دیروز 4 تیر برابر با ۲۵ ژوئن روز جهانی دریانورد بود، روزی برای گرامی داشت و پاسداشت تلاشهای دریانوردان که در خط مقدم صنعت کشتیرانی حضور دارند و تلاش آنها معمولاً نادیده گرفته میشود. تاریخچه نامگذاری “روز جهانی دریانورد” برمیگردد به کنفرانس دیپلماتیک بازنگری کنوانسیون استانداردها، آموزش و گواهینامههای دریانوردی (STCW) که در ژوئن ۲۰۱۰ میلادی در شهر مانیل برگزار شد. در کنفرانس دیپلماتیک بازنگری STCW، نگارش جدید این کنوانسیون تدوین و در روز ۲۵ ژوئن ۲۰۱۰ در مانیل به تصویب رسید.یکی از مهمترین مصوبات کنفرانس مانیل این بود که اعضا تصمیم گرفتند بهمنظور قدردانی از زحمات دریانوردان کشورهای عضو، در ۲۵ ژوئن هرسال (چهارم تیرماه) مراسمی تحت عنوان روز دریانورد برگزار شود و تمام کشورهای عضو موظف شدند تا روز دریانورد را در تقویم دریایی خود ثبت و از دریانوردان بهپاس زحمات فراوانی که میکشند در این روز تقدیر و تشکر به عملآورند.در مراسم گرامیداشت روز جهانی دریانورد و با حضور مدیرعامل سازمان بنادر و مدیران ارشد ارگانهای دریایی کشور از 39 دریانورد نمونه سال 1402 قدردانی شد. یکی از این دریانوردان نمونه کاپیتان ایوب ابراهیمی نسب، فرمانده شناور آلفا پرستیژ مجتمع بندری شهید رجایی است ، مردی از جنس دریا،متولد 1346 اهل بندرعباس، محله سورو قدیم و دارای 32 سال سابقه دریانوردی.
گزارش پیش رو روایتی است از زندگی این
دریانورد هرمزگانی که سالیان سال است از ملوانی تا ناخدایی سفرهای زیادی با شناورهای مختلف تجربه کرده است. قبل از ایوب، پدرش ناخدای لنج های باری و لندینگ کرافت بوده و قبلتر از پدرش هم پدربزرگ و دیگر اجدادش. در حال حاضر پدر83 سالهاش به نام محمد ناخدای قدیم است و خودش فرمانده شناور آلفا پرستیژ مسیر بندرلنگه به امارات او متأهل و دارای دو فرزند 18 و14ساله است. این مرد 56 ساله از سفرهایی یاد میکند که از بیسیم و امکانات امروزی خبری نبود و افرادی زیادی را از غرقشدگی و مرگ نیز نجات داده است.
از چه سالی وارد شناور شدید و دریانوردی پیشه شما شد؟
در فروردین 1370 پس از اتمام خدمت سربازی به دنبال کارت ملوانی رفتم و 3 ماه بعد از گذراندن دوره ، بهعنوان ملوان وارد یک فروند لنج باری چوبی شدم که حامل ترهبار به مقصد شارجه بود و اولین سفر دریایی آغاز شد. در سال 1385 مدرک ناخدایی فلزی شناورهای "جی. آر .تی 500"گرفتم و از آن تاریخ به بعد با شناورهای لندینگ کرافت مشغول بکار شدم .
از پدر و پدربزرگتان بگویید که از دریانوردان قدیمی هستند؟
پدربزرگ من هم صاحب لنج و هم ناخدای قدیم بود،پدر من در دوران جوانی به همراه پدر خود بهعنوان ملوان کار میکرد ،پدربزرگ من مثل تمام مردان دریانورد قدیم حوزه فعالیتشان خلیجفارس ،دریای عمان و اقیانوس هند بوده که به کشورهای هند و آفریقایی و تمام کشورهای حوزه خلیجفارس رفتوآمد داشت،بعد از فوت پدربزرگ من، پدرم بهعنوان ناخدا حدوداً از سال 1352 به استخدام استانداری درآمد که ناخدای لندینگ کرافت استانداری بوده و وظیفه وی آبرسانی به جزایر هرمزگان از جزیره قشم و هرمز گرفته تا تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی را بر عهده داشته است.بعد از سالها که شناورهای استانداری از رده خارج شد با شناورهای جدید که شرکت "ساب ساحل" وارد کرده ،.پدرم از استانداری مأمور به خدمت بهعنوان ناخدا همچنان روی شناور "ساب ساحل یک" تا زمان بازنشستگی مشغول به کار بود.
اگر کسی بخواهد همکار شما بشود از کجا باید شروع کند؟
اول از اینکه باید عاشق دریا باشد تا بتواند سختیهای آن را به جان بخرد سپس دورههای مختلف دریانوردی طی کند تا به کارت ناخدای دست یاید البته زمان این دورهها کمتر از گذشته است چون قبلاً باید 4 سال از ملوانی میگذشت تا فرد میتوانست سکان شناور را به دست بگیرد و4 سال بعدازآن بهعنوان ناخدا شناخته شود اما اکنون سیر مراحل ملوانی تا ناخدایی کوتاه شده است، دریانوردی سختترین و پرمسئولیتترین حرفه در دنیاست ،صبوری بارزترین ویژگی حرفه دریانوردی است روی شناور با توجه به ارتباط با کارکنان و سختیهای این حرفه صبور بودن به انجام کارها بسیار کمک میکند.دریانوردی از آن شغلهای پررمزوراز است شاید به همین دلیل است که اگر فردی در نزدیکان و دوستانش دریانورد داشته باشد به محض دیدن او سوالاتی از این جنس میپرسد که چطور وارد این شغل شدی؟ چقدر درآمد داری؟ چند وقت روی کشتی هستی؟
بهترین خاطره حین سفرهای دریایی چه بوده است؟
یکی از بهترین خاطرات این سفرها مربوط به اواخر اردیبهشت امسال است،عصر پس از بارگیری بار ، قصد خروج از شارجه را داشتیم که هوا خراب شد، هوای گذری بود ، به همین علت از اسکله جدا نشدیم و ظهر روز بعد به سمت بندرلنگه به راه افتادیم ، 14 مایلی شارجه چشمان به میوهها و گونیهای شناور بر روی آب افتاد فهمیدیم به علت بدی آبوهوا شناوری غرقشده است ، در همان هنگام صدای کمک خواهی فردی به گوشمان رسید ، با دوربین محیط را برانداز کردیم و متوجه مردی شناور با جلیقه نجات شدیم ، خود را به او رساندیم ، مردی سنگینوزن بود که حدود 12 ساعتی روی آب بود و از خستگی نمیتوانست کمک کند و خود را به ما برساند ، به همین علت با یک ساعت تلاش او را به سطح شناور آوردیم ، همان زمان به کنترل ابوموسی و بندرلنگه و شناورهای دیگر بیسیم زدیم که این فرد 27 ساله را نجات دادیم. ماجرای این فرد برمیگردد به شب قبل از آن ، او به همراه برادر و 4 نفر دیگر با یک فروند لنج از بندرلنگه به سمت شارجه درحرکت بود که در ساعت حدود یک بامداد شناور آنها در 14 مایلی شارجه گرفتار تلاطم دریا شد، لنج پر از بار غرق شد .آن 4 نفر به او که سنگینوزن بود دو جلیقه نجات داده بودند تا بر روی آب بماند ، آنها "لایف رافت" (شناورهای غیرفلزی و باد شوندهای هستند که برخلاف قایقهای نجات فاقد هرگونه نیروی محرکهی جلوبرنده و وسیلهی هدایت میباشند این شناورهای صرفا جهت نجات سریع خدمهی کشتی در مواقع اضطراری طراحیشدهاند که با کشیدن آن در عرض کمتر از یک دقیقه به داخل آب افتاده و باد میشوند) را به پایین انداختند و که سوار شوند ، همگی به درون دریا پریدند ، آن 4 نفر خود را به لایف رافت رساند و بند را پاره کردند و منتظر این جوان شدند ولی در تاریکی شب، امواج این فرد را از آنها دور کرده بود ، هر چه همراهان او را صدا زدند موفق نشدند او را بیابند ، تا اینکه آنها ساعاتی بعد توسط قایق صیادی امارتی نجات و به درون شناور ایرانی در مسیر بندرلنگه رفتند .
پسازاینکه ما همراهان این جوان غرقشده را یافتیم به آنها خبر دادیم که او سالم است اما آنها باور نکردند به همین علت دقایقی بعد او بابی سیم با برادرش تماس برقرار کرد و زمانی که به آبهای کشور رسیدیم با تلفن به خانوادهاش تماس گرفت ، آن لحظه احساسی را هیچوقت فراموش نمیکنم اگر دیر به آنجا رسیده بودیم و یا او را نمییافتیم شاید این جوان زنده نبود.
