کتاب‌های واجبی که باید برای سوگ، افسردگی، عشق و تفکر افراطی، این چهار مساله‌ی گریزناپذیر بخوانیم

چهار کتاب ضروری برای...


نویسنده: محیا تکنده

 برای زمانی که عزیزی از دست داده‌ایم

  
تجربه‌ی سوگ و اندوه از دست دادن کسی یا چیزی که بسیار برای ما مهم است، شتری است که دم خانه‌ی هر بنی بشری خواهد خوابید و این تجربه‌ی گریز ناپذیر آنقدر سنگین است که می‌تواند هر آدمی را تا مدت‌ها در غاری از تنهایی، غم و حسرت زندانی کند. کتاب "عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست" نوشته‌ی مگان دیواین، راهنما و همراهی است که هر آدمِ دچار سوگی باید آن را بخواند. جالب است بدانید که نویسنده، روانشناسی است که سال‌ها در حوزه‌ی روان درمانی فعالیت داشته و بعد ناگهان در تجربه‌یی فجیع همسرش را از دست می‌دهد و در روبه‌رویی با این سوگ متوجه می‌شود تمام راهکارهایی که تا آن روز به مراجعانش برای بهبود حالشان و گذار از سوگ ارائه می‌داده، بیهوده است و هیچ‌کدام قرار نیست در تعدل اندوه از دست دادن او را همراهی کنند. نگرش قالبی که در جامعه نسبت به سوگ وجود دارد، آن را مساله‌یی گذرا میبیند که فرد باید در مسیر درمان و از بین بردن آن قدم بگذارد، اما این کتاب به ما می‌گوید که نباید در گذشتن از این مرحله تعجیل کنیم، زمان ما را یاری خواهد کرد و حتی نامحتمل نیست که اندوه سوگ هرگز از بین نرود و به زبان خود نویسنده: "بعضی چیزها را نمی‌توان درمان کرد، فقط باید آن‌ها را به دوش کشید".  مگان دیوان معتقد است که تجربه‌ی سوگ مانند عشق، منحصر به فرد است، یعنی سوگ هیچ‌کس شبیه دیگری نیست و از این بابت آدمی در سوگ کاملا تنهاست، گرچه وجود همدردی‌ها و همدلی‌های موثر می‌تواند در این مسیر سبب دلگرمی باشد. در انتهای کتاب فصولی هم برای مواجهه با فرد داغدیده وجود دارد که منطقی و کارآمد است و به ما کمک می‌کند تا با افراد داغدیده‌ی اطافمان بهتر ارتباط برقرار کنیم. مهم‌تر از همه اینکه در این کتاب خبری از توصیه‌ها و اندرزهای یک جانبه و از بالا به پایین نیست، بنابراین خواندن آن در تجربه‌ی سوگ بسیار یاری بخش و کمک کننده خواهد بود.
  

 برای زمانی که افسردگی همه‌چیز را نابود کرده‌است

افسردگی به عنوان اپیدمی عصر ما، مساله‌یی است که پرداختن به آن از تمام جوانب مهم است. اکثر مردم معتقدند که افسردگی دارند و بسیاری دیگر که در این مورد سکوت می‌کنند ممکن است واقعا دچار افسردگی‌های حاد و مزمن باشند، اختلالات خلقی‌یی که فلج کننده‌اند و می‌توانند هرکسی را از پای بیاندازند. ویلیام استایرن، نویسنده‌ی مشهور آمریکایی که کتاب‌هایش مخاطبان زیادی داشت، در شصت و چند سالگی به افسردگی حاد مبتلا شد، طوری که ماه‌ها نمی‌توانست هیچ کاری انجام بدهد و حتی به مرز خودکشی رسیده بود. استایرن بعد از از سرگذراندن حدودی این افسردگی، کتابی به نام "ظلمت آشکار: خاطرات دیوانگی" نوشت، کتابی که برای افرادی با همین مساله می‌تواند بسیار موثر باشد. در این کتاب خبری توصیه، راهکار و برنامه‌ی درمان نیست و در مقابل با تجربه‌ی تمام و کمالی از افسردگی روبه رو هستیم که به ما در درک جوانب این اختلال کمک می‌کند. کتاب ظلمت آشکار بیش از هر چیزی، نگارش مسیری است که نویسنده درآن قرار داشته، حالاتی که تجربه کرده و شیوه‌یی که از این درد خلاص شده است. خواندن این برای کسانی که با مساله‌ی اساسی افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند، اثری شبیه درک همدلانه و روشن سازی شرایط دارد. نویسنده توضیح می‌دهد که چطور بی‌حوصلگی، کسالت، کم‌حرفی، زود خسته شدن و میل به خودکشی در او اوج می‌گیرد و چطور شرایط جسمی و اجتماعی را برای او پیچیده می‌کند. به طور کلی این کتاب قرار نیست راهنمای درمان افسردگی باشد، اما زمانی که احساس افسردگی داشتید و کسی را که شما و شرایط‌تان را درک کند پیدا نکردید، این کتاب دوست و همراهی مناسب خواهد بود. 
  

