صبح ساحل ، اجتماعی -  علی اصغر خلیلی:    صنعت چاپ و نشر یکی از مهمترین کسب و کارهای فرهنگی کشور بوده که سهم مهمی در توسعه کشور هم دارد ولیکن  امروزه با چالش های زیادی روبرو بوده که در همین راستا  برآن شديم تا از تجربيات با ارزش  یکی از مدیران موفق این صنعت در استان  استفاده نموده که گفتگوي ذيل حاصل آنست و تقديمتان مي گردد  :در ابتدا خودرا به طور کامل معرفی کنید ؟محمدحسن استاد هستم. دانش‌آموختة رشته عمران از دانشگاه باهنر کرمان که پس از سه ترم تصادف کرده وضایعه نخاعی شدم  و پس از گذراندن سه ترم دیگر متوجه شدم که این  رشته با شرایط جسمی من همخوانی ندارد لذا تغییر رشته داده و در رشته ریاضی کارشناسیم را گرفتم . متاسفانه در آن سال‌ها که نیاز بود برای تدریس به این رشته جذب نشدم و مجبور شدم  خودم برای خودم کارآفرینی کنم. حقیقتا ادامه تحصیل را دوست داشتم به همین جهت دوباره برای کارشناسی ارشد اقدام کرده و جزو رزرو شده ها وذخیره‌ها بودم بار دوم تا مرحله دانشگاه هم رفتم ، اما رشته ریاضی مرا اقناع  نمی‌کرد بنابراین رشته حقوق را شروع کردم وتا مقطع ارشد پیش رفتم .الان هم در حال تکمیل پروپزالم و گذراندن دوره‌های زبان برای شروع دوره دکتری حقوق بین‌الملل هستم . همچنین برخی از دورههای متفاوت کوتاه مدت مدیریت درحوزه کسب وکارومدیریت اجرایی را هم گذرانده ام .  در حال حاضرهم در حال گذراندن دکترای DBA یا مدیریت کسب کار حرفه ای هستم که بسیار برایم جذاب و شیرین است ، چون مباحث بسیار عملی و کاربردی فضای کسب و کار را به ما نشان می‌دهد .کسب و کار خودرا چگونه شروع کردی ؟ علاقه بسیار زیادی به کتاب داشتم . یک نیاز شخصی مبرمی که در خودم می‌دیدم و در دیگر دوستان هم احساس می کردم . لذا در سال 74 به سراغ تأسیس اولین کتاب‌فروشی خصوصی در بندرعباس رفتم و به دلیل اینکه کتابفروشی به صورت تخصصی در زمینه کتاب‌های دانشگاهی و برجسته عمومی نداشتیم محور کار را براین موضوع گذاشتم . الحمدلله  مردم استان هم برای خواندن عطش داشتندو هم استان در حال توسعه بسیار شتابانی بود . درحال حاضر هم کتاب‌فروشی استاد سه‌شعبه دارد . کتاب‌فروش مرکزی که واقع در چهارراه سازمان هست و چیزی نزدیک به 22 سال از تأسیس آن می‌گذرد وبعد از آن  کتابفروشی5استاددرخیابان دانشگاه  که بیشترین نیاز دانشجویان دانشگاه آزاد را تأمین می‌کند و شعبه سوم شعبه ای که برای دانشگاه پیام نورتأسیس شده است  . کسب و کار ما نه تنها برای استان هرمزگان بلکه استان فارس و شهرهایی همچون لارستان  و شهرستان‌های جیرفت و کهنوج از استان کرمان را نیز حمایت می‌کند.  یک انتشارات هم به نام اندیشه استاد ثبت شده است و سعی مان براین بوده که کارهایی که در زمینه ادبیات این استان بوده است و توسط نیروهای بومی استان کار شده است را برای چاپ آماده کنیم که تابه‌حال 15 کتاب چاپ و 20 عنوان کتاب هم بصورت همکار چاپ کار شده است ، ولی این ما را راضی نمی‌کند .وضعیت فرهنگ و صنعت چاپ ونشر در حال حاضر چگونه است و مهمترین موانع و مشکلات صنعت چاپ و نشر را چه می دانید   ؟