوانند به عنوان چشمانداز عمل کنند و ما را از توجه به چیزی که ممکن است آشکار باشد، بازدارند. سوگیریهای شناختی همچنین میتوانند باعث شوند بخشی از دیدگاه ذهنی نقشی نامتناسب در تفکر را داشته باشد. یک مثال رایج این است که افراد جوان به اشتباه فکر میکنند که به بیمه درمانی نیاز ندارند زیرا به طور کلی سالم هستند، در حالی که بیماری و ناتوانی ممکن است در هربازهیی از زندگی رخ بدهد.
سوگیریهای شناختی و اخبار جعلی
سوگیری های شناختی بر نحوه استفاده ما از اطلاعات نیز تاثیر میگذارد. دو نوع سوگیری شناختی به ویژه در رابطه با اخبار جعلی مرتبط هستند: اول، ما تمایل داریم که بدون خواندن کامل مقالهای که با تیترها و عناوین هیجانانگیز مزین شده صرفا، روی تیترها و برچسبها تمرکز کنیم. دوم، سیگنالهای محبوبیت رسانههای اجتماعی بر توجه و پذیرش اطلاعات ما تأثیر میگذارد. اولین مورد از این سوگیریها، تمایل به تکیه بر سیگنالهای جالب توجه ارسال شده توسط اخبار جعلی بدون ارزیابی عمیق اطلاعات همراه با این سیگنالها است. یک واقعیت تاسف بار این است که بسیاری از مردم بدون اینکه هرگز متن کامل مقاله را خوانده باشند، نظرات خود را در مورد مقالات خبری انعکاس میدهند. برای مثال بسیاری از سایتهای خبری گزارش میدهند که تعداد زیادی از نظرات مردم درباره مقالات خبری، از سوی افرادی است که به عنوان و تیتر و نه خود مقاله واکنش نشان میدهند. واضح است که مردم از به اشتراک گذاشتن، بازتوییت کردن، یا لایک کردن چیزهایی بدون اینکه هرگز آنها را خوانده باشند، بسیار خوشحال خواهند شد. از نظر انتشار و نفوذ اخبار جعلی، این مساله میتواند بسیار آسیبزا باشد. اگر مردم فقط تیترها را بخوانند، ممکن است اشتباهاً آنچه در تیترها وجود دارد به عنوان واقعیت در نظر بگیرند، بدون اینکه بیشتر بررسی کنند، از طرف دیگر اشتراکگذاری بدون خواندن نیز میتواند باعث شود داستانهای جعلی مسیر رو محبوبیت و رشدی در پیش رو داشته باشند که به صورت تصاعدی افراد بیشتری میتوانند آنها را بخوانند یا بازتوییت کنند و در نهایت یک خبر غیرواقعی تبدیل به یک اپیدمی شناختی اجتماعی شود. سوگیری دوم مربوط به اثر محبوبیت است، که باعث میشود اخباری که بیشتر توسط دیگران پسندیده شدند، حقیقیتر و مهمتر پنداشته شوند. در واقع آنچه را دیگران دوست دارند، ما نیز دوست خواهیم داشت. محبوبیت یک عنوان، مقاله یا پست به ما امکان میدهد از ارزیابی اطلاعات عبور کنیم. اگر هزاران نفر دیگر خبری را به اشتراک گذاشته باشند، مطمئنا آن را تایید کردهاند، پس حتما درست است و نیازی نیست ما شخصا برای بررسی جوانب و پیگیری صحت مطلب کاری انجام دهیم. اما باید توجه داشت که اشتراکگذاری و پسندیدن اغلب میتواند بدون خواندن مطالبی که به اشتراک گذاشته شده است، انجام شود، علاوه بر این، رباتها که تنها هدفشان این است که برخی اخبار را به طور مکرر توصیه و تبلیغ کنند، میتوانند محبوبیت ظاهری اخبار جعلی را افزایش دهند. ما همچنین از نظرات دیگران به عنوان راهنمای نحوه تفسیر اخبار آنلاین، اعم از درست یا نادرست، استفاده می کنیم. تمایلات روانشناختی انسان به انطباق با یک گروه ما را وادار میکند که بگوییم افرادی که تصور میکنیم شبیه خودمان هستند، فلان نظر را دارند، پس درست است. ایجاد گروه خودیها در مقابل دیگران، امکان بروز این امر را افزایش میدهد، یعنی ما فارغ از اینکه یک موضوع واقعا از درستی برخوردار باشد یا نباشد، صرفا بر اساس اینکه خودیها بر موضوع مذکور تاکید میورزند، آن را درست و منطقی فرض میکنیم.
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی خانهی ایدهآل اخبار جعلی
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در واقع از اخبار جعلی سود تجاری میبرند، زیرا این داستانهای هیجانانگیز باعث افزایش تعامل در سایتها، اشتراکگذاریها و لایکهای بیشماری خواهد شد. وبسایتهای رسانههای اجتماعی ذاتاً از طریق شاخصهای محبوبیت و توانایی رباتها برای افزایش اعتبار درک شده پستها از طریق لایک، نظرات و اشتراکگذاری، از اطلاعات نادرست پشتیبانی میکنند و آن را گسترش میدهند. ورود منابع محتوای اخبار جعلی به پلتفرم های رسانههای اجتماعی و ارسال اطلاعات نادرست به صورت آنلاین عملاً «رایگان» است. ظاهر دیجیتال و قالب پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، تعیین منبع یا اعتبار واقعی مقالات خبری را چالش برانگیز میکند. منابع خبری جعلی اغلب از نامهای دامنه وبسایتهای معتبر مشابه به عنوان رسانههای خبری رفرنس استفاده میکنند تا کاربران را فریب دهند که اطلاعات نادرست از منابع معتبر می آید. شبکههای ما در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی از نظر ایدئولوژیک همگن هستند، به این معنی که دوستان فیسبوک یا فالوورهای اینستاگرام احتمالاً مانند هر یک از ما عقاید مشابهی دارند. ما به احتمال زیاد مقالات خبریای را میخوانیم، به اشتراک می گذاریم و با آنها تعامل میکنیم که با مواضع ایدئولوژیک ما همخوانی دارند و این مساله اتاقهای پژواک ایجاد کرده و شانس به اشتراکگذاری اخبار جعلی را افزایش میدهند. هرچقدر بازتولید و انتشار اخبار جعلی بیشتر باشد، جا برای اخبار واقعی که از منبع و صحبت برخوردارند، کمتر خواهد شد.
اساساً، خود پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و روشهای طراحی آنها به کاربران کمک میکنند تا در معرض اخبار جعلی قرار بگیرند. صد در صد تقصیر کاربران نیست، بلکه بیشتر این است که پلتفرمها و کاربران رابطه منحصر به فردی دارند که در نهایت منجر به انتشار اخبار جعلی آنلاین میشوند. راه مبارزه با اخبار جعلی، میل به انتشار آنها و همچنین درگیری ناخودآگاه در این فرآیند، صرفا آگاهی بر نحوهی شکلگیری این اخبار و واکنش ما در برابر آنها است. چنانچه بر نحوهی کارکرد سوگیریهای شناختی خود آگاهی پیدا کنیم، بیشتر متوجه خواهیم شد که چه مواقعی درگیر این سوگیریها شدهایم و هرچقدر در مورد نحوهی عملکرد و الگوریتم شکلگیری اخبار جعلی، پلتفرمهای اجتماعی و رسانهها بیشتر بدانیم، کمتر در گرداب اخبار جعلی، مقالات دروغین و آگاهیهای کاذب فرو میافتیم.
روزنامه صبح ساحل