خاطره به یاد ماندنی دیگری هم دارید؟
یکی از خاطرات خوبم نیز مربوط به نجات پدر و پسری است که مسافر نوروزی بودند، حدود 8 سال قبل ناخدای لندینگ کرافت "آرک ساحل" در مسیر پل و لافت بودم ،ایام شلوغی بود باید سریع خودروهای مسافران را جابجا میکردیم در لافت هنگام تخلیه خودروها ، خودم به سمت همکارانم رفتند که کمکشان کنم تا خودروها سریعتر از شناور خارج شود در همان هنگام متوجه ازدحام و همهمه افراد شدم ، متوجه شدم یک کودک به همراه مردی درون دریا افتادهاند بهسرعت جلیقه نجات را پوشیدم و به آب پریدم ، جلیقه را به مرد دادم چون بهسختی خود و کودکش را نگهداشته بود تا غرق نشود، کودک را گرفتم تا همیار ناجی آمد و اگر دیر متوجه این موضوع شده بودم حتماً آنها غرق میشدند. بیاحتیاطی پدر باعث افتادن بچه شده بود ، مرد جوان فلاسک چای را روی کاپوت ماشین گذاشته بود ومی خواست چای بخورد ، لحظهای پسر 2 سالهاش را روی دیواره شناور گذاشت تا برای خود چای بریزد در همان لحظه کودک از پشت به درون دریا افتاد، کاپشن کودک که از الیاف پشمشیشه بود مانع از غرق شدن لحظهای او شده تا اینکه پدرش برای نجات وی رفت .
از سختیهای کار بگویید از اینکه روزهای طوفانی براثر خرابی شناور گرفتار شدید؟
اوایل زمستان حدود 8 سال قبل پس از تخلیه بار در عسلویه به سمت دبی حرکت کردیم در مسیر گرفتار طوفانی شدیم و یکی از موتورهای شناور از کار افتاد، خدا رحم کرد چون پشت به امواج سهمگین بودیم غرق نشدیم البته با سختی زیاد خود را به پشت جزیره هندورابی رساندیم و آنجا لنگر زدیم تا اینکه روز بعد قطعات به دستمان رسید و موتور را تعمیر و به راهمان ادامه دادیم . البته اینگونه حوادث در دریا بهوفور دیده میشود ، غروب یکی از روزهای تابستان سال 74 زمانی که ملوان لنج بودم در مسیر دبی به بندرلنگه روبروی رأس الخیمه قطعی از پروانه شناور آسیب دید و شناور از حرکت ایستاد آن زمان بیسیم و وسایل ارتباطی امروز نبود باید با چراغقوه در شب علامت میدادیم تا ما را ببینند ، یک روز در دریا بودیم تا اینکه شناوری از راه رسید و لنج ما از دبی تا راس الخیمه بکسل کرد.
و سخن آخر؟
مشکل اکثر دریانوردان شناورهای کوچک بیمه و حقوق است که کاش مسئولان
بنادر و دریانوردی در این امر نظارت داشتند و هرماه فهرستی از بیمه و حقوق از صاحب شناور میگرفتند، بعد از اینهمه سال کار روی دریا من فقط 12 سال سابقه بیمه دارم با 2 سال سابقه دوران سربازی که خریداری کردم جمعاً 14 سال .چرا؟چون اکثر مالکان شناورها قبلاً پرداخت نکردند و حتی برخی هماکنون بیمه پرداخت نمیکنند، مجبور بودم به خاطر پرداخت نکردن بیمه و حقوق بهموقع، از این شناور به شناور دیگر نقل و مکان کنم در این مسیر نیز باید ماهها دنبال شناور دیگری باشیم تا بتونیم کاری پیدا کنیم.هماکنون هم بعضی مواقع مجبورم بهجای اینکه از مرخصی خودم استفاده کنم و نزد خانوادهام باشم با شناورهای دیگری که نیاز به ناخدا دارند بهصورت سرویسی کارکنم تا بتوانم از پس مخارج زندگی بربیام چون حقوق ما با حقوق افرادی که در خشکی با حداقل حقوق کار میکنند مقایسه میشوند. 15 روز مشغول کار هستیم و 15 روز استراحت . در این 15 روز استراحت حقوقی به ما تعلق نمیگیرد.
روزنامه صبح ساحل