متأسفانه کار فرهنگی در کشور با سختی و موانعی روبه‌رو هست که موانع عمدا نیست ولی به هر حال وجود دارد. صنعت چاپ و نشر در دنیای امروز تلاطمی دارد و آن هم به دلیل ورود کتاب‌های دیجیتال است که بر روی تبلت ها و لپ‌تاپ‌های شخصیو چیزهای امثال اینهاست و افراد خودشان را از کتاب‌های کاغذی محروم کرده اند . ولی ذائقه شخصی و لذتی که دارم از بوی کاغذ کتاب است که لذت مطالعه را دوچندان می کند . مهمترین موانع و مشکلات صنعت چاپ و نشر را می توان بدین صورت برشمرد : گسترش کتابهای الکترونیکی،کتابهای صوتی،گسترش نرمافزارهای متعدد برروی گوشی موبایلها وتبلتها ، عدم توجه به نقش سازنده کتاب درزندگی ، پایین آمدن شمارگان کتاب باشیبی بسیارتند ، بالارفتن هزینه های چاپ و نشرکتاب ، هزینه های بالای ( آب،برق،تلفن،بیمه،مالیات و ..... ) .کم انگیزگی دربین اهالی قلم برای چاپ مجددیاخلق اثرجدید ، کپی برداری وترجم ههای متعدد ازکتابهای ماندگارو سردرگمی مشتریان ، کم توجهی به برخی گروههای سنی به طورمثال نوجوانان بین ۱۲ تا ۱۷ سال ،کم حوصلگی درمطالعه رمانها وآثار باارزش وماندگارشما فعال در حوزه جامعه معلولین و مشاور استاندار محترم در امور معلولین هم هستید . در این خصوص هم توضیح دهید ؟فعالیت‌های جنبی من در جامعه معلولین استان هرمزگان از سال 76 بود که نیاز دیدم معلولین استان پناهگاهی داشته باشند و در سال 78 مجوز رسمی آن را از وزارت کشور دریافت کردیم. بعد از آن انجمن ضایعات نخاعی را دوستان پیشنهاد دادند وتاسیس کردیم  . اتفاقات خوبی در حوزه معلولین افتاد . درحال حاضر به عنوان مدیرعامل جامعه معلولین استان هرمزگان و مشاور استاندار در امور معلولین هستم.رئیس هیئت مدیره انجمن ضایعات نخاعی استان هرمزگان نیز هستم و در مقطعی دبیر شورای تشکل‌ها و سمن‌های معلولین استان و الان هم عضو کارشناسان حقوقی تدوین و بررسی لایحه حمایت از حقوق معلولین هستم .امیدوارم که این لایحه به زودی به صحن علنی مجلس بیاید و نمایندگان استان هم امیدوارم  با وسواس و دقت روی تک تک  موارد بحث کنند و نظر دهند و حداقل از نظرات کارشناسی خود معلولین استفاده شود . همچنین من مشاورمدیرکل سازمان بهزیستی در سال ۱۳۹۰ و نخبه معلول کشوری درسالهای83 و 90 بوده ام .مهمترین عوامل موفقیت در کسب و کار خود را تشریح کنید؟مدیریت یک هنربسیارظریف است به ویژه درجاییکه باسلیقه های متعددمشتریان ازیکسو وناشرین وپخش کنندگان کتاب ازسوی دیگر روبرو باشیدو قصدشما ایجاد تعادل وتعامل مثبت باشدکاربسیارسختی است. مدیریت ارتباطات شاید رمز موفقیت ما در کار بوده است . ایجاد مدیریت ارتباطات موثر بین ناشرین یا همان تامین کنندگان کتاب ، مدرسین دانشگاهها وآموزشکده هابه عنوان معرفی کنندگان محصول وکتاب، دانشجویان ودانش آموزان یا همان مشتری وخریدارکتاب ضامن موفقیت مابوده است . آنچه گفته شد حلقه های به هم پیوسته یک زنجیرندکه شکستن یکی اثرمخربی برتمام چرخه میگذارد . نبایدفراموش کردکه درمحیط وفضای رقابتی کسب وکار، مشتری ورضایت آن نقش کلیدی ومهمی درحفظ جایگاه ودرنهایت بقای سازمانها، شرکتهاوبنگاههای اقتصادی دارد . مدیریت ارتباط بامشتری یاری رسان سازمانها درایجادارتباط اثربخش بامشتریان است.  