  برای زمانی که عشق به بن بست رسیده‌است

عشقی که تا دیروز قرار بود مرهم و دوای دردهای ما باشد، امروز به چالشی تبدیل شده که هرکسی به شیوه‌یی در آن گیر افتاده است. بعضی‌ها زخم خورده‌ی خیانت هستند، بعضی دیگر از عدم تجربه‌ی عشق می‌نالند و عده‌یی هم از عادی شدن شور و هیجان عشق شکایت دارند. ناتاشا لان در کتاب " از عشق گفتن" به بسیاری از سوالات و مشکلات ما حول محور عشق پاسخ می‌دهد و در سفری به سمت معنا، مفهوم و تجربه‌ی عشق به ما کمک می‌کند که درک تازه و یاری رسانی از عشق به دست بیاوریم. او در کتابش می‌نویسد : " فکر می‌کنید در تمنای عشق هستید؛ اما چنین نیست. شما مسحور ایده‌ی عشق هستید؛ نه حقیقت آن. این عشق دقیقاً چیست؟ آیا بیشتر ما به معنای واقعی عشق می‌اندیشیم؟ ما در مورد عشق در مدرسه چیزی نمی‌آموزیم، درباره‌اش تحقیق نمی‌کنیم، آن را آزمایش نمی‌کنیم یا سالی یک بار اندیشه‌هایمان را در مورد عشق مرور نمی‌کنیم. مدام ما را تشویق می‌کنند درباره‌ی اقتصاد و دستور زبان و جغرافی مطالعه کنیم؛ اما کسی به ما نمی‌گوید در مورد عشق مطالعه کن. عجیب است که چطور انتظار زیادی از عشق داریم و در عین حال زمان بسیار کمی را به فهم آن اختصاص می‌دهیم. با تمام این اوصاف، خواه‌ناخواه عشق هر روز به بطن زندگی‌مان جریان می‌یابد یا از ما می‌گریزد؛ آزادانه و ظالمانه و در عین حال به‌زیبایی". برای بسیاری از ما مفهوم عشق و درکی که از آن در داریم در نوجوانی و هنگامی که اولین عشق زندگی خود را تجربه کردیم، شکل گرفته است و چون در نوجوانی درک شناختی و قدرت تصمیم‌گیری ما هنوز کامل نیست، تجربه‌یی که از عشق در ما شکل می‌گیرد یحتمل تجربه‌یی ناقص و اسیب‌زا است. نویسنده در کتاب "از عشق گفتن" به ما کمک می‌کند تا بتوانیم افکار و نگرش آشفته‌یی که از عشق داریم را مرتب کرده و به درک دیگری از آن دست پیدا کنیم. 
  

 برای زمانی در محاصره‌ی افکار ناخواسته هستیم

واژه‌ی اورتینک را اکثر ما شنیده‌ایم، به‌خصوص در فضای مجازی که اکثرا دوست دارند خود را با چنین وازگانی توصیف کنند. این واژه اشاره به زمان‌هایی دارد که در کنترل افکار به شدت عاجر می‌شویم و سیلی از فکرهایی که عمدتا تخریب‌‌گر هستند، به سمت ما سرازیر می‌شوند. کریستل پتی کلن در کتاب "من بیش از حد فکر می‌کنم" که بر اساس تجربه‌های درمانی‌اش نوشته شده، به خوبی حالات تفکر افراطی را شرح داده و ما را در گذار از این مساله یاری می‌دهد. امروزه اکثر ما انقدر با مسائل ذهنی خود درگیر شده و در خیابان‌های شلوغ ذهن خود گمگشته‌ایم که ترجیح می‌دهیم امکانی برایمان مهیا شود تا چند صباحی بتوانیم مغزمان را خاموش کرده و اندکی آرامش را تجربه می‌کنیم. مخاطب این کتاب تمام کسانی هستند که می‌خواهند هدایت ذهن پرکارشان را به دست بگیرند. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: "در این کتاب قصد نداریم به شما برچسب بزنیم، بلکه می‌خواهیم کمک کنیم تا خودتان را بهتر بشناسید، همانطور که هستید بپذیرید، و بتوانید با آسودگی کامل با ذهن پرتب و تابتان کنار بیایید". کتاب از سه بخش حساست بالا و حجم افکار زیاد، آرمان‌گرایی و تفاوت آشکار با اکثر افراد جامعه و راهکارهای پیشنهادی تشکیل شده و زبان کتاب انقدر روان و ساده است که عموم مردم می‌توانند به راحتی با ان ارتباط برقرار کرده و کنترل افکارشان را به دست بگیرند. 
روزنامه صبح ساحل
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها