نمایش کمدی «قهرمان» آخرین روزهای تمرینات خود را پشت سر میگذارد بنابراین تصمیم گرفتیم از نزدیک روند این تمرینات را پیگیری کنیم.
این نمایش، به نویسندگی و کارگردانی رضا آزاد دریایی، کاری از گروه تئاتر موسسه ستاره توانبخش استان هرمزگان( گروه تئاتر نابینایان) است. ابراهیم چابک در نقش آقای لولونگ، افسانه قنبرزاده در نقش همسرلولونگ، ندا اصل علوان در نقش دختر لولونگ، نجمه خسرو پور در نقش زن همسایه، محمدامین مونسی در نقش خبرنگار و پسرهمسایه، سلیمان زارعی در نقش پلیس و شهردار و علی جهان تیغ در نقش خبرنگار و نماینده ستاد انتخاباتی، بازیگران نابینا و کمبینای این نمایش هستند. حدود ساعت ۷ برای دیدن تمرین نمایش به کانون ناشنوایان و نابینایان میرسیم. به محض ورود گلهای رنگارنگ گلخانه کوچک حیاط موسسه توجهم را جلب میکند و تضاد تراژیکی در ذهنم تداعی میشود. گلهای رنگارنگ در حیاط موسسه نابینایان! با شنیدن سروصدای موسیقی و خنده از سمت یکی از ساختمانها به طرف آن میروم. سلام میگویم و خودم را به آنها معرفی میکنم. فضا، فضایی سرشار از شوخی و خنده است و افراد حاضر در آنجا آنقدر پرانرژی هستند که ناخودآگاه لبخندی روی لبم میآید. به تماشای تمرین مینشینم و از این حجم انرژی و پویایی به وجد میآیم. با خودم فکر میکنم شاید اگر بدون هیچ پیشزمینهای به تماشای این تئاتر مینشستم، نمیتوانستم حدس بزنم که توسط بازیگران نابینا اجرا میشود. اجرا کیفیت قابل قبولی دارد و مخاطب را با خود همراه میکند.
چطور با این گروه آشنا شدید؟
من دوسال است که با بچههای گروه موسیقی نابینایان بودم و به درخواست حمید پورحسن سرپرست این گروه موسیقی تصمیم گرفتیم کار تئاتر هم انجام دهیم و پس برگزاری کلاس و دورههای بازیگری تئاتر و استعدادیابی، تصمیم گرفتیم در جشنواره تئاتر معلولین کشور هم شرکت کنیم. من تجربه چندین ساله کارتئاتر با معلولین را دارم و با معلولین جسمی، ذهنی و ناشنوا همواری کردهام اما با نابینایان تجربه همکاری نداشتم. از آنجا که عمدهترین فعالیت من در حوزه کمدی است به سراغ سوژههای کمدی رفتم.
کمی در مورد داستان نمایشنامه برایمان بگویید.
من این نمایشنامه را با نگاهی به نمایشنامه قهرمان اثر لکرک نوشتم. این نمایشنامه داستان کارگر ساده ای است که از سمت خانواده سرزنش میشود و طی اتفاقی، همه او را ناجی و قهرمان میپندارند و او از این طریق مشهور میشود. از نظر من در بیشتر موارد، قهرمانپروری به منظور سواستفاده از این قهرمانان به نفع شرایط حکومتی و سیاسی در دولتهای جهان انجام میشود.
از سختیهای کار با گروه نابینایان بگویید.
نمیخواهم شعار بدهم؛ کار کردن با نابینایان سخت است اما شیرینیهای مخصوص به خودش را دارد. سختی کار برای من این است که همه بازیگران را از بین افراد نابینا انتخاب کردم. با این حال فکر میکنم قدرتی که این بچهها دارند، در افراد معمولی دیده نمیشود. انگار که با قدرتی در ذهن خود میبینند.
همانطور که میدانید در تئاتر نابینایان نیاز است که طراحی صحنه در مراحل اولیه تمرین انجام شود و وسایل صحنه در تمرین وجود داشته باشد تا بازیگر بتواند درک بهتری از موقعیت داشته باشد؛ تجربه شما در این مورد چگونه بود؟
به نظرم این نابینایی به نوعی باعث میشود بقیه حواس آنها متمرکزتر و قویتر شود. بچهها به خوبی فضا را مجسم میکنند و مسیری را که برایشان تعیین میکنیم پیش میروند. این موضوع هم کار مارا سخت میکند و هم آن را شیرین میکند. ما با بچهها با نشانهگذاری کار میکنیم و من ویژگیهای لباس و صحنه را برای بچهها شرح میدهم. از ابتدای کار هم صحنه را طراحی میکنیم و یک شبیهسازی برای صحنه انجام میدهیم تا بتوانند یک تجسم کلی از فضا و فواصل داشته باشند.
این تئاتر اولین کار تئاتر این گروه است؟
خیر این دومین کار بچههاست و یک سال با بچهها کار کردیم اما این بار تصمیم گرفتیم با این کار در جشنواره تئاتر معلولین هم شرکت کنیم.
فکر میکنید بازی در تئاتر چقدر در توانمند سازی اجتماعی این افراد نابینا موثر بودهاست؟
به واسطه اینکه تحصیلات من تئاتر کاربردی و درواقع نمایش درمانی است، بیشتر متوجه این تغییرات میشوم بنابراین شرایطی را ایجاد میکنم که توانایی بالقوه بچهها، بالفعل شود.
نگاه دلسوزانه به افراد نابینا، نگاهی پسرفتی است. من تصمیم میگیرم به جای شعار دادن در مورد توانایی افراد نابینا، آگاه کردن مردم است. حتی اگر ده نفر به دیدن نمایش من بیایند و از این توانایی آگاه شوند برای من کافی است. این افراد فکر و قلب دارند و نیازی به ترحم ندارند و برخورد ما باید با آنها مثل بقیه باشد و دلسوزانه نباشد. من این بچهها را هم دقیقا مثل بقیه بچههای تئاتر به خاطر دیرآمدن، توبیخ میکنم و برای آن تفاوتی قائل نمیشوم. شعار من این است که من با اجرای تئاتر معلولین، میخواهم نگاه معلول جامعه را تغییر دهم که میتوان به کمک هنر معلولین این نگاه را تغییر داد.
لازم به ذکر است که این نمایش ۲۷ و ۲۸ بهمنماه در فرهنگسرای طوبی به روی صحنه میرود.