درروندهای کسب وکاری جدید ، به دست آوردن رضایت مشتریان جایگاهی مهم وحیاتی دراهداف سازمانها به خود اختصاص داده است ومدیران به خوبی میدانندموفقیت آنها درراه رسیدن به اهداف کلان سازمان درگرو جلب رضایت مشتریان است . بدین ترتیب لازم است درسازمان، سیستمی برای جذب وحفظ مشتریان طراحی وپیاده سازی شود، سیستمی که بتواند روابط سازمان ومشتریان رابه خوبی مدیریت کند. به طورمثال پایه گذاری روش اطلاع رسانی نوین توسط یک بانک جامع از کتابهای تازه های نشر . موضوع دوم استفاده ازتکنولوژی وفضای مجازی درخدمت کتاب ومخاطبان اهل کتاب بسیارمهم است ونباید نقش آن رادرجلب رضایت مشتری وحضوردرعرصه رقابت برای منحصربه فردبودن فراموش کرد به همین دلیل ازتمامی این نرم افزارهابرای معرفی کتاب تلاش شده است . خلق ارزشهای متمایز با استفاده ازتکنولوژی های روزوجلب وجذب مشتریان علاقمند . مدیریتی که همراه با ارتباطات مؤثر باشد و بطور مثال در کسب و کار ما بتواند اعتماد استادان و مدرسین را به خودش جلب کند و دائماً رصد کند نیاز استادان قطعا در کار موفق خواهد بود . می تواند استادی که مثلاً 10 سال پیش فارغ‌التحصیل شده است تازه‌های نشر تخصصی‌اش را معرفی کند .ارتباطات از مؤثرترین ابزارهایی است که یک باعث موفقیت مدیر در سازمانمی شود .  واقعیت قضیه این است که ما نیاز داریم  دائماً ارتباط خود را با مشتریان و مدرسین و ناشرین حفظ کنیم  .کشور ما با جمعیت جوانی که دارد باید کتابخانه‌ها و کتابفروشی های آن بیشتر شود. ما وسایل ارتباطی خوبی را ایجاد کردیم . سایت داریم که الان در حال به روز شدن است و در رونمایی از سایت جدید امکاناتی گذاشته شده است که ارتباط ما را با هر کدام از حلقه های صنعت چاپ و نشر پررنگ‌تر می‌کند . با ناشرین در فضای مجازی گروهی داریم که ناشرین وکتابفروشی های بزرگ کل کشور در یک ساعت به خصوص از شبانه روزیک ساعت وقت می‌گذارند و فضاهای چاپ ونشر را به همدیگر معرفی می‌کنند و هم مشکلات چاپ و نشر را بیان می‌کننددر آینده نزدیک این را تسری خواهیم داد به دوستان مدرس  و دانشجوکه در حال حاضر هم در حال انجام این کار هستیم و آرام‌آرام از امکانات موجود استفاده می‌کنیم تا اینکه بتوانیم این حلقه زنجیره که از هم گسسته است را به هم پیوند دهیم . ان‌شاءالله فضای مناسبی برای کسب و کار ایجاد کنیم . همان‌طور که می‌دانید رقابت مفید است . رقابت سالم و ارزشمند داشتن یک استراتژی خوب است که ما را به هدف نزدیک کند ،  نه رقابتی که به حذف دیگران برسد. این اصلا   مثمرثمر نیست . در کسب و کار خود به چه موفقیت هایی دست یافتید ؟  از سال 75 تاکنون تقریبا هر ساله بهترین خادم نمونه کتاب در استان انتخاب شدهام  بعبارتی 18 سال از 22 سال فعالیت نشر و چاپ  و دوبار هم به عنوان خادم نمونه کشوری  در سالهای 85 و 94 که با وجود رقبای سرسخت کشوری انتخاب شدم . بدون تعارف کتاب‌فروشی هایی که در تهران و استان‌های بزرگ فعالیت می‌کند، قطعاً انگیزه‌های بالاتری دارند و آنها هم به سادگی میدان را خالی نمی‌کنند ، اما به لطف خدا دو سال این اتفاق افتاد و ما خادم نمونه کتاب انتخاب شدیم .و اما حرف پایانی ؟افزایش ناشران وکتابفروشان ورشکسته حکایت ازوجودبحرانی خاموش دراین قشرمهم جامعه داردکه سوگوارانه صنعت چاپ ونشررابه شدت تهدیدمیکند. صنعت چاپ ونشرازلحظه خلق اثرتازمانیکه بدست مشتری داده میشودنیازبه حمایت جدی دولت ومردم دارد . صداوسیما درمعرفی کتابهای خوب وبا ارزش بایدپیشگام شود. بهطورمثال برنامه ای چون خندوانه ( رامبدجوان) بامعرفی چندکتاب باعث شدموجی دربین خوانندگان کتاب راه بیفتد. روزنامه هاونشریات بامعرفی کتابهای خوب می توانندگره گشا باشند . اگردربین خانواده هاکتاب وکتابخوانی رونق گرفت می توان به رشدوتعالی آن جامعه امیدواربود. پدرومادرها ساعتی ازشبانه روز موبایلهای خودراکناربگذارندوبه کتاب بهادهند. کتاب سالم ترین وبی ضررترین دوست وهمراه هرانسان است که صادقانه درخدمت افراد میباشد . مردمی که کتاب نمیخوانندعلاوه براینکه بایدکل تاریخ راخودتجربه کنندواین نیزمحال است . ضمن اینکه درتحلیل عمیق وقایع نیز همواره کم میآورند و بسیارسطحی به جهان می نگرند  .کتاب بدون تعارف وبدون اغراق دوستی بسیار باارزش، رفیقی دانا و راهنمایی خردمند است . ملتی که کتاب نمی‌خواند، باید تمام تاریخ را تجربه کند و این تلخ است . من به عنوان یک  کتابفروش که به آن افتخار هم می کنم همه را به کتابخوانی توصیه می کنم . کارمن بسیار لذت بخش است  و وقتی که انسان از کارش رضایت دارد هیچ لذتی بالاتر از آن نیست .  در کتاب‌فروشی شما با قشر فرهیخته جامعه سروکار دارید و از این معاشرت لذت می برید. مردم عزیزمان در کنار خانواده برای آخر هفته‌هایشان یک وعده غذاای بیرون و تفریح را مدنظر قرار می‌دهند ولی بایستی توجه کنند که کتاب هم غذای روح است و بسیار لذت‌بخش . همه باید توجه کنیم که فرزندانمان به ما نگاه می‌کنند.. اگر واقعاً می‌خواهیم جامعه مان و فرزندانمان افرادی که در آینده کشور را باید به آنان سپرد ، افرادی خردمند و اندیشمند و با اعتماد به نفس باشند  به کتاب اهمیت دهیم . سوییس و افغانستان در بسیاری از جهات به هم شبیه هستند مساحت ،صعب‌العبور بودن کوه ها و جمعیت اما سویس در کجای رتبه رفاه خدمات اجتماعی و بهداشت و درمان و تحصیلات قرار دارد و کشور افغانستان کجا ؟ یکی از علتهایی که از حقوق‌دانان بزرگ پرسیدند.  این بود که به ملت بگواگر روزی 15 دقیقه کتاب می‌خواندید  الان شما وضعیتی مشابه سوییس داشتید و این زنگ خطری است برای ما که واقعا مسئولین ما همت کنند و مردم ما توجه داشته باشند که نسل بعدنسلی نباشد که کتابخانه‌ها را رها کرده باشد و  کتاب‌فروشی‌ها تعطیل شده باشند و کتاب فقط در قفسه‌ها خاک بخورد . در پایان هم از شما تشکر می‌کنم هم از کسانی که وقت گذاشته  و این گفت‌وگو را می‌خوانند . من از بچگی بزرگ‌ترین نعمت را خداوند به من دادکه هر زمان من به پدرم می‌گفتم برایم توپ فوتبال بخر ایشان به جای آن کتاب می‌خرید و همیشه کتاب را توصیه می‌کرد و شاید همین ازبزرگ‌ترین شانس های زندگی من بوده است .و نظر شما در باره روزنامه صبح ساحل ؟ صبح ساحل از آن دسته  نشریاتی است که من نه تنها آن را دوست دارم بلکه با آن زندگی کرده ام . لذت بخش ترین روز زندگیم روزی بود که برای اولین بار صبح ساحل را دیدم . چرا که در استانهای دیگر روزنامه بود و ما نداشتیم . خدا مرحوم کرمی را رحمت کند . ایشان از دوستان نزدیک پدرم بودند و بهترین لحظات استان توسط صبح ساحل ثبت شده و استان هرمزگان باید بواسطه این روزنامه به خود ببالد. من هرروز منتظرم که روزنامه صبح ساحل توسط روزنامه رسان مهربان با آن چهره خوب و صمیمی روزنامه را به دست من برساند  و من با اشتیاق آن را مطالعه می